ترویج«مصرف گرایی» بی توجه به تولید،پیامد منفی برای اقتصاد و جامعه دارد
سید اکبر سیدینیا گفت: تأسیس فروشگاههای زنجیرهای،تأسیس شرکتهای چند ملیتی و جهانی، تبدیل خرید و مصرف به هنجار و ارزش، ظهور مدگرایی و اشاعه نیازهای کاذب از ابزارهای مهم مصرف گرایی نوین است.

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-مصطفی شاکری گرکانی: «مصرفگرایی» یک پدیده اجتماعی و فرهنگی است که در عصر مدرن شاهد آن هستیم و پیامد تشویق مردم به مصرف روزافزون کالاها و خدمات است.
با انقلاب صنعتی، به ویژه در قرن بیستم، تولید انبوه منجر به تولید بیش از حد نیاز شد و عرضه کالاها فراتر از تقاضای مصرفکنندگان رشد کرد.
به همین جهت تولیدکنندگان برای مدیریت بازار و فروش کالا راهکارهایی را پیشنهاد کردند تا الگوی مصرف مشتریان تغییر کند و مردم بیش از حد نیاز، به خرید محصول بپردازند.
تبعات و پیامدهای مصرفگرایی در هر کشور، با توجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن جامعه متفاوت است.
به عنوان مثال مصرفگرایی در کشورهای توسعهیافته میتواند به رونق تولید و رشد اقتصادی بینجامد ولی در کشورهای ضعیف و جهانسومی میتواند به وابستگی بیشتر اقتصادی و توسعهنیافتگی دامن بزند.
مصرفگرایی در عرصه اجتماعی نیز تبعاتی دارد از جمله اینکه تفاوتهای فاحش در زمینه مصرف میان بخشهای مختلف کمدرآمد و پردرآمد به پیدایش فاصله شدید طبقاتی و ایجاد طبقات یا لایههایی دور از یکدیگر با رفتارها و عقایدی متفاوت میانجامد.
عطش آتشین مصرف که تا عمق جامعه پیش میرود، بدان سبب که ابزار مورد نیاز برای فرونشاندن آن در میان همگان توزیعی یکسان ندارد، ضمن ایجاد توقعاتی فزاینده ناشی از تماس لایههای مصرف کننده اجتماعی با یکدیگر و مقایسه و ادراک نابرابریها، به آتش آنومی اجتماعی دامن میزند و گاه ممکن است این نارضایتیها به زمینهای برای ایجاد بحرانهای سیاسی تبدیل شود.در همین زمینه با سیداکبر سیدینیا؛ پژوهشگر جامعهشناسی اقتصادی گفتگو کردیم که حاصل آن را در ادامه میخوانید:
* در ابتدا بفرمائید تعریف و حد و مرز مصرفگرایی در عصر کنونی چیست و چه عواملی زمینهساز بروز و گسترش آن شده است؟
مصرفگرایی عبارت است از اصالت دادن به مصرف و هدف قرار دادن رفاه و داراییهای مادی.
برخی مصرفگرایی را به معنای برابر دانستن خوشبختی شخصی با خرید داراییهای مادی و مصرف گرفتهاند.
به طور کلی اعمال افراد در هر عصری برگرفته و برآمده از نظرگاه رایج آن عصر است.
به عبارت دیگر ساخت عمل، تابع ساخت اندیشه است.
برای ساخت اندیشه، نیاز به باور و ارتباط بین ذهن و عین است.
برای ایجاد این باور و پل ارتباطی، زبان بیشترین نقش را دارد.
زبان مملو از مفاهیم ارزشی است و نقش به سزایی را در تبلیغات و مشروعیت بخشیدن ایفا میکند و وسایل ارتباط جمعی در کنار زبان از نمادها و نشانهها برای ساختن عمل و در بحث ما مصرفگرایی استفاده میکنند.
مصرفگرایی با تغییر اندیشه مردم درباره مصرف پدید میآید.
در زمانهای گذشته مردم به تهیه کالاها و خدمات ضرور درجه اول و بعد کالاهای غیرضرور با اولویت و توان خرید خود میپرداختند و در تهیه و تولید مایحتاج خود نقش داشتند و این اندیشه رایج مردم بود اما برای اشاعه مصرفگرایی لازم بود این نوع نگرش تغییر یابد؛ بنابراین به وسیله تبلیغات از طریق وسایل ارتباط جمعی در نوع نگرش مردم تغییر داده شد و مردم در پی هر چه بیشتر مصرفکردن بودند و هستند.
در این تغییر اصل اساسی این بود که مصرف تبدیل به یک ارزش و هنجار شد و مصرفگرایی دیگر نکوهیده نبود.
