خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

یکشنبه، 14 اردیبهشت 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

مهاجرت داخلی؛ تغییر ساختار شهر و روستا در افغانستان

مشرق | بین‌الملل | یکشنبه، 14 اردیبهشت 1404 - 19:40
مناطق،داخلي،مهاجرت،شهرها،افغانستان،اقتصادي،افزايش،جمعيت،شهري ...

به گزارش مشرق، کانال تلگرامی بررسی تحولات افغانستان در مطلبی با عنوان مهاجرت داخلی؛ تغییر ساختار شهر و روستا در افغانستان نوشت:
مهاجرت داخلی به جابه‌جایی افراد در داخل یک کشور اشاره دارد که اغلب توسط عوامل جاذبه و دافعه هدایت می‌شود.
این تحرک جمعیتی در کشور افغانستان از روستاها به شهرها عمدتاً در پاسخ به مجموعه‌ای پیچیده از نیازها و فشارها صورت گرفته است.
از یک سو، جستجوی فرصت‌های اقتصادی بهتر، دسترسی به مشاغل، درآمد پایدار، بهبود سطح معیشت و ارائه بهتر خدمات عمومی (بهداشت و درمان، آموزش، حمل و نقل و…)، انگیزه‌ای قوی برای ترک روستاها فراهم کرده است و از سویی دیگر، ناامنی‌های سیاسی و نظامی که در چند دهه اخیر مناطق روستایی را بیش از پیش آسیب‌پذیر ساخت‌، موجب شده‌ بسیاری از ساکنان این نواحی دست به مهاجرت داخلی زده و به شهرها که از امنیت نسبی بیشتری برخوردارند، پناه ببرند.
به طور کلی مهاجرت داخلی در افغانستان را باید نتیجه‌ عوامل متعددی دانست که در حال تغییر چهره جغرافیایی و اجتماعی این کشور است.
علل مهاجرت داخلی در افغانستان
– درگیری‌های نظامی و امنیتی
از دهه 1980 میلادی و به‌ویژه پس از شروع جنگ‌های داخلی در افغانستان، این کشور درگیر منازعات نظامی شد که آثار آن به‌طور مستقیم بر زندگی مردم و خصوصاً بر مهاجرت‌ها تأثیرگذار بوده است.
درگیری‌ها، بمباران‌ و خشونت‌های قومی باعث ایجاد ناامنی در بسیاری از مناطق این کشور شد.
بسیاری از مردم به‌ویژه در مناطق جنوبی و شرقی افغانستان به دلیل تهدیدات مستقیم و دسترسی محدود به منابع معیشتی، مجبور با مهاجرت داخلی به مناطق شهری یا مهاجرت خارجی به کشورهای همسایه شدند.
– بحران‌های اقتصادی
سیاست‌های اقتصادی ناکارآمد و تحریم‌های بین‌المللی در دوران‌ مختلف، منجر به بحران اقتصادی گسترده در افغانستان گردید.
نرخ بالای بیکاری و کاهش شدید درآمدهای دولتی، فشار شدیدی بر مردم وارد کرد.
این شرایط باعث شد که بسیاری از خانواده‌ها به دنبال یافتن شرایط اقتصادی بهتر به مهاجرت داخلی روی آوردند.
به‌ویژه در مناطق روستایی که از نظر اقتصادی ضعیف بودند، مهاجرت به شهرها به‌عنوان گزینه‌ای برای بقا و بهبود شرایط اقتصادی در نظر گرفته ‌شد.
– تغییرات اقلیمی و بلایای طبیعی
خشکسالی‌های متوالی، سیلاب‌ و سایر بلایای طبیعی در افغانستان از جمله عواملی هستند که منجر به مهاجرت داخلی گسترده در این کشور شده‌ است.
به‌ویژه در مناطق روستایی که کشاورزی عمده‌ترین منبع درآمد مردم است، تغییرات اقلیمی و کاهش منابع آبی به‌شدت معیشت روستاییان را تهدید و آن‌ها را مجبور به مهاجرت به مناطق شهری یا حتی خارج از کشور نموده است.
– سیاست‌های دولت
جابجایی اقوام در نقاط مختلف افغانستان با هدف تحکیم قدرت مرکزی که از دوره عبدالرحمن‌خان شروع شد، به ویژه در ولایت‌هایی که بیشتر تحت نفوذ قوم تاجیک، ازبک و ترکمن بودند، منجر به تغییر قابل توجه ترکیب جمعیتی و ایجاد احساس محرومیت در اقلیت‌ها گردیده و چهره جغرافیای انسانی افغانستان را تغییر داده است.
در کنار این، تمرکز دولت بر توسعه یک منطقه و غفلت یا تعمد در عدم توسعه برخی مناطق، یکی از دلایل مهاجرت‌ داخلی در نتیجه سیاست‌های دولتی بوده است.
پیامدهای مهاجرت داخلی بر شهر و روستا
– پیامدهای اجتماعی
یکی از اولین تغییراتی که در نتیجه مهاجرت‌ داخلی در شهرهای افغانستان مشاهده می‌شود، افزایش جمعیت است.
