راه طولانی «مارکو کوچولو»؛ روبیو چطور غلام حلقه به گوش ترامپ شد؟
وزیر خارجه آمریکا که با برکناری مشاور امنیت ملی، با حفظ سمت، جایگزین وی شده است، حالا چند پست بسیار مهم را در اختیار دارد؛ کسی که رئیس جمهور آمریکا پیشتر او را هدف «تمسخر» قرار داده بود!

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: مارکو روبیو، سناتور اسبق فلوریدا راهی طولانی و البته عجیب و غریب را تا رسیدن به جایگاه کنونیاش در دولت دوم دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، طی کرده است.
ترامپ پنجشنبه هفته گذشته اعلام کرد که مایک والتز، پست مشاور امنیت ملی را ترک و به عنوان سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد فعالیت خواهد کرد و روبیو به طور موقت جانشین وی خواهد شد.
این تصمیم هفتهها پس از گاف والتز در ماجرای اضافه کردن نام یکی از خبرنگاران منفور نزد ترامپ در گروهی خصوصی در پیامرسان «سیگنال» رخ داد؛ گروهی که در آن اطلاعات مرتبط با حمله به یمن به اشتراک گذاشته میشد!(بیشتر بخوانید)
این تغییر و تحولات همزمان با تلاشهای آمریکا برای پایان دادن به جنگ اوکراین، احیای آتشبس در غزه که رژیم صهیونیستی بارها آن را نقض کرده و پیگیری مذاکرات پیچیده با ایران درباره برنامه هستهای تهران رخ داده و در عین حال، واشنگتن با تعرفههایی که ترامپ علیه پکن اعمال کرده، عملا وارد جنگی تجاری با چین نیز شده است!
روبیو تا پیش از این، علاوه بر در دست داشتن وزارت خارجه، به عنوان مدیر سازمان توسعه بینالمللی و سرپرست دفتر ملی بایگانی و مدارک آمریکا فعالیت میکرد.
به این مناصب، مسئولیت مشاور امنیت ملی کاخ سفید را هم اضافه کنید!
«مارکو کوچولو»
ترامپ در جریان انتخابات درونحزبی جمهوریخواهان در سال ۲۰۱۶، روبیو را به تمسخر «مارکو کوچولو» خطاب کرد اما نیمقرن پس از هنری کیسینجر، او حالا قدرتمندترین دیپلمات آمریکایی محسوب میشود.
دشمن خونی سابق حالا مارکو را با حفظ سمت به عنوان مشاور موقت امنیت ملی کاخ سفید منصوب و جایگزین والتز کرده است!
این انتصاب بدان معناست که روبیو پس از کیسینجر، نخستین فردی است که به طور همزمان به عنوان مشاور امنیت ملی و وزیر خارجه نقشآفرینی میکند؛ کسی که والدینش مهاجران غیرقانونی کوبایی بودند!
روبیو که روزگاری، داستان مهاجرت خود و والدینش را با افتخار تعریف میکرد، حالا با اشتیاق و گهگاه با پرخاش، سیاستهای ضد مهاجرتی ترامپ در السالوادور را اجرا میکند!
کیسینجر که خود به عنوان مهاجر پا به ساحل آمریکا گذاشته بود، سپتامبر ۱۹۷۳ پس از چهار سال فعالیت پرتلاطم و درخشان به عنوان مشاور امنیت ملی ریچارد نیکسون، رئیس جمهور وقت این کشور، مسئولیت وزارت خارجه آمریکا را نیز عهدهدار شد.
کیسینجر در دوران چهارساله فعالیت در سمت مشاور امنیت ملی، به هموار شدن مسیر ورود به چین کمونیستی کمک کرد و به واسطه پایان دادن به مداخله آمریکا در جنگ ویتنام، جایزه صلح نوبل را از آن خود کرد؛ جایزهای که البته حرف و حدیث زیادی درباره آن وجود دارد.
رسوایی «واترگیت» در آن دوران رقم خورد و در نهایت به پایان ریاست جمهوری نیکسون ختم شد.
