خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 15 اردیبهشت 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

از تلخی اصلاح تا شیرینی رشد؛ ۸ سال در بورس ایران چه گذشت؟

مهر | اقتصادی | دوشنبه، 15 اردیبهشت 1404 - 08:30
رشد چشمگیر بیش از ۸۴۰ درصدی شاخص کل بورس تهران طی سال‌های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۳ که در ادامه افت ۳۲ درصدی پاییر ۱۳۷۵ رخ داد، رکوردی است که در این دوره ۸ ساله به ثبت رسیده است.
شاخص،تراز،ريسك،واحد،درصد،سقف،فاز،بازدهي،ماه،متوسط،مرحله،همرا ...

خبرگزاری مهر؛ گروه اقتصاد _ علی فروزان فر؛ در گزارش پیشین، به تحلیل روند شاخص کل بورس تهران از ۸ تیر ۱۳۷۱ تا ۴ مهر ۱۳۷۵ پرداختیم؛ دوره‌ای که بازار سهام ایران نخستین نوسانات جدی خود را تجربه کرد.
شاخص کل ابتدا با افت ۲۱ درصدی وارد فاز رکود شد، سپس با بازپس‌گیری سقف تاریخی، طی سه مرحله رشد —در نواحی با ریسک پایین، متوسط و بالا— توانست به بازدهی خارق‌العاده‌ای در حدود ۳۴۲ درصد دست یابد.
بازگشت شاخص به سقف قبلی، عبور از آن و نهایتاً ثبت قله جدید در تراز ۲۱۵۶ واحد، حکایت از شکل‌گیری چرخه‌ای آموزنده از مدیریت ریسک، روانشناسی بازار و رفتار سرمایه‌گذاران داشت.
گام دوم: صعودی هفت‌ساله پس از سقوط؛ روایت شاخص در دوره ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۳
دومین گام تاریخی بورس تهران که طی ۷ سال و ۱۰ ماه (از ۴ مهر ۱۳۷۵ تا ۱۴ مرداد ۱۳۸۳) برداشته می‌شود، فصلی طولانی و پرفرازونشیب به طول ۲۸۷۱ روز است که در آن شاخص کل پس از افتی سنگین، رشدی پایدار را تجربه می‌کند و به نقطه عطف جدیدی می‌رسد.
آغاز با سقوط؛ افت ۳۲ درصدی در دو سال اول
شاخص کل که در ۴ مهر ۱۳۷۵ در سقف ۲۱۵۶ واحد قرار داشت، طی ۶۹۴ روز معادل نزدیک به ۲۳ ماه، روندی نزولی را طی می‌کند و در ۲۸ مرداد ۱۳۷۷ به کف ۱۴۷۲ واحد می‌رسد.
افتی ۳۲ درصدی که فضای بازار را به شدت تحت تأثیر قرار داده و دوران رکود و نااطمینانی را برای سرمایه‌گذاران رقم می‌زند.
بازگشت تدریجی اعتماد؛ ۴۱ ماه برای بازپس‌گیری سقف قبلی
بازار پس از تجربه این افت و تشکیل کف شاخص در ۲۸ مرداد ۱۳۷۷، به‌تدریج مسیر بازگشت و ترمیم را در پیش می‌گیرد و طی ۵۶۵ روز (نزدیک به ۱۸.۵ ماه)، شاخص رشد کرده و در ۱۵ اسفند ۱۳۷۸ موفق می‌شود با فتح قله پیشین، این‌بار به تراز ۲۱۵۸ واحد تکیه بزند.
در مجموع، مسیر بازگشت از سقف قدیمی تا فتح دوباره آن، ۱۲۵۸ روز (کمی بیش از ۴۱ ماه) به طول می‌انجامد؛ فرآیندی کند و نفس‌گیر (۳ سال و ۵ ماه) که خبر از خروج تدریجی بازار از رکود می‌دهد.
