چرا کرملین از مذاکرات ایران و آمریکا حمایت می کند؟
نقش روسیه در روند مذاکرات هستهای ایران و ایالات متحده شاید نه در مقام یک «ضامن»، بلکه بهعنوان یک مشاور، تسهیلگر یا حتی وزنه تعادل در مذاکرات می تواند قابلتوجه باشد.

به گزارش مشرق، در آستانه دور تازهای از تحرکات دیپلماتیک میان ایران و ایالات متحده، پرسشها درباره نقش بازیگران ثالث در این روند و تضمین هرگونه توافق احتمالی بیش از پیش پررنگ شده است.
در همین زمینه، در گفتوگویی با «ولادیمیر ساژین»، پژوهشگر ارشد انستیتو شرق شناسی آکادمی علوم روسیه به بررسی جایگاه مسکو در فرآیند مذاکرات هستهای ایران و آمریکا و امکانپذیری نقشآفرینی روسیه در ایجاد ضمانتهای بلندمدت برای حفظ هر توافق احتمالی پرداخته ایم.
استاد روسی در این گفتوگو با پرداختن به نقش آفرینی مسکو در گفتوگوهای جاری هستهای با نگاهی واقع گرایانه، مرز میان «شراکت استراتژیک» و «اتحاد راهبردی» ایران و روسیه را نیز روشن میسازد و از محدودیتها و ضرورتهای دیپلماسی چندجانبه در تحولات شتابان امروز میگوید.
دور تازه مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در حالی آغاز شد که به نظر میرسد دیپلماتهای دو کشور ارتباط تنگاتنگی با مقامهای روسی در رابطه با این گفتوگوها دارند.
چرا این ملاقاتها اهمیت دارند و چرا طرفین به این گفتوگوها نیاز دارند؟
نقش روسیه در روند مذاکرات هستهای ایران و ایالات متحده تحت تأثیر مجموعهای از عوامل کلیدی قرار دارد.
از سال ۲۰۰۶، روسیه به طور فعال در گفتوگوها و مذاکرات هستهای ایران شرکت داشته است؛ هم در چهارچوب گروه ۱+۵ و هم به عنوان یک عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل، جایی که موضوع هستهای ایران برای سالها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
علاوه بر این، روسیه یکی از اعضای اصلی و فعال برجام در سال ۲۰۱۵ بود و در تدوین این توافق مشارکت داشت.
اما این تنها دلیل اهمیت روسیه در مذاکرات نیست؛ چرا که روسیه هماکنون در حال ساخت واحدهای نیروگاهی برای تأسیس نیروگاه هستهای بوشهر است و همچنین به آموزش متخصصان در فعالیت های متعارف هستهای برای ایران میپردازد.
این موارد باعث میشود مسکو از پیشرفتهای فنی ایران در حوزه هستهای و ابعاد روندهای سیاسی آگاه باشد.
آیا این بهرهمندی اطلاعاتی از روند فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران باعث افزوده شدن بر نقش این کشور در دور جدید مذاکرات ایران و آمریکاست؟
بله؛ در حال حاضر، روسیه به عنوان یک شریک استراتژیک برای ایران عمل میکند و در عین حال روابط خود با ایالات متحده را نیز به طور قابل توجهی عادی میکند.
در این میان، علیرغم اینکه ایران و ایالات متحده دو بازیگر اصلی در این مذاکرات هستند و تضادهای عمیقتری در مسائل مختلف دارند، روسیه بهعنوان یک «طرف سوم» مهم عمل میکند.
این کشور نه تنها روابط تجاری با هر دو طرف دارد بلکه بهعنوان یک مشاور در تلاش است تا مواضع ایران و ایالات متحده را به هم نزدیک کند.
به همین دلیل، مذاکرهکنندگان ارشد ایران و ایالات متحده، آقایان عراقچی و ویتکاف، بهطور مکرر به مسکو سفر کردهاند.
روسیه همواره اعلام کرده که از توافق میان ایران و ایالات متحده حمایت میکند.
حال این سؤال مطرح است که ارتباط میان نتیجه یک توافق هستهای احتمالی ایران و آمریکا و توافقات ممکن میان آمریکا و روسیه درباره اوکراین چیست؟
مسأله اوکراین در حال حاضر اولویت اول برای روسیه است.
اما باید توجه داشت که روسیه به عنوان یک قدرت جهانی، منافع گستردهای در عرصههای مختلف در سرتاسر دنیا دارد.
مسائلی چون عدم گسترش سلاحهای هستهای از جمله نگرانیهای مهم روسیه است.
بنابراین، مسأله هستهای ایران برای مسکو از اهمیت زیادی برخوردار است.
روسیه در تلاش است تا این مسأله را به شکلی منصفانه حل کند، چرا که حفظ رژیم عدم گسترش سلاحهای هستهای یکی از اهداف اصلی آن است.
در این راستا، هیچ ارتباط مستقیمی بین نتایج توافق هستهای ایران و ایالات متحده و توافقات احتمالی میان آمریکا و روسیه بر سر اوکراین وجود ندارد.
اینکه روسیه بتواند در فراهم کردن نوعی تضمین برای حفظ هر تفاهم احتمالی میان ایران و آمریکا نقشآفرین باشد، پرسشی است که همزمان با تحرکات دیپلماتیک اخیر، از جمله سفر سلطان عمان به مسکو، پررنگتر شده است.
