اروپا در بازی قدرت آمریکا و چین شانسی ندارد
دهه ۱۹۹۰ دوران ثبات بود، اما امروز اروپا برای استقلال ژئوپولتیکی به تغییرات اساسی نیاز دارد.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ حسین مهدیتبار - دهه ۱۹۹۰ اغلب با حس نوستالژی دیده میشود، زیرا در این دوران ثبات و پیشرفت وجود داشت.
یکپارچگی اروپا پیشرفت کرد و کشورهای اتریش، سوئد و فنلاند در سال ۱۹۹۵ به اتحادیه اروپا پیوستند، و کشورهای اروپای شرقی به سمت سیستمهای سرمایهداری-دموکراتیک حرکت کردند.
روسیه تحت رهبری بوریس یلتسین به نظر میرسید که در مسیر بازگشت به اروپا قرار دارد، در حالی که آلمان بیشتر بر رفاه اقتصادی تمرکز داشت تا آرزوهای سرزمینی.
این دوره همچنین شاهد سلطه اقتصاد نئوکلاسیک و اجماع واشنگتن بود که ایالات متحده با مداخلات خود صلح و رفاه را تضمین میکرد.
با این حال، در اواسط دهه ۱۹۹۰ برخی نگرانیها شروع به ظهور کرد، از جمله افزایش محبوبیت احزاب راستگرا در اروپا و شک و تردید رو به رشد در مورد تجارت جهانی، به ویژه با چین.
به گزارش بروکسل سیگنال، با وجود این نشانهها، احساس غالب این بود که جهان میتواند از طریق بوروکراسی و تکنوکراتها مدیریت شود و اتحادیه اروپا به عنوان نمونهای از این ذهنیت بود.
اما با گذشت زمان، روشن شد که این رویکرد پایدار نیست.
جهان به سمت تقسیم شدن به گروهها و ائتلافهای جدید پیش میرود و اهمیت دیپلماسی دوباره افزایش یافته است.
بروکسل سیگنال گزارش کرده است که امروزه غرب با محیطی سیاسی و اقتصادی پیچیدهتر روبهرو است، جایی که ایالات متحده و چین بر بازیگران جهانی فشار میآورند.
اروپا که به طور سنتی توسط ایالات متحده محافظت میشد، حالا بین این دو قدرت بزرگ گیر کرده است.
وابستگی اتحادیه اروپا به قدرتهای خارجی برای دفاع، تولید و انرژی به نقطه پایان خود رسیده است و نیاز به مهارتهای دیپلوماتیک هرگز به این اندازه مهم نبوده است.
در برابر تنشهای جهانی فزاینده، اروپا باید سیاستها و استراتژیهای خود را بازنگری کند، اما مشخص نیست که اراده و توان سیاسی لازم برای انجام این کار به طور مؤثر وجود داشته باشد.
اروپا نمیتواند به سادگی یکی از طرفها را انتخاب کند بدون اینکه پیامدهایی داشته باشد.
همپیمانی با چین ایالات متحده را به دشمنی میکشاند و بالعکس.
برای اینکه اروپا به استقلال دست یابد، نیاز به یک تغییر اساسی در سیاستها، از جمله استقلال انرژی، قابلیتهای دفاعی و احیای صنعتی دارد.
این امر به تغییرات قابل توجهی نیاز دارد، مانند لغو ممنوعیت شیل نفتی، تقویت انرژی هستهای و حل مسائل مهاجرت.
تا زمانی که این تحولات رخ ندهد، بروکسل سیگنال گزارش کرده است که اروپا باید تعادلی دقیق را حفظ کند، اما توان آن برای تقویت قدرت ژئوپولتیک در کوتاهمدت هنوز مشخص نیست.
پرسشی که باقی میماند این است که آیا رهبری سیاسی لازم برای چنین تغییراتی در دسترس است یا خیر.