نمودار زیر تغییرات ماهانه شاخص کل را از سقف اولیه ۲۱۵۶ واحدی در مهر ماه ۱۳۷۵ تا کف ۱۴۷۲ واحدی در مرداد ماه ۱۳۷۷ و نهایتاً فتح دوباره سقف اولیه با رسیدن به تراز ۲۱۵۸ واحدی در اسفند ۱۳۷۸ نشان می‌دهد.
مسیر پرفرازونشیب رشد ۸۴۳ درصدی شاخص کل از نقطه کف جدید تا سقف بعدی، ترکیبی از چند مرحله کلیدی است.
ابتدا بازپس‌گیری سقف قبلی با رشدی بالغ بر ۴۶ درصد، و سپس سه فاز بازدهی با ریسک‌های متفاوت؛ شامل یک دوره کم‌ریسک با سود چشمگیر ۲۷۴ درصد، دوره‌ای با ریسک متوسط و بازدهی ۳۵ درصد، و در نهایت یک فاز پرریسک با رشد ۲۷ درصد.
بررسی این چرخه، درس‌های مهمی درباره چگونگی مدیریت ریسک و مهار احساسات متضاد ترس و طمع برای سرمایه‌گذاران امروزی به همراه دارد.
صعود بزرگ آغاز می‌شود؛ رشد ۵۴۳ درصدی در کمتر از پنج سال
پس از بازپس‌گیری سقف قبلی، بورس وارد یک روند صعودی می‌شود و از ۱۵ اسفند ۱۳۷۸ تا ۱۴ مرداد ۱۳۸۳، یعنی طی ۱۶۱۴ روز معادل ۴ سال و ۵ ماه، شاخص کل بیش از ۵۴۳ درصد رشد را ثبت کرده و خود را به سقف جدید تاریخی ۱۳۸۸۲ واحد می‌رساند.
این رشد بی‌سابقه ۵۳ ماهه، از نظر روانی، ذهنیت تازه‌ای از سرمایه‌گذاری در بورس را در میان مردم شکل می‌دهد.
اما این صعود بزرگ را می‌توان به سه فاز با درجات مختلف ریسک تقسیم کرد که هریک درس‌هایی آموزنده در زمینه مدیریت ریسک و شناخت هیجانات بازار در خود دارد.
بر همین اساس و با توجه به کف بعدی شاخص، یعنی کفی که در ۹ فروردین ۱۳۸۸ و در تراز ۷۹۴۹ واحد برای شاخص کل ثبت می‌شود، می‌توان بازدهی ۵۴۳ درصدی شاخص را به سه حرکت در نواحی با ریسک کم، متوسط و زیاد طبقه‌بندی کرد.
مطابق آنچه که گفته شد، می‌توان رشد شاخص کل از تراز ۲۱۵۸ واحد تا تراز ۷۹۴۹ واحد را حرکت در ناحیه کم ریسک، در گام بعد و از تراز ۷۹۴۹ تا تراز ۱۰۹۱۵ واحد که در حقیقت میانگین حداقل تراز مورد انتظار (کف ۷۹۴۹ واحد) تا سقف تراز دیده شده (۱۳۸۸۲ واحد) است را حرکت در ناحیه با ریسک متوسط و نهایتاً حرکت از تراز ۱۰۹۱۵ واحد تا سقف ۱۳۸۸۲ واحد را ناحیه پر ریسک تعریف کرد.
نمودار زیر تغییرات ماهانه شاخص کل را از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۸ نشان می‌دهد.
خطوط آبی، زرد، قرمز و نارنجی به ترتیب بیانگر سقف شکسته شده در تراز ۲۱۵۸ واحد در اسفند ۱۳۷۸، کفی که در فروردین ۱۳۸۸ و در تراز ۷۹۴۹ واحد برای شاخص کل ثبت می‌شود، سقفی که در تراز ۱۳۸۸۲ واحد در مرداد ۱۳۸۳ برای شاخص ثبت می‌شود و نهایتاً متوسط تراز زرد (۷۹۴۹ واحد) و قرمز (۱۳۸۸۲ واحد) است.
این دوره نیز مانند فاز نخست، به سه ناحیه با سطح ریسک‌های مختلف تقسیم می‌شود:
۱.