با این حال، کیسینجر عملا برای هدایت سیاست خارجی آمریکا، به تنهایی آزادی عمل پیدا کرد؛ دست کم تا زمانی که نیکسون مجبور به ترک سمتش شد، اینگونه بود.
۱۰۰ روز پرتنش
امروز اما شرایط متفاوت است هرچند شاید مشابه آن دوران متلاطم نباشد.
ترامپ بهتازگی ۱۰۰ روز نخست دوره دوم ریاست جمهوریاش را به پایان رسانده است؛ ۱۰۰ روزی که شاید بتوان آن را پرتنشترین ۱۰۰ روز نخست تاریخ ریاست جمهوری آمریکا دانست؛ مملو از ابهام در سیاست داخلی و خارجی!
این چشمانداز غیر قابل پیشبینی دقیقا چیزی است که روبیو در سمت جدیدش با آن روبهرو است.
جمهوریخواه ۵۳ ساله در جریان سه ماهه نخست حضورش در وزارت خارجه آمریکا، به دفعات ناآرام و حتی گاه و بیگاه قابل ترحم بود و نمونه آشکار آن هم در جریان مشاجره فاجعهبار ماه فوریه بین ترامپ و ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در کاخ سفید رخ داد؛ جایی که زلنسکی مقابل دوربین زنده تلویزیونی، هدف عتاب و خطاب ترامپ و جیدی ونس، معاون وی قرار گرفت.
روبیو در زمان حضورش در سنای آمریکا، حامی دوآتشه اوکراین مقابل حمله روسیه بود.
با این حال، او آشکارا و به شکلی بیرحمانه مجبور شد تا موضع خود را با آنچه ترامپ درباره حمایت از اوکراین متصور است، وفق دهد.
تصمیم مسرورانه ایلان ماسک، میلیاردر مشهور آمریکایی درباره سازمان توسعه بینالمللی آمریکا و تعدیل نیرو و کاهش حداقلی فعالیت آن نیز به اندازه تنش در کاخ سفید برای روبیو آزادهنده بود.
تا جایی که تنشها بین او و ماسک به مشاجرهای پرسروصدا بین آنها در حضور ترامپ ختم شد.
با وجود این سابقه مایوسکننده، روبیو که روزگاری از او به عنوان رئیس جمهور آینده یاد میشد، حالا به طور ناگهانی علاوه بر در اختیار داشتن وزارتخانهای قدرتمند، خود را در جایگاهی میبیند که به امورات داخلی کاخ سفید و شخص رئیس جمهور دسترسی دارد.
حتی اگر روبیو این سمت و شرایط جدید را به لطف گافهای والتز و رسوایی «سیگنالگیت» به دست آورده باشد، باز هم اتفاقی بزرگ برای او محسوب میشود.
روبیو حالا در همان موقعیتی قرار دارد که کیسینجر در آن بود و به زعم بسیاری، نام خود را به عنوان پرنفوذترین معمار سیاست خارجی آمریکا در قرن بیستم حک کرد.
کیسینجر دوم؟
غیرمحتمل است!
با توجه به اینکه ترامپ همچون نیکسون با مخالفان سیاسی داخلی دست و پنجه نرم میکند، این پرسش ایجاد میشود که آیا روبیو قادر است به همان سطح از شهرت کیسینجر برسد؟
به نظر غیر محتمل است!
تا دو ماه قبل چه کسی حدس میزد که سوژه سالهای نه چندان دور طعنه و تمسخر ترامپ، «مارکو کوچولو»، سکان قدرت را در دو نهاد جداگانه و قدرتمند دولت فدرال به دست بگیرد؟
یکی از مقامات ارشد آمریکایی که نخواست نامش فاش شود، به رویترز گفت که روبیو با انجام هرآنچه ترامپ از وی خواسته، به مرد مورد اعتماد رئیس جمهور تبدیل شده است.
وی گفت: او (روبیو) هرآنچه که ترامپ خواسته را انجام داده است.
چرا به او اعتماد نکند؟