کشتار محیطزیست؛ دست آلوده آمریکا و اسرائیل از ویتنام تا غزه - تسنیم
اصطلاح «اکوساید» (کشتار محیط زیستی) در اواخر دهه 1960 برای توصیف استفاده ارتش آمریکا از علف کش هایی همچون «ایجنت اورنج» (عامل نارنجی) و سلاح های آتش زا مانند ناپالم ابداع شد و اینک کارشناسان محیط زیست نگران تکرار آن به نوعی دیگر در غزه هستند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، با پایان جنگ ویتنام در تاریخ 30 آوریل 1975، سرزمینی به جا ماند که به شدت از نظر محیطزیستی آسیب دیده بود.
گستره وسیعی از جنگلهای مانگرو در سواحل، که زمانی مأمن گونههای متنوعی از ماهیان و پرندگان بودند، به ویرانه تبدیل شده بود.
جنگلهایی که میزبان صدها گونه جانوری بودند، به بقایایی خشکیده و پوشیده از علفهای مهاجم تبدیل شدند.
اصطلاح «اکوساید» (کشتار محیطزیستی) در اواخر دهه 1960 برای توصیف استفاده ارتش آمریکا از علفکشهایی همچون «ایجنت اورنج» (عامل نارنجی) و سلاحهای آتشزا مانند ناپالم ابداع شد؛ ابزاری که برای مقابله با نیروهای چریکی پنهانشده در جنگلها و باتلاقها به کار گرفته شدند.
پنجاه سال پس از پایان جنگ، اکوسیستمهای تخریبشده و خاکها و آبهای آلوده به دیوکسین در ویتنام، همچنان بازتابی از پیامدهای بلندمدت زیستمحیطی آن دوران هستند.
تلاشها برای احیای این مناظر آسیبدیده، یا حتی ارزیابی کامل خسارات، بسیار محدود بوده است.
پاملا مکلی؛ پژوهشگر محیط زیست، در این گزارش که در وبسایت The Conversation منتشر شده است گفت: بهعنوان یک دانشمند محیطزیست و انسانشناس که از دهه 1990 در ویتنام فعالیت داشتهام، این بیتوجهی و روند کندِ بازسازی را نگرانکننده میدانم.
هرچند جنگ ویتنام انگیزهای برای تدوین معاهدات بینالمللی در زمینه حفاظت از محیطزیست در دوران جنگ شد، اما این قوانین نتوانستند مسئولیتی برای بازسازی پس از جنگ بر دوش کشورهای مسبب بگذارند.
جنگهای امروز در اوکراین و خاورمیانه نیز نشان میدهند که این معاهدات همچنان ناکارآمد هستند.
ایجنت اورنج و بمبهای «دیزی کاتر»
ایالات متحده آمریکا از مارس 1965، بهطور رسمی نیروی زمینی به ویتنام فرستاد تا از نیروهای جنوب در برابر نیروهای انقلابی و ارتش شمال حمایت کند، اما جنگ پیش از آن آغاز شده بود.
برای مقابله با دشمنی که شبانه و در پناه باتلاقها و جنگلها فعالیت میکرد، ارتش آمریکا به فناوریهای تغییردهنده محیطزیست متوسل شد.
مشهورترین آنها «عملیات رانچ هند» بود که طی آن دستکم 75 میلیون لیتر علفکش بر مساحتی حدود 2.6 میلیون هکتار از جنوب ویتنام پاشیده شد.
این مواد شیمیایی نهتنها جنگلها، بلکه رودخانهها، شالیزارها و روستاها را نیز آلوده کرد و باعث تماس مستقیم غیرنظامیان و سربازان با این ترکیبات شد.
بیش از نیمی از این مواد حاوی «ایجنت اورنج» بودند که آلوده به دیوکسین بسیار سمی TCDD بود.
هدف از این عملیات، نابودی پوشش گیاهی برای افزایش دید، تخریب محصولات کشاورزی مورد استفاده چریکها و برهمزدن راههای تردد بود.