این افزایش جمعیت، به‌ویژه در مناطق حاشیه‌ای شهرها، باعث ایجاد سکونتگاه‌های غیررسمی و گسترش حاشیه‌نشینی شده است.
در این نوع از سکونتگاه‌ها، دسترسی به خدمات شهری نظیر آب، برق، فاضلاب، بهداشت و آموزش به‌طور چشمگیری محدود است.
این حاشیه شهرها اغلب با مشکلات زیرساختی و فقر دست به گریبان هستند و فشار زیادی بر دولت‌ برای ارائه خدمات عمومی و ایجاد منابع لازم وارد می‌کند.
این مناطق، اغلب شاهد افزایش جرم و جنایت، قاچاق انسان، ناهنجاری و ازدواج‌های اجباری بوده است.
– پیامدهای اقتصادی
اگر چه مهاجرت به شهرها، نیروی کار ارزان برای اقتصاد غیررسمی فراهم کرد اما این پدیده فشار زیادی بر اقتصاد شهری نیز وارد نموده است.
افزایش جمعیت در شهرها بدون ایجاد بستر مناسب برای تأمین نیازهای اساسی، منجر به بحران‌های اقتصادی گردیده است.
همچنین، بسیاری از مهاجران به دلیل فقدان مهارت‌های شغلی یا منابع اقتصادی، مجبور به اشتغال در مشاغل غیررسمی و کم درآمد شده‌اند و از طرفی بیکاری در سکونتگاه‌های غیررسمی گسترش یافته و اقتصاد غیررسمی، با محوریت مشاغل کم‌درآمد، تعداد زیادی از مهاجران را در دام فقر گرفتار نموده است.
این امر باعث تشدید نابرابری‌های اقتصادی در شهرها و افزایش شکاف میان اقشار مختلف اجتماعی شده است.
مهاجرت داخلی
فقر و حاشیه‌نشینی از جمله رایج‌ترین پیامدهای مهاجرت داخلی هستند.
– پیامدهای سیاسی
مهاجرت داخلی و افزایش جمعیت حاشیه‌نشینان، منجر به افزایش بی‌ثباتی در افغانستان شده است.
شهرنشینی سریع در شهرهایی مانند کابل که درصد بالایی از مهاجران داخلی را جذب نموده، زیرساخت‌های شهری را تحت فشار قرار داده است.
گروه‌های مهاجر حاشیه‌نشین به دلیل فقدان سیاست حمایتی و محروم ماندن از خدمات اساسی می‌توانند سبب تنش اجتماعی و ناپایداری سیاسی گردند.
از طرفی این نارضایتی گسترده مردم از عدم سیاست‌گذاری صحیح در این باب، چالش در عدالت اجتماعی و فقدان همبستگی میان اقوام مختلف خود عاملی بر افزایش بی‌اعتمادی نسبت به دولت است.
– پیامدهای زیست‌محیطی
توسعه غیرقانونی و شتاب‌زده شهرها، خصوصاً در مناطقی که مهاجران سکونت دارند، فشار زیادی بر محیط‌زیست وارد کرده است.
قطع درختان، تخریب منابع آبی و از بین رفتن منابع طبیعی به‌ویژه در مناطقی که مهاجران روستایی به آنجا رفته‌اند، سبب تشدید مشکلات زیست‌محیطی گردیده است.
افزایش جمعیت شهری به‌خصوص در شهرهای بزرگ افغانستان باعث افزایش تقاضا برای منابع طبیعی مانند آب و زمین شده، مهاجرت‌های گسترده باعث کاهش منابع آبی در شهرها و افزایش مصرف منابع طبیعی گردیده و علاوه بر این، توسعه مناطق حاشیه‌نشین باعث از بین رفتن فضای سبز شهری و ایجاد آلودگی‌های زیست‌محیطی شده است.
– توسعه ناپایدار
با توجه به حجم بالای مهاجرت‌ها به مناطق شهری، بحران‌های اساسی در شهرها ایجاد شده است.
این بحران‌ها شامل مشکلات در تأمین آب و برق، کمبود مدارس و مراکز بهداشتی و ضعف در سیستم حمل‌ونقل عمومی می‌باشد.
ساخت و ساز در این مناطق عمدتاً غیررسمی و بدون برنامه‌ریزی شهری است و در برخی موارد زمین‌های کشاورزی اطراف را به مناطق مسکونی تبدیل نموده اشت.
به همین دلیل مشکلات زیادی از جمله کمبود فضا، تراکم بیش از حد و ناهماهنگی با سایر بخش‌های شهر به‌وجود آمده است.
این نوع توسعه که بدون توجه به ظرفیت‌ها صورت گرفته نمونه بارزی از توسعه ناپایدار می‌باشد.
– تأثیرات فرهنگی
مهاجرت‌ داخلی، به‌خصوص از مناطق مختلف قومی و فرهنگی، موجب تنوع فرهنگی و قومی در شهرهای بزرگ افغانستان شده است.