گمانههایی وجود دارد مبنی بر اینکه سلطان هیثم در دیدار با مقامات ارشد روسیه، درباره ایران و روند مذاکرات هستهای رایزنی کرده است نظر شما چیست؟
از سال ۲۰۱۰، عمان نهتنها نقش میانجی را در مذاکرات ایران و آمریکا ایفا کرده، بلکه خاک خود را در اختیار این گفتوگوها گذاشته است.
عمان بهخوبی با جزئیات، پیچیدگیها و حساسیتهای پرونده هستهای ایران آشناست.
حال، اگر این کشور با مسکو مشورت کند، چندان دور از انتظار نیست؛ چراکه روسیه نیز یکی از بازیگران باسابقه و مطلع در این پرونده محسوب میشود؛ از مشارکت در طراحی برجام گرفته تا همکاریهای فنی با ایران در نیروگاه بوشهر.
با این حال، پرسش اصلی این است: آیا روسیه یا هر کشور ثالثی میتواند تضمینی واقعی برای اجرای بلندمدت یک توافق احتمالی ارائه دهد؟
پاسخ کوتاه، منفی است.
نه رئیس جمهوری آمریکا و نه کنگرهاش، که هر کدام دورهای محدود و متغیر دارند، نمیتوانند تعهدی بدهند که از دولت بعدی مصون بماند.
تجربه خروج ترامپ از برجام، گواه این واقعیت است.
بنابراین، تضمین واقعی تنها زمانی ممکن است که توافق بهگونهای طراحی شود که برای هر دو طرف-چه در ایران و چه در آمریکا-به حدی سودمند و کمهزینه باشد که حتی دولتهای بعدی نیز نتوانند بهراحتی آن را کنار بگذارند.
نقش روسیه در این میان، شاید نه در مقام یک «ضامن»، بلکه بهعنوان یک مشاور، تسهیلگر یا حتی وزنه تعادل در مذاکرات می تواند قابلتوجه باشد.
اما تضمین واقعی، همچنان یک معادله دشوار و حلنشده باقی مانده است.
امضای توافقنامه شراکت استراتژیک ایران و روسیه و تأثیر آن بر مذاکرات هستهای ایران و ایالات متحده موضوعی مهم است.
برخی این سؤال را مطرح میکنند که آیا با تصویب این توافق، روسیه، ایران را به عنوان شریک استراتژیک خود میداند و در نتیجه، تلاشهایی جدی برای حمایت از منافع ایران در مذاکرات هستهای خواهد داشت؟
این سؤال اهمیت زیادی دارد، چرا که چند ساعت پس از تصویب توافق استراتژیک ایران و روسیه در دوما، یک مقام روسی اعلام کرد که این توافق به معنای حمایت نظامی روسیه از ایران در صورت حمله ایالات متحده به ایران نخواهد بود.
پاسخ به این سؤال پیچیده است.
بر اساس سند تصویب شده توسط رئیس جمهوری روسیه، ایران و روسیه شرکای استراتژیک هستند، نه متحدان استراتژیک.
این تفاوت مفهومی در زمینههای سیاسی، نظامی و اقتصادی مهم است.
در این راستا، نماینده دولت روسیه به طور دقیق بیان کرده است که سند تصویب شده به معنای این نیست که روسیه در صورت حمله ایالات متحده به ایران، حمایت نظامی از ایران خواهد کرد.
با این حال، منافع اصلی روسیه در این توافق، تضمین حفظ پیمان عدم گسترش سلاحهای هستهای و ادامه روابط تجاری و شراکتی با ایران است.
این روابط تجاری ذیل توافقنامه راهبردی دو کشور با چه تحولی روبهرو خواهد شد؟
توافقنامه راهبردی تهران و مسکو، فصل تازهای در مناسبات دو کشور گشوده است؛ فصلی که بر اساس منافع متقابل، جایگاه ایران در معادلات ژئوپلیتیکی و انرژی منطقهای را با ابعاد بیشتری در مرکز توجه قرار میدهد.
این توافق نه صرفاً یک بیانیه نمادین، بلکه تلاشی جدی برای بازتعریف رابطهای راهبردی بر پایه الزامات جهان چندقطبی امروز است.
ایران، با موقعیتی کم نظیر در قلب منطقه غرب آسیا، نقش کلیدی در پیوند دادن کانونهای تنش و انرژی ایفا میکند؛ از گذرگاههای انتقال نفت و گاز گرفته تا دسترسی به منابع عظیم هیدروکربنی.
تهران با در اختیار داشتن ذخایر بزرگ نفتی جهان به عنوان سومین قدرت نفتی جهان شناخته میشود.
از سوی دیگر، ذخایر گازی ایران با ۳۳.۷ تریلیون مترمکعب، این کشور را پس از روسیه در جایگاه دوم جهانی قرار داده است.
بنابراین در شرایطی که روسیه در پس جنگ اوکراین با تنشهای زیادی با کشورهای منظومه غرب و ناتو روبهرو شده، همکاری با کشوری چون ایران که بهعنوان بزرگترین قدرت منطقهای در غرب آسیا شناخته میشود، برای مسکو اهمیتی مضاعف یافته است.
از این رو توافقنامه راهبردی نه تنها بر ظرفیتهای انرژی و اقتصادی متمرکز است، بلکه نشانهای از همگرایی راهبردی در برابر تحولات سریع نظم بینالملل نیز تلقی میشود.