تحلیل رسانه عربی: تنش بین هند و پاکستان به کدام سمت و سو میرود؟
یک رسانه عربی به تحلیل افقهای تنش میان هند و پاکستان پرداخت و این دو کشور را گرفتار نفرین اختلافات تاریخی توصیف کرد.

تحلیل رسانه عربی: تنش بین هند و پاکستان به کدام سمت و سو میرود؟
یک رسانه عربی به تحلیل افقهای تنش میان هند و پاکستان پرداخت و این دو کشور را گرفتار نفرین اختلافات تاریخی توصیف کرد.
کد خبر: 711234 | ۱۴۰۴/۰۲/۱۳ ۱۴:۳۰:۰۰
یک رسانه عربی به تحلیل افقهای تنش میان هند و پاکستان پرداخت و این دو کشور را گرفتار نفرین اختلافات تاریخی توصیف کرد.
به گزارش اعتمادآنلاین، محمد خلیفه طی تحلیل خود که در روزنامه اماراتی الخلیج منتشر شد به بررسی این مساله پرداخت و در این رابطه نوشت:
هند و پاکستان، دو کشور همسایه، همچنان گرفتار نفرین «اختلافات تاریخی» هستند؛ اختلافاتی که هر لحظه میتواند به انفجار اوضاع و شعلهور شدن آتش یک درگیری نظامی بینجامد، در حالی که وجود پروندههای پیچیده و حلنشده، همواره سایهاش را بر روابط دو کشور افکنده است.
از قرن هجدهم، استعمار بریتانیا در هند آغاز شد و در قرن نوزدهم، انگلیسیها موفق شدند کنترل کامل مناطق مسلماننشین هند و سند را به دست گیرند.
هند به دلیل وسعت حدود پنج میلیون کیلومتر مربعی و حاصلخیزی اراضیاش، به «نگین تاج امپراتوری بریتانیا» تبدیل شد.
بریتانیاییها طبق معمول سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» را میان هندوها و مسلمانان اجرا کردند که نتیجه آن، شکلگیری نفرتها و کینههایی عمیق بود که بعدها در قالب کشتار و جنایات متقابل بروز یافت.
با پایان جنگ جهانی دوم و تضعیف امپراتوری بریتانیا، انگلیس ناچار شد شبهقاره هند را ترک کند.
در این زمان، نخبگان مسلمان، به ویژه از طایفه خوجا و به رهبری محمدعلی جناح (از پیروان آقاخان) خواهان استقلال شدند.
مذاکرات بین دو طرف با نظارت لوئیس مونتباتن، نایبالسلطنه بریتانیا، آغاز شد.
در نتیجه این مذاکرات، هند بر مبنای اکثریت دینی تقسیم شد.
ایالتها و مناطقی با اکثریت مسلمان از حاکمیت هند خارج و کشور پاکستان (به معنای «سرزمین پاک») در سال ۱۹۴۷ تشکیل شد.
با این حال، وضعیت ایالت کشمیر به موضوع اختلاف اصلی بدل شد.
هند اصرار داشت که کشمیر باید بخشی از خاک آن باقی بماند، زیرا این منطقه برای هندوها اهمیت نمادینی دارد.
بر اساس کتاب تحقیق ماللهند اثر ابوریحان بیرونی، این منطقه زادگاه «بیاس بن برشر»، احیاگر زبان و خط سانسکریت بوده است.
در واکنش، پاکستان جنگی چریکی برای ترساندن حاکم کشمیر و وادار کردن او به پیوستن به پاکستان به راه انداخت.
ارتش هند وارد کشمیر شد و نیروهای شبهنظامی پاکستانی را از بخش بزرگی از این منطقه بیرون راند.
در پایان سال ۱۹۴۸، با میانجیگری سازمان ملل، آتشبس برقرار شد و در نتیجه، هند کنترل بیش از نیمی از کشمیر را در اختیار گرفت، پاکستان یکسوم آن را، و مناطق شمالشرقی و گذرگاه خیبر نیز به چین تعلق یافت.
از آن زمان، روابط هند و پاکستان تیره باقی ماند و دو جنگ دیگر نیز در سالهای ۱۹۶۵ و ۱۹۹۹ بر سر کشمیر رخ داد.
همچنین در سال ۱۹۷۱ جنگ سومی بین دو کشور درگرفت که منجر به جدایی منطقه شرقی پاکستان و تشکیل کشور بنگلادش شد.
تقسیم هند مشکل اقلیت مسلمان را حل نکرد؛ هنوز هم ایالتهایی مانند اوتار پرادش و حیدرآباد با جمعیت مسلمان قابل توجهی در هند وجود دارند.
امروزه بیش از ۲۰۰ میلیون مسلمان در هند زندگی میکنند، یعنی بیشتر از جمعیت کل پاکستان.
بنابراین، هر گونه جنگی میان دو کشور آسیبهای جدی به مردم، صرف نظر از دین و قومیتشان، وارد خواهد کرد.
اخیراً نیز بیم آن میرود که آتش جنگ بار دیگر شعلهور شود.
حمله مسلحانهای به یک اتوبوس در کشمیر که به کشته شدن دستکم ۲۶ شهروند هندی انجامید، تنشها را به اوج رساند.
دولت هند پاکستان را مسئول این حمله دانسته و آن را نمونهای از «تروریسم فرامرزی» توصیف کرده است.
دهلینو در واکنش، گذرگاههای زمینی اصلی را بست، ویزای پاکستانیها را لغو کرد و از همه شهروندان پاکستانی (غیر از دیپلماتها) خواست خاک هند را ترک کنند.
نخستوزیر هند، نارندرا مودی، وعده داد که عاملان این حادثه را «تا دورترین نقاط زمین» تعقیب خواهد کرد.
در مقابل، پاکستان هر گونه دخالت را انکار کرد و وزیر دفاع این کشور، خواجه آصف، مدعی شد که هند این حمله را در قالب یک «عملیات جعلی» طراحی کرده است.
فارغ از اینکه چه کسی پشت ماجرا بوده، این بحران نوظهور به شدت خطرناک است، زیرا در سایه وضعیت بینالمللی پیچیده فعلی، به ویژه تنشهای فزاینده میان آمریکا و چین، و رقابت راهبردی آنها برای مهار یکدیگر رخ میدهد.
هند موفق شده اقتصاد خود را به سرعت توسعه دهد و اکنون به عنوان یکی از قدرتهای نوظهور جهانی شناخته میشود، در حالی که پاکستان همچنان با بحرانهای اقتصادی متعدد دست و پنجه نرم میکند.
هرچند هر دو کشور دارای سلاحهای هستهای هستند، اما این سلاحها صرفاً ابزارهای بازدارنده و نابودگرند، نه ضامن پیروزی در جنگ.
نتیجه جنگ، بیش از آنکه به تسلیحات اتمی وابسته باشد، به توان ارتشها و قدرت اقتصادی کشورها مرتبط است.
همچنین درگیری میان هند و پاکستان میتواند به فاجعهای انسانی منجر شود که میلیونها کشته بر جای بگذارد و خسارات سنگینی به منطقه و حتی جهان وارد کند.