بازدهی کم‌ریسک؛ سکوی پرتاب آرام
از زمان عبور از سقف قبلی (تراز ۲۱۵۸ واحد در ۱۵ اسفند ۱۳۷۸) تا رسیدن به تراز ۸۰۷۸ واحدی در ۲۲ تیر ۱۳۸۲ (واقع در ناحیه با ریسک متوسط و کمی بالاتر از خط تراز زرد رنگ)، شاخص در طی ۱۲۲۶ روز (بیش از ۴۰ ماه) بیش از ۲۷۴ درصد رشد را تجربه کرد.
این بازه که با ثبات نسبی همراه بود، برای سرمایه‌گذاران حرفه‌ای فرصت‌ساز و مطمئن تلقی می‌شد.
۲.
بازدهی با ریسک متوسط؛ شتاب گرفتن رشد
در فاز دوم، شاخص با عبور از تراز ۷۹۴۹ واحدی (تراز زرد رنگ) و ثبت تراز ۸۰۷۸ واحدی در ۲۲ تیر ۱۳۸۲ وارد محدوده با ریسک متوسط شد و تنها در طی ۱۷۵ روز (کمتر از ۶ ماه) تا تراز ۱۰۹۲۴ واحد (حداکثر تراز مورد انتظار با ریسک متوسط - تراز نارنجی رنگ) ثبت شده در ۱۳ دی ۱۳۸۲ بالا رفت.
آنچه باید متذکر شد این است که اگرچه رشد کلی شاخص با رسیدن به این تراز به ۴۰۶ درصد (از ۲۱۵۸ تا ۱۰۹۲۴ واحد) رسیده است، اما رشد واقعی و مؤثر در این مرحله به تنهایی فقط ۳۵ درصد بوده است.
به عبارت دیگر، اگرچه شاخص کل در این مرحله توانسته در بازه‌ای ۱۷۵ روزه (تقریباً ۶ ماهه) مجموعاً ۱۳۲ درصد بیشتر از ۲۷۴ درصد بازدهی مرحله قبل (کم ریسک) افزایش یابد و بازدهی کل را به بیش از ۴۰۶ درصد برساند اما باید دقت کرد که رشد شاخص کل در مرحله با ریسک متوسط (از تراز ۸۰۷۸ تا تراز ۱۰۹۲۴ واحد) بیش از ۳۵ درصد نبوده است و این یعنی این دوره اگرچه با افزایش نسبی ریسک همراه شده است سود چشمگیری نسبت به مرحله کم ریسک، نصیب سهامداران نکرده است و به همان نسبتی که سرعت رشد بالاتر رفته، سطح ریسک نیز شدت گرفت است.
این مرحله معمولاً با ورود حجم قابل توجهی از سرمایه‌های خرد و هیجان‌زده همراه است.
۳.
صعود و بازدهی پرریسک؛ نفس‌های آخر پیش از سقف
آخرین فاز صعود، از ۱۳ دی ۱۳۸۲ تا ۱۴ مرداد ۱۳۸۳، در یک بازه ۲۱۵ روزه (نزدیک به ۷ ماه) رقم می‌خورد و شاخص از تراز ۱۰۹۲۴ به ۱۳۸۸۲ واحدی می‌رسد؛ افزایشی که هرچند کل بازدهی را به ۵۴۳ درصد می‌رساند، اما تنها ۲۷ درصد آن مربوط به این بخش است.
لذا باید دقت کرد با وجود اینکه بازدهی کلی شاخص در این مرحله ۲۱۵ روزه به بیش از ۵۴۳ درصد رسیده، رشد قطعی و واقعی این مرحله به تنهایی در حدود ۲۷ درصد بوده است.
