خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

جمعه، 12 اردیبهشت 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

عطر صدر 18 ــ | رفتار درس‌آموز شهید صدر با استادش - تسنیم

تسنیم | اقتصادی | جمعه، 12 اردیبهشت 1404 - 09:12
با وجود دوگانگی و تفرق سیاسی بین آراء شهید آیت الله سیدمحمدباقر صدر و استادش حضرت آیت الله العظمی خویی، احترام شدید و کم نظیر شهید صدر به استادش بسیار درس آموز و خواندنی است.
صدر،خويي،شهيد،مرجعيت،استاد،ــ،مرجع،رابطه،مستدام،سؤال،پدر،اما ...

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم؛ در بخش سیزدهم از پرونده «عطر صدر» به نقل از مرحوم آیت‌الله هاشمی شاهرودی دیدیم که ورود شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر به عرصه مرجعیت، نتیجه مواجهه‌ای فکری و عملی با واقعیت‌های جاری در حوزه نجف بود.
در آغاز، او خود را در قامت یک پشتیبان علمی و اخلاقی برای مرجع وقت، آیت‌الله خویی، تعریف می‌کرد؛ استادی که برتری فقهی‌اش را باور داشت، و سال‌ها در حلقه درسش پرورش یافته بود.
آیت‌الله خویی در دهه 1340 شمسی (1960 میلادی) نگاه‌هایی نسبتاً نوگرا و آزادی‌خواهانه داشت؛ از جمله تکفیر صریح شاه در رساله‌اش «التسلیحات الخطیره» و حمایت علنی از امام خمینی در روزهای بحرانی پس از 15 خرداد، این امید را پدید آورده بود که پس از رحلت آیت‌الله العظمی سیدمحسن حکیم، مواضع سیاسی این مرجع عالیقدر بتواند در برابر حزب رادیکال بعث کارگشا باشد.
به همین سبب پس از آیت‌الله حکیم، هم شهید صدر در عراق و هم سیدموسی صدر در لبنان، به آیت‌الله خویی ارجاع می‌دادند.
با این حال، تجربه عملی مرجعیت آیت‌الله خویی، آن‌گونه که شهید صدر امیدوار بود، پیش نرفت.
مدیریت حوزه و دفتر مرجعیت او به‌تدریج از کنترلش خارج شد و برخلاف مواضع تئوریکِ پیشین، در عمل، سیاستی محافظه‌کارانه در پیش گرفت.
این چرخش رفتار برای شهید صدر، بسیار سنگین بود.
لذا هم او و هم امام موسی صدر، پس از حدود دو سال، از حیث سیاسی در عداد یاران امام خمینی درآمده بودند.
با این وجود، شهید صدر در عمل، کوچکترین تنش و بی‌احترامی نسبت به استاد خود روانداشت.
وی عمیقاً و تا آخر، به شخص آیت‌الله خویی احترام گذاشته و جز نیکی هیچ‌چیز درباره ایشان بر زبان نیاورد.
شهید صدر تا آخرین روز قبل از حصر که به شهادتش منجر شد، به دیدن استاد خود می‌رفت و هرازچندگاهی از حال و سلامتی ایشان جویا می‌شد.
در دوره‌ای که شایع شده بود رابطه میان آیت‌الله‌العظمی خویی و شهید صدر سرد و سست شده، یک نفر از شهید صدر سؤالی در این‌باره پرسید.
پژوهشگاه شهید صدر متن سؤال و جواب را اینگونه نقل کرده است:
سؤال
"بسم الله الرحمن الرحیم
رابطه روحی شما با مرجع اعلای دینی، حضرت آیت‌الله‌العظمی خویی دام‌ظله‌الوارف از قدیم برای ما معلوم است، اما چیزهایی می‌شنویم که ابهاماتی را پدید آورده و باعث‌ شد مستقیماً از شخص خودتان درباره این موضوع سؤال کنیم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
پاسخ شهید صدر:
بسم الله الرحمن الرحیم
