«کنگره بینالمللی مشاهیر کُرد» تنها نامی بزرگ را یدک کشید
«کنگره بین المللی مشاهیر کُرد» باحواشی زیادی روبهرو بود و تنها نامی بزرگ را یدک کشید.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از سنندج، کنگره بینالمللی مشاهیر کُرد در روزهای 11 و 12 تیرماه امسال در دانشگاه کردستان برگزار و از آن بهعنوان رویداد کلان فرهنگی یاد شد و طبق برنامهریزیهای صورت گرفته در قالب این کنگره از 30 نفر افراد نامی کُرد و کُردشناسان در سطح بینالمللی تجلیل بهعمل آید، کنگرهای که حواشی زیادی را به دنبال داشت که به بخشی از آن خواهیم پرداخت.
کنگرهای که با 65 روز تأخیر برگزار شد
27 اسفند سال 97 بود که استاندار کردستان خبر از برگزاری کنگره مشاهیر کُرد در تاریخ 6 اردیبهشتماه امسال داد و این مصوبه استاندار نیز به سان غالب درخواستهایی که از سوی وی از دیگر مسئولان میشد، پشت گوش انداخته میشود، اقدامی که تأکید مرادنیا را در مورد برگزاری کنگره بر اساس زمانبندی تعیین شده مورد غفلت واقع ساخته و کنگره با تأخیری 65 روزه در 11 تیرماه برگزار شد.
البته نباید از خاطر دور داشت که حجم وسیعی از اقدامات مرتبط با کنگره همچون آمادهسازی سالن مولوی دانشگاه کردستان، ساخت سردیس مشاهیر نامی و هماهنگی با مهمانان و مدعوین در هفتههای پایانی مانده به کنگره اجرایی میشود.
هزینه برگزاری کنگره مشاهیر کُرد کماکان اعلام نمیشود
به گفته استاندار کردستان، «با توجه به شرایط اقتصادی نامناسب کشور و دولت، هزینه برگزاری کنگره از طریق بخش خصوصی تأمین شده و این هزینهکرد بهدور از اهداف سیاسی و انتخاباتی است، اما میزان و رقم هزینهکردها نامشخص است» پاسخ استاندار به اندازهای شهبهبرانگیز است که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت، اینکه باور استاندار بر این حرف قائم باشد که میزان هزینهکردها برای کنگرهای با این اسم و رسم مشخص نیست.
یقیناً کنگره باید بر اساس پرپوزال و برنامهریزیهای دقیقی که پیش از این نیز استاندار بر آن تأکید کرده بود، اجرایی میشد و با این گفته چندان عقلانی به نظر نمیآید که اطلاعی از هزینه کردهای آن وجود نداشته باشد.
در حالی که شخص نخست استان از میزان هزینههای این کنگره اظهار بیاطلاعی میکند، آنچه دهان به دهان نقل محافل شده خبر از هزینههای میلیاردی برای کنگره داشته و چون منبع قابل استنادی برای اثبