اردوغان و آینده ترکیه: از دموکراسی به استبداد
اردوغان با سرکوب مخالفان، ترکیه را به سوی استبداد رقابتی میبرد و مشکلات داخلی تهدیدی برای ثبات رژیم است.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ حسین مهدی تبار - تصمیم رئیسجمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، برای زندانی کردن شهردار استانبول، اکرم اماماوغلو، رقیب سیاسی قدرتمند خود، اعتراضات و تحریمهای گستردهای را در کشور برانگیخت.
به گزارش فارن پالسی، اتهامات فساد و ترور علیه اماماوغلو مطرح شده است، اما بسیاری از ناظران و مخالفان ترکیه این اقدام را نقطهعطفی در مسیر دموکراسی کشور دانسته و گام مهمی به سوی خودکامگی کامل میدانند.
این اقدام، که بهطور قابل توجهی مسیر پیروزی انتخاباتی مخالفان را محدود میکند، نشان میدهد که اردوغان هیچ چالشی معتبر را در برابر حکومت خود نخواهد پذیرفت.
تضعیف استقلال قضائی، آزادی رسانهها و روندهای انتخاباتی عادلانه، این واقعیت را آشکار میکند که دیگر جعبهاخترش بهعنوان یک مسیر معتبر برای تغییر سیاسی در دسترس نیست.
فارن پالسی گزارش کرده است که این تحولات ترکیه را به سمت دیکتاتوری پیش میبرد و شفافیت و عدالت در فرآیندهای انتخاباتی به شدت آسیب دیده است.
با وجود گامهایی که اردوغان بهسمت متمرکز کردن قدرت برداشته است، ترکیه از ساختارهای اقتصادی و سیاسی لازم برای تبدیلشدن به یک دیکتاتوری کامل برخوردار نیست.
بهویژه، اردوغان هنوز نتواسته از وفاداری کامل ارتش، که یکی از ارکان رژیمهای استبدادی است، برخوردار شود و این کشور را در وضعیتی ناپایدار بین "استبداد رقابتی" و دیکتاتوری تمامعیار قرار داده است.
از زمان تلاش کودتای خونین ۲۰۱۶، اردوغان سعی کرده است ارتش را از تهدیدات داخلی مصون نگه دارد و رهبری آن را تغییر داده و مخالفان را تصفیه کند.
هرچند این تلاشها وفاداری در بالاترین سطوح را تضمین کرده است، اما ارتش همچنان بهشدت سیاسی شده و در سطوح مختلف دچار تفرقه و بیاعتمادی است.
فارن پالسی نیز اشاره کرده است که این تفرقهها میتواند در آینده به بیثباتی درونارتشی و در نهایت به اختلال در قدرت اردوغان منجر شود.
اردوغان با سیاسیسازی ارتش، آینده رژیم خود را به خطر انداخته است.
اگر او به سرکوب اعتراضات ادامه دهد، بهویژه اگر بخواهد از ارتش برای سرکوب استفاده کند، ممکن است ارتش مقاومت کند و حتی تفرقههایی در آن شکل بگیرد که میتواند به بیثباتی شدید و فروپاشی کشور منجر شود.
این سناریو مشابه آنچه در کشورهای دیگر در جریان بهار عربی رخ داد، است که در آن ارتشها یا رژیمهای استبدادی را سرنگون کردند یا با سرکوب شدید به بقای حکومتها کمک کردند.
از سال ۲۰۱۶، اردوغان بیش از ۱۲۵ هزار کارمند دولتی را تصفیه کرده است که شامل هزاران افسر ارتش نیز میشود.
با این حال، فرهنگ سازمانی و ساختار اجتماعی ارتش ترکیه مانع از بازسازی کامل آن از طریق استخدامهای سیاسی میشود، که این امر محدودیتهایی را برای کنترل کامل اردوغان بر این نهاد ایجاد میکند.