نظام سرمایهداری از رسانهها به عنوان ابزاری برای آمادهسازی بسترهای فرهنگی و فکری مصرفگرایی بهره میگیرد و قشرهای اندیشهور و متوسط را هدف خود قرار میدهد.
تأسیس فروشگاههای بزرگ و زنجیرهای؛ تأسیس شرکتهای چند ملیتی و جهانی؛ تبدیل خرید و مصرف به هنجار و ارزش؛ ظهور مدگرایی و اشاعه نیازهای کاذب؛ تبلیغات گسترده به وسیله وسایل ارتباط جمعی؛ حراجهای پی در پی؛ استفاده از کارتهای اعتباری؛ تولید کالاهای یکبار مصرف، بیدوام و غیر قابل تعمیر؛ برگزاری نمایشگاهها؛ ورود و ظهور کالاهای مصرفی ارزان قیمت؛ اعطای جوایز در قبال خرید و تخفیفهای دورهای از ابزارهای مهم مصرفگرایی نوین به شمار میروند
شرکتهای چندملیتی و جهانی، مناطق آزاد، فضای مجازی اینترنت و تبلیغات ماهوارهای مرزها را در هم شکسته و مخاطبان خود را پیدا میکند.
این وسایل، سلیقهها و فرهنگ مصرف را تغییر میدهند.
افراد جامعه هر روز دنبال مدهایی هستند که شب از ماهواره دیدهاند.
خرید اینترنتی نیز خیلی از محدودیتها را برداشته است.
در شرایط حاضر، تأسیس فروشگاههای بزرگ و زنجیرهای؛ تأسیس شرکتهای چند ملیتی و جهانی؛ تبدیل خرید و مصرف به هنجار و ارزش؛ ظهور مدگرایی و اشاعه نیازهای کاذب؛ تبلیغات گسترده به وسیله وسایل ارتباط جمعی؛ حراجهای پی در پی؛ استفاده از کارتهای اعتباری؛ تولید کالاهای یکبار مصرف، بیدوام و غیر قابل تعمیر؛ برگزاری نمایشگاهها؛ ورود و ظهور کالاهای مصرفی ارزان قیمت؛ اعطای جوایز در قبال خرید و تخفیفهای دورهای از ابزارهای مهم مصرفگرایی نوین به شمار میروند.
*با توجه به این وضعیت، چه آسیبها و عوارضی را باید در اثر توسعه مصرفگرایی انتظار داشت؟
در مصرفگرایی نوین، اشخاص بدون داشتن نیاز واقعی به دلایلی مانند رفتار متظاهرانه به خرید میپردازند و در پارهای از اوقات قادر به کنترل خرید خود نیستند تا جایی که روانشناسان این نوع مصرفگرایی را بیماری میدانند و به معالجه آنها میپردازند.
ترویج مصرفگرایی بدون توجه به زیرساختهای تولید و ظرفیت تولید و تهیه امکانات، پیامدهای منفی بر جامعه و اقتصاد وارد میسازد.
آسیبها و عوارض مصرفگرایی ویژه قشرهای کمدرآمد و آسیبپذیر نیست و قشرهای مرفه و برخوردار هم دچار آسیبها و عوارض آن هستند.
از مهمترین آثار جامعهشناختی مصرفگرایی میشود به تبدیل ثروت و مصرف، به ارزش برتر و غلبه آن بر دیگر ارزشها؛ نمایش ثروت؛ نیازآفرینی؛ شکاف طبقاتی و نابرابری اجتماعی؛
احساس محرومیت؛ فشار هنجاری؛ جبران کسری درآمد از راههای نابهنجار؛ مدگرایی؛ نیاز به احترام و تأیید اجتماعی؛ بروز اختلافات و نارضایتی خانوادگی؛ مشکلات روانی مانند احساس خودکمبینی، افسردگی و … اشاره کرد.
* از نظر شما چه راهکارهایی برای مدیریت مصرفگرایی وجود دارد؟
از دید جامعهشناسان نیروهای اجتماعی، شکلدهنده و مؤثر در تعیین مقدار، حجم، محتوا و الگوهای مصرف هستند که باید به آنها توجه شود و در الگوسازی یا اصلاح الگوها باید به این مؤلفهها توجه شود و با تغییر آنها، الگوها نیز تغییر مییابند.
یعنی با تغییر فرهنگ، الگوهای جدید مصرف شکل میگیرند یا الگوهای پیشین اصلاح میشوند.
برای مدیریت مصرفگرایی باید فرهنگ و تغییرات آن کنترل شود و با اصول، باورها و سیاستهای جامعه خودمان سنجیده و مقایسه شود.