وقتی اخبار تخریبهای زیستمحیطی به آمریکا رسید، دانشمندان نسبت به استفاده عمدی از سلاحهای شیمیایی هشدار دادند.
با این حال، فرماندهان نظامی آمریکا مدعی بودند که علفکشها مصداق سلاح شیمیایی طبق پروتکل ژنو — که آمریکا هنوز به آن نپیوسته بود — نیستند.
در همان زمان، گروهی از دانشمندان آمریکایی مطالعاتی در ویتنام انجام دادند که نشاندهنده تخریب شدید مانگروها، از دست رفتن درآمد ناشی از مزارع کائوچو و چوب، و آلودگی گسترده منابع آبی بود.
در سال 1969، مشخص شد که ماده 2,4,5-T موجود در ایجنت اورنج باعث نقصهای مادرزادی و مردهزایی در موشها میشود.
به دنبال آن، استفاده از این ماده در داخل آمریکا ممنوع و استفاده نظامی آن در آوریل 1970 متوقف شد.
آخرین پرواز پاشش مواد در اوایل 1971 انجام شد.
علاوه بر علفکشها، جنگلسوزیهای گسترده نیز اکوسیستمها را ویران کردند.
ارتش آمریکا با آزمایشهای جنگلسوزی گسترده، بشکههای سوخت را از هواپیماها پرتاب و جنگلها را به آتش میکشید.
استفاده از بمبهای ناپالم، با بیش از 400 هزار تن ماده نفتی غلیظشده، ترس گستردهای میان مردم ایجاد کرده بود.
پس از این سوختگیها، خاک نابارور شده و با علفهای مهاجم پوشیده میشد.
بولدوزرهای غولآسایی موسوم به «رُمپلاوز» روزانه تا هزار آکر را پاکسازی میکردند.
بمبهای عظیم «دیزی کاتر» نیز جنگلها را میکوبیدند و موج انفجار آنها جان همه موجودات زنده در شعاع 900 متری — حتی کرمهای خاکی — را میگرفت.
از سوی دیگر، پروژه محرمانه «پاپآی» با هدف تغییر آبوهوا از سال 1967 تا 1972 اجرا شد.
در این پروژه، برای افزایش بارندگی در مسیر «هوشیمین»، ابرها با یدید نقره بارور میشدند تا انتقال نیرو و تجهیزات از شمال به جنوب دشوارتر شود.
کنگره آمریکا در سال 1973 قطعنامهای برای منع استفاده نظامی از تغییرات اقلیمی تصویب کرد و در سال 1978 معاهدهای بینالمللی در این زمینه شکل گرفت.
با وجود نگرانیهای کنگره، بررسیهای زیستمحیطی محدودی صورت گرفت و دسترسی به مناطق آسیبدیده نیز بسیار دشوار بود.
بازسازی کند و پراکنده
پس از سقوط سایگون، آمریکا تحریم اقتصادی و تجاری گستردهای علیه ویتنام اعمال کرد.
در نتیجه، کشوری جنگزده و بیپول باقی ماند.
دانشمندان ویتنامی با بودجههای محدود، تحقیقات محدودی انجام دادند.
یکی از این مطالعات کاهش شدید تنوع پرندگان و پستانداران را در جنگلها نشان داد.
در دره «آ لویی» واقع در مرکز ویتنام، تا اوایل دهه 1980 حدود 80٪ جنگلهایی که در معرض علفکشها قرار گرفته بودند، بازسازی نشده بودند.
فقط چند پروژه محدود احیای اکوسیستم آغاز شد.
یکی از نخستین و مهمترین آنها در سال 1978 در جنگل «کنژیو» واقع در دهانه رود سایگون بود، جایی که جنگلبانها با دست اقدام به کاشت مجدد مانگروها کردند.
در مناطق داخلی، برنامههای گسترده کاشت درخت در دهههای 1980 و 1990 اجرا شد، اما این درختان عمدتاً گونههای غیربومی مانند آکاسیا بودند که نتوانستند تنوع زیستی گذشته را بازگردانند.