فارن پالسی گزارش کرده است که این سیاستها سبب آسیب به نهادهای نظامی ترکیه و کاهش توان عملیاتی آنها شده است.
وفاداری در ارتش تنها از طریق پر کردن ردههای آن با حامیان سیاسی ساخته نمیشود.
بسیاری از نیروهای نظامی از زمینههای غیرسیاسی هستند یا بهطور ظاهری خود را با انتظارات سیاسی وفق میدهند.
این مسأله، ثبات بلندمدت کنترل اردوغان را به خطر میاندازد، چرا که استقلال فرهنگی ارتش از سیاستهای دولتی هنوز حفظ شده است.
مقاومت افسران ترک در برابر کنترل سیاسی اردوغان در مراسم فارغالتحصیلی آکادمی نظامی ترکیه در ۲۰۲۴ به وضوح آشکار شد.
در این مراسم، افسران جدید نه به اردوغان، بلکه به اصول سکولار جمهوری ترکیه وفاداری خود را اعلام کردند.
این واقعه نشان داد که در رهبری ارتش ترکیه هیچگونه همبستگی کامل وجود ندارد و تنشهای جدی در درون ارتش وجود دارد.
دادههای انتخاباتی از انتخابات اخیر نیز روایت وفاداری اردوغان را پیچیدهتر میکند.
علیرغم تلاشهای اردوغان برای پیوند زدن حکومتش با ملیگرایی و نمادهای نظامی، افسران و خانوادههای آنها از کاندیداهای مخالف حمایت کردهاند که نشاندهنده نارضایتی از حکومت است.
این حمایت در مناطق اطراف مسکنهای نظامی تا ۸۰ درصد برای کاندیداهای مخالف در استانبول و آنکارا ثبت شده است.
سیاسیسازی ارتش توسط اردوغان همچنین کارایی آن را کاهش داده است.
پاسخ ارتش به زلزله ۲۰۲۳ نشان داد که این نهاد قادر به انجام اقدامات مؤثر در ساعات اولیه بحران نبوده و این امر ناشی از تردید در فرماندهی و نیاز به جهتگیری سیاسی بود.
این مسائل به همراه تعلیق افسران برجسته و فارغالتحصیلان آکادمی نظامی، نگرانیهای بیشتری را در میان افسران ایجاد کرده است.
فارن پالسی در گزارشهای خود اشاره کرده است که این عدم توانایی در پاسخ به بحرانها موجب کاهش اعتماد عمومی به تواناییهای ارتش در حفظ امنیت کشور شده است.
ترکیه مدتهاست که بهعنوان یک رژیم استبدادی رقابتی شناخته میشود، جایی که انتخابات وجود دارند، اما عادلانه نیستند.
اما با دستگیری اماماوغلو و روسای احزاب مخالف و تضعیف یکپارچگی انتخاباتی، این کشور وارد مرحلهای مبهمتر شده است.
در حال حاضر، بهنظر میرسد که انتخابات بیشتر نمادین هستند و انتقال قدرت از طریق صندوق رأی عملاً غیرممکن است.
فارن پالسی بهوضوح بیان کرده است که این وضعیت ترکیه را بهسمت یک دیکتاتوری خودکامه سوق میدهد که در آن روندهای دموکراتیک بیاثر خواهند شد.
با این حال، بدون ارتشی کاملاً وفادار، ترکیه به یک دیکتاتوری اجباری تبدیل نشده است.
ترکیه اکنون در یک مرحله بحرانی بهسر میبرد که میتوان آن را "استبداد نیمهاجباری" یا "دیکتاتوری نیمهمجبور" نامید که خطرات خاص خود را دارد.
با سیاسیسازی ارتش و تضعیف فرآیند انتخاباتی، اردوغان بذرهای درگیری و بیثباتی را کاشته است، که هم دوام رژیم و هم احتمال انتقال صلحآمیز قدرت را به خطر میاندازد.