این سؤالی که شما لطف کرده و از من می‌پرسید از یک جهت باعث امتنان من است؛ چون فرصت بیان آنچه را در دلم می‌گذرد به من می‌دهد و از جهت دیگر باعث ناراحتی من است؛ چون حاکی از این معنا است که رابطه‌ای که از شریف‌ترین و پاک‌ترین و مقدس‌ترین روابط در زندگی من است، یعنی رابطه‌ام با سرور و استاد و تکیه‌گاهم، آیت‌الله العظمی امام خویی ــ سایه‌اش مستدام باد ــ در معرض شک و ابهام قرار گرفته است؛ استادی که من در محضر او نور علم را دیدم و به دست او طعم معرفت را چشیدم.
علم بزرگ‌ترین نعمتی است که خداوند پس از ایمان به بشر ارزانی می‌دارد و اگر من چیزی از این نعمت به دست آورده‌ باشم، همه ارزش آن به ایشان بازمی‌گردد.
من چیزی نیستم جز ثمره‌ای از ثمرات وجود و فیض شریف ایشان و فرزندی از فرزندان معنوی‌شان.
حال اگر کسی می‌خواهد از این حقیقت چشم‌پوشی کند یا این چشم‌پوشی را به من نسبت بدهد و با این کار قلب پدر را از پسر برگرداند یا از موقعیت این پسر سوءاستفاده کند و مقام والاتر پدر را زیرسؤال ببرد، من از فرصتی که سؤال شما ایجاد کرده استفاده می‌کنم تا خیلی شفاف به شما بگویم: من با حضرت استاد خویی ــ سایه‌اش مستدام باد ــ تا کنون به‌سان فرزندی برای پدر و شاگردی برای استاد و طلبه‌ای برای مرجع بوده و پس از این نیز چنین خواهم بود.
من بارها این مطلب را به صراحت به‌ مردم و طلاب و مسئولین گفته‌ام و راضی نیستم کسی غیر از این بگوید و بر اساس دیگری غیر از این با من و ایشان ــ سایه‌اش مستدام باد ــ رفتار نماید.
اگر کسی هم می‌خواهد نام مرا [به عنوان مرجع] مطرح کند باید بداند که چیزی که بیش‌‌از‌اندازه من را آزار می‌دهد این است که بخواهد این مسئله به شکلی بیرون از رابطه طولی [و بالابه‌پایین] میان پدر و فرزند و استاد و شاگرد طرح شود.
هر نوع اقدامی که با اقتضائات این رابطه هم‌خوان نباشد، خلاف رفتار و رابطه من با ایشان است.
از گذشته شیوه و روش عالمان بر این بوده است که بین دو مسئله تفاوت بگذارند: یکی صدور فتوا و امور مربوط به آن که در عمل دینی شخصی به کار می‌آید و دیگری پای‌بندی به اقتضائات مرجعیت اعلی و پاسداری از آن.
من بر این باورم که باید میان این دو مسئله تمایز گذاشت و آنها را جدای از هم دید و به هیچ وجه جایز نیست که جایگاه مرجعیت اعلی مورد خدشه قرار بگیرد و هر عملی که موجب گسستن اتحاد و اجتماع مؤمنان بر گرد مرجعیت اعلی باشد و منجر به تفرقه‌شان شود، جایز نیست.
عاجزانه از خداوند متعال خواستارم که ما را به بقای وجود حضرت استاد بهره‌مند فرماید و سایه‌ گسترده‌اش را بر سر ما مستدام بدارد و توفیق انجام تکلیف فرزندی نسبت به ایشان را به ما بدهد.
٨ جمادی‌الاولی ١٣٩6هـ[=١٩٧6م ]
محمدباقر صدر"
با آنکه شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر به‌خوبی واقف بود که مردم عراق در آن شرایط دشوار، بیش از هر زمان دیگر، به مرجعی نیاز دارند که دردشان را بفهمد، با مسائل سیاسی روز آشنا باشد و بتواند نیازهای جامعه را درک و تبیین کند، بااین‌حال هرگز از حدود اخلاقی و احترام‌گذاری به استاد خویش خارج نشد.
او به‌ویژه در قبال مرجعیت آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی، رفتاری دقیق داشت.
صدر به‌صراحت از شاگردان و نزدیکان خود می‌خواست که نام او را تنها در امتداد مرجعیت آیت‌الله خویی مطرح کنند، نه در عرض آن.
بارها تأکید کرده بود که در شرایط کنونی، مرجع اول شیعه، آیت‌الله خویی است و این جایگاه باید با صیانت همراه باشد.
انتهای پیام/