این تنوع، اگرچه می‌تواند فرصت‌هایی برای غنای فرهنگی ایجاد کند، اما در عین حال چالش‌هایی در زمینه هم‌زیستی مسالمت‌آمیز به‌وجود آورده است.
تعارضات قومی و فرهنگی در نواحی مهاجرنشین می‌تواند منجر به شکاف‌های اجتماعی، انزوای قومیتی و تنش‌های داخلی در شهرها شود.
– کاهش جمعیت روستاها و پیری جمعیت
یکی از نتایج اصلی مهاجرت‌ داخلی از روستاها به شهرها، کاهش شدید جمعیت روستایی و پیری جمعیت در این مناطق است.
بسیاری از جوانان و نیروی کار ماهر روستاها با قصد جست‌وجوی فرصت‌های شغلی و تحصیلی به شهرها مهاجرت کرده‌اند.
این موضوع باعث کاهش توانمندی‌های اقتصادی و اجتماعی و تخریب شبکه‌های اجتماعی سنتی در مناطق روستایی شده است.
علاوه بر این، مواجه شدن با مشکل پیری جمعیت در روستاها، چالش ضعف در زیرساخت‌های روستایی و کاهش توانایی برای مقابله با بحران‌های اقتصادی و زیست‌محیطی بوجود آمده است.
– ضعف در سیستم کشاورزی و معیشت روستایی
مهاجرت‌های گسترده از روستاها به شهرها باعث کاهش تعداد کشاورزان و فعالان بخش کشاورزی در این مناطق شده است.
بسیاری از اراضی کشاورزی به‌ویژه در مناطق مرکزی و جنوبی افغانستان به دلیل کمبود نیروی کار متروکه مانده‌اند.
این کاهش در نیروی کار موجب کاهش تولیدات کشاورزی و آسیب به امنیت غذایی در این مناطق گردیده است و بسیاری از خانواده‌ها به‌ویژه در مناطق دورافتاده با مشکلاتی چون کاهش سرمایه‌گذاری محلی و تضعیف اقتصاد مواجه شده‌اند که خود عاملی برای افزایش وابستگی به بازار شهری می‌باشد.
مهاجرت داخلی در افغانستان، به‌ویژه در دو دهه گذشته، یکی از عوامل اصلی تغییر ساختار اجتماعی، اقتصادی و فضایی شهرها و روستاها بوده که سبب رشد و گسترش حاشیه شهرها، افزایش فشار بر زیرساخت‌های شهری و در عین حال کاهش جمعیت فعال در روستاها شده‌ است.
تمرکز جمعیتی در کلان‌شهرهایی مانند کابل، هرات و مزارشریف نه تنها موجب شکل‌گیری سکونت‌گاه‌های غیررسمی گردیده است، بلکه چالش‌هایی چون بیکاری، کمبود خدمات عمومی و افزایش نابرابری اجتماعی را نیز به همراه آورده است.
از سوی دیگر، روستاهایی که جمعیت جوان و نیروی کار خود را از دست داده‌اند، با کاهش تولید کشاورزی، افول همبستگی اجتماعی و تضعیف فرهنگ بومی مواجه شده‌اند.
این تحولات نشان می‌دهد که مهاجرت داخلی، اگرچه پاسخی به بحران‌های معیشتی و امنیتی بوده است، اما در بلندمدت به تعمیق شکاف‌های توسعه‌ای میان مناطق انجامیده است.
برای مواجهه مؤثر با این وضعیت، سیاست‌گذاران باید رویکردی جامع و متوازن اتخاذ نمایند.
توسعه منطقه‌ای مشارکتی، توجه به زیربناهای اقتصادی در مناطق روستایی، بهبود دسترسی به خدمات آموزشی و بهداشتی، سرمایه‌گذاری در کشاورزی پایدار و ایجاد فرصت‌های شغلی در مناطق مبدأ می‌تواند از شدت مهاجرت بکاهد.
همچنین برنامه‌ریزی شهری با رویکرد مشارکتی و آینده‌نگر برای سامان‌دهی مهاجران داخلی، به جای سیاست‌های واکنشی، می‌تواند مانع از بحران‌زایی این پدیده در شهرها شود و باید درنظرداشت که با نگاه همزمان به توسعه شهری و روستایی، می‌توان به سمت جامعه‌ای متوازن‌تر و پایدارتر در افغانستان حرکت کرد.
در غیر این صورت با ادامه‌دار شدن مهاجرت داخلی و خروج هرچه بیشتر جمعیت فعال از روستاها، وابستگی بیشتر به واردات، گسترش فقر، تعمیق نابرابری، بروز تنش‌های قومی و اجتماعی، تهدید سلامت عمومی، مهاجرت‌های بین‌المللی غیرقانونی، و چرخه‌ای از تخریب را شاهد خواهیم بود که به طور جدی آینده این کشور را تهدید خواهد کرد.
*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.