به عبارت دیگر اگرچه در این ۷ ماه پایانی، شاخص کل مجموعاً ۱۳۷ درصد بیشتر از ۴۰۶ درصد (بازدهی کل با ریسک متوسط) افزایش می‌یابد و بازدهی کل به بیش از ۵۴۳ درصد می‌رسد اما باید دقت کرد که رشد شاخص کل در مرحله پر ریسک (از تراز ۱۰۹۲۴ تا تراز ۱۳۸۸۲ واحد) تنها چیزی در حدود ۲۷ درصد بوده است و این یعنی یک بازدهی کم، اما آکنده از هیجان و نوسانات ناگهانی که بیش از هر چیز نیاز به مهارت در مدیریت ترس و طمع و تحمل حجم زیادی از استرس و بار روانی دارد.
این فاز معمولاً با رفتارهای هیجانی و ورود دیرهنگام سرمایه‌گذاران غیرحرفه‌ای همراه است که بیشترین ریسک را متحمل می‌شوند.
نردبان صعود با پله‌های خطرناک
روند شاخص در این دوره نشان می‌دهد که بیشترین سودها در نواحی کم‌ریسک و پایدار حاصل شده و فازهای پایانی رشد با وجود جذابیت ظاهری، بیشترین ریسک اصلاح را در پی دارند.
مقایسه با دوره نخست نیز مؤید آن است که تاریخ بورس ایران پر از تکرارهای مشابه رفتاری است: رکود، رشد آرام، رشد شتاب‌زده و نهایتاً اصلاح.
این الگو، درس‌های مهمی برای فعالان امروز بازار دارد: «در موج‌های اول سوار شوید، در قله‌ها هیجان‌زده نشوید.»
بررسی تطبیقی روند شاخص کل بورس در دو دوره‌ی اول (۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵ و ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۳) نشان می‌دهد که بازار سرمایه ایران از الگوی رفتاری نسبتاً تکرارشونده‌ای تبعیت می‌کند؛ الگویی که بر اساس آن، هر دوره رشد پرشتاب و پرریسک، با یک فاز اصلاحی فرسایشی و سپس کف‌سازی و بازیابی همراه می‌شود.
فازهای اصلاحی: معمولاً ۲ تا ۲.۵ سال به طول می‌انجامند و با ریزش ۲۰ تا ۴۰ درصدی شاخص همراه‌اند.
در این دوره‌ها، بازار درگیر نااطمینانی، فرار نقدینگی، کاهش حجم معاملات و افت تحلیل‌پذیری می‌شود.
فاز کف‌سازی: با افزایش تدریجی اعتماد و ورود سرمایه‌های تحلیلی همراه است.
دوره‌ای است که «باور به رشد» به‌آرامی در ذهن سرمایه‌گذاران شکل می‌گیرد.
فاز رشد پیوسته: در بازه‌ای ۲ تا ۳ ساله، شاخص با رشد معقول سالانه ۵۰ تا ۸۰ درصدی همراه است که پایه آن، تحولات بنیادی در اقتصاد، تغییرات سیاستی، یا ورود سرمایه‌های کلان است.
فاز رشد هیجانی: در کمتر از یک سال، شاخص گاه تا ۳۰ یا حتی ۴۰ درصد جهش می‌یابد.
این جهش پایان فاز صعودی است و معمولاً با اشباع خرید، رشدهای غیراقتصادی و ورود بازیگران غیرحرفه‌ای همراه است.
لذا با در نظر گرفتن این دو چرخه تا اینجا می‌توان چنین نتیجه گرفت که:
اصلاح بازار یک پدیده اجتناب‌ناپذیر و ضروری برای سالم‌سازی رشدهاست.
دوران‌های رکود، بهترین زمان برای تحلیل، موقعیت‌سازی و چینش پرتفوی هستند، نه برای خروج کامل.
سرمایه‌گذاران حرفه‌ای نه در سقف‌ها وارد می‌شوند، نه در کف‌ها می‌فروشند؛ بلکه در فاز کف‌سازی آرام و رشد تحلیلی، بیشترین مزیت رقابتی را کسب می‌کنند.
ورود هیجانی در فاز رشد شتاب‌دار معمولاً با بیشترین ریسک و زیان همراه است.
در گزارش بعدی به بررسی دوره ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۰ خواهیم پرداخت تا درستی این آموزه‌ها را به بوته آزمایش بگذاریم.