پاکسازی شیمیایی همچنان ادامه دارد
با وجود آنکه بیماریهای مرتبط با دیوکسین در میان سربازان آمریکایی تأیید شده بود و آزمایشها نشان میداد هزاران نفر از ویتنامیها همچنان در معرض این ماده قرار دارند، آمریکا تا سالها، مسئولیت پاکسازی «ایجنت اورنج» را نپذیرفت.
نخستین توافق رسمی بین دو کشور در سال 2006 پس از تلاشهای فراوان سربازان کهنهکار، دانشمندان و سازمانهای غیردولتی حاصل شد.
کنگره آمریکا سه میلیون دلار برای پاکسازی فرودگاه «دانانگ» اختصاص داد.
این پروژه که در سال 2018 به پایان رسید، 150 هزار متر مکعب خاک آلوده به دیوکسین را با هزینهای بالغ بر 115 میلیون دلار — عمدتاً توسط آژانس توسعه بینالمللی آمریکا (USAID) — پاکسازی کرد.
خاک تا عمق 3 متری آلوده شده بود و برای تجزیه دیوکسین، حرارتدهی سنگین انجام شد.
پایگاه هوایی «بین هوا» نیز از جمله مناطق فوقالعاده آلوده است، جایی که ساکنان همچنان از طریق ماهی، مرغ و اردک در معرض دیوکسین قرار دارند.
پاکسازی این منطقه در سال 2019 آغاز شد، اما کاهش شدید بودجه USAID در دوران دولت ترامپ، این روند را با خطر مواجه کرد.
قوانین علیه اکوساید؛ پیچیده و بیاثر
با وجود تمرکز بر پیامدهای انسانی ایجنت اورنج، آثار زیستمحیطی آن کمتر مورد مطالعه قرار گرفتهاند.
امروزه ابزارهایی همچون تصاویر ماهوارهای برای شناسایی آتشسوزیها و آلودگیها در جنگهایی چون اوکراین وجود دارد، اما این فناوریها جایگزین مطالعات میدانی نیستند که در زمان جنگ اغلب ناممکن یا خطرناکاند.
از نظر حقوقی نیز وضعیت پیچیده است.
در سال 1977، کنوانسیون ژنو بهروزرسانی شد و وارد آوردن آسیبهای «گسترده، بلندمدت و شدید» به محیطزیست را ممنوع کرد.
پروتکل سال 1980 نیز سلاحهای آتشزا را محدود کرد.
با این حال، نمونههایی مانند آتشسوزیهای نفتی در جنگ خلیج فارس یا تخریبهای زیستمحیطی اخیر در نوار غزه، سوریه و اوکراین، نشان میدهد که بدون سازوکارهای اجرایی قوی، این معاهدات کارایی ندارند.
اکنون کمپینی بینالمللی در جریان است تا «اکوساید» بهعنوان پنجمین جرم قابل تعقیب در دادگاه بینالمللی کیفری — در کنار نسلکشی، جنایت علیه بشریت، جنایات جنگی و تجاوز نظامی — شناخته شود.
ویتنام نخستین کشوری بود که در قانون جزای خود اعلام کرد: «اکوساید، یعنی تخریب محیطزیست طبیعی، چه در زمان صلح و چه در جنگ، جنایت علیه بشریت محسوب میشود.» با این حال، تاکنون حتی یک مورد پیگرد قانونی در این زمینه انجام نشده، با وجود پروندههای بزرگ آلودگی.
روسیه و اوکراین نیز دارای قوانین اکوساید هستند، اما این قوانین نتوانستهاند مانع از آسیبهای زیستمحیطی یا پیگرد مقصران در جریان جنگ شوند.
درسی برای آینده
جنگ ویتنام یادآور آن است که نادیدهگرفتن پیامدهای زیستمحیطی جنگ، چه در جریان درگیری و چه پس از آن، تبعاتی پایدار خواهد داشت.
آنچه امروز همچنان نایاب است، اراده سیاسی برای جلوگیری از تکرار این فجایع و پرداختن جدی به پیامدهای آنهاست.
انتهای پیام/