برای مدیریت و اصلاح مصرفگرایی باید مانند زمان ترویج آن، بر روی تغییر فرهنگ و باور افراد جامعه درباره مصرف برنامهریزی کرده و بر آن پافشاری کنیم.
سیاست و رفتار دولتها در این میان بسیار تعیینکننده است.
مصرف برای رشد اقتصادی در زمان فراوانی تولید بسیار اهمیت دارد.
در این زمان رفاه و قدرت خرید در بین مردم وجود دارد.
دولتها باید سیاست میانه را در پیش بگیرند به این معنا که با پیشگرفتن سیاستهای اقتصادی مناسب رفاه و قدرت خرید مردم را افزایش دهند و مردم را به مصرف تولیدات داخلی ترغیب کنند و از طرف دیگر، فرهنگ مصرف درست و بدون اسراف و تبذیر را و عدم مصرفگرایی بیرویه را از طریق ابزارهای فرهنگسازی مانند رسانه، فضای مجازی، استفاده از نظرات اندیشمندان، رفتار و سیاست صحیح خود دولت و نهادهای دولتی، جلوگیری از تبلیغات بیرویه و ترویج خرید از بنگاههای خرد اقتصادی مانند فروشگاههای کوچک محلی و … در جامعه ترویج و جاری سازد.
به آحاد مردم باید یاد داد که مصرف و رفاه بد نیست و حتی اسلام مانع آن نبوده و نیست اما مصرفگرایی بیرویه آسیبهای اجتماعی و فردی فراوانی دارد که به بخشی از آن اشاره شد و مصرفگرایی یک پدیده ناپسند اجتماعی است.
از دیگر راهکارهای مدیریت مصرفگرایی آموزش مصرف صحیح در نظامهای آموزشی کشور و سازمانها و نهادهای تبلیغاتی است.
راهکار دیگر هم که نیاز به همت و برنامهریزی زیادی دارد بالابردن باورهای دینی و میزان تقید به احکام دینی است و همچنین بالابردن فرهنگ عمومی مصرف بهینه در سطح کشور.
*شما اشاره کردید که اسلام با مصرف مخالف نیست ولی با مصرفگرایی مخالف است.
به عنوان سوال پایانی بفرمائید در دین اسلام گزارهای وجود دارد که در تقابل با مصرفگرایی به معنای مدرن آن باشد؟
مفهوم مصرفگرایی در ادبیات دینی با مفاهیم اسراف، تبذیر و اتراف مطابقت دارد و این مفاهیم، افعال ناپسند و حرام هستند.
اسلام با تأکید بر لزوم حفظ مال، تأمین نیازهای زندگی، سرمایهگذاری اقتصادی، تأمین رفاه زندگی برای خود و افراد تحت تکفل با معیار رعایت اعتدال و میانهروی، مسلمانان را به مصرف دعوت کرده و از هر گونه اسراف، تبذیر و … در مصرف منع کرده است.
اسلام دین اعتدال و میانهروی است؛ از طرفی امر به اصلاح مال و صرف آن در مصارف شخصی در حد کفاف و شئون افراد کرده و از طرف دیگر از رفتارهای نابهنجار اسراف، تبذیر، اتراف، کنز و ثروتاندوزی بر حذر داشته است.
مصرف افراد در اسلام بهصورت کلی به پنج دسته ذیل تقسیم میشود: مصارف واجب که به منظور تأمین نیازهای ضرور خود و افراد تحت تکفل و انجام واجبات عبادی استفاده میشود مانند خوراک و پوشاک و حج تمتّع؛ مصارف مستحب که به منظور جلب رضای الهی، اهداف خداپسندانه و خیرخواهانه و کسب ثواب صورت میگیرد؛ مصارف حرام که در راههای نامشروع و حرام و در مواردی که از حد شرعی و نیاز خارج است استفاده میشود مانند اسراف و تبذیر و مصرفگرایی بیرویه؛ مصارف مکروه که شامل مصرف بیش از حد متعارف و همچنین سختگیری در مصرف روزمره است؛ مصارف مباح که شامل مواردی غیر از موارد پیشگفته است و نکوهش و ثوابی در آن نیست.
از دیدگاه اسلام درباره مصرف چنین برداشت میشود که اسلام مسلمانان و انسانها را موظف کرده است که از جان و مال خود حفاظت کنند و از کنز و راکد نگهداشتن سرمایه بر حذر باشند و از طرفی مسلمان را به کار و کوشش و فعالیتهای اقتصادی فرا خوانده است.
اسلام مسلمانان را برای تأمین رفاه خود و خانواده خود ترغیب کرده است و اینگونه نیست که آنان را از مصرفکردن بازدارد اما در برای مصرف ضوابطی را مشخص کرده و مصرف را در آن محدوده آزاد گذاشته است.