خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 15 اردیبهشت 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

روایت زندگی بانوی روستایی در کتاب « سعی هاجر»

مهر | استان‌ها | دوشنبه، 15 اردیبهشت 1404 - 11:41
ساری- نویسنده کتاب مستند داستانی « سعی هاجر» گفت: این کتاب حکایتی است از زندگی پر فراز و نشیب بانویی از روستای «آکرد» که زندگی‌اش گاه طعم عسل دارد.
كتاب،زندگي،هاجر،فاطمه،عشق،شفيع،بغل،لبخند،ماندگار،تشكر،وسعت،قدم

حدیثه صالحی در گفت وگو با خبرنگار مهر در حاشیه رونمایی از کتاب مستند داستانی «سعی هاجر» بر اساس روایت «فاطمه شفیع پور آکردی» افزود:
آنچه پیش روی شماست حکایتی است از زندگی پر فراز و نشیب بانویی از روستای «آکرد» که زندگی‌اش گاه طعم عسل دارد و گاه تلخی‌اش تا مغز و استخوان را می‌سوزاند.
گاه درد می‌کند و گاه آرامشی دلنشین در گوشه و کنار آن راه می‌رود.
وی ادامه داد: شاید نام «فاطمه (هاجر) شفیع‌پور» بسیاری از دختران دانش‌آموز شهرستان نکا را به روزهای درس و مدرسه ببرد؛ همان بانوی معلمی که روزی به کلاس درس می‌رفت و عشق را بغل بغل بین دانش‌آموزان تقسیم می‌کرد، حالا نامش در دورهمی‌ها و محافل فرهنگی به خاطره تبدیل شده است؛ که خاطره‌ها را باید نوشت تا ماندگار شود.
نویسنده کتاب «سعی هاجر» افزود: تولد کتاب در پاییز ۱۴۰۲ بوده و نگارش آن در بهار ۱۴۰۳ به پایان رسید و این کتاب در ۲۲۱ صفحه توسط انتشارات ساری به چاپ رسید.
وی ضمن تشکر از «فاطمه (هاجر) شفیع پور آکردی» و همسرش «جمال الله دسترنج»، افزود: همچنین از «سید حسین ولیپور» در معرفی سوژه محلی و مهندسی کتاب تشکر می‌کنم.
در بخشی از مقدمه کتاب «سعی هاجر» آمده است: زندگی جریان دارد روی جاده‌های منتهی به عشق و انتظار؛ جاری است، چون رودهای زلال عاشقی.
زندگی را باید با نگاه عاشقانه دخترکی زیبا از جنس آفتاب و باران و غزل ببینی تا به وسعت زیبایی‌های آن پی ببری.
زندگی را گاه باید بنویسی روی تخته سیاه مدرسه!
یا روی کاغذ نقاشی دخترک روستایی تصور کنی… زندگی را باید بخوانی تا بفهمی پنجره‌ها قاب‌های ماندگار یک حادثه هستند؛ حادثه‌ای به وسعت نازنین لبخند!
هرچه به عمق آن بروی بیشتر و بیشتر تصویرهای تو در تویی از اشک و لبخند بر کنج لبت نقش می‌بندد و پیوندی از عظمت یک تاریخ را فریاد می‌زند… از هزارجریب باصفا تا دل راوی این داستان پل می‌زنم و نوای عشق را به قلم جاری می‌کنم و ابهت واژه‌ها را در باشکوه‌ترین ساز و نواز به نمایش می‌گذارم و قدم به قدم با یک زندگی همراه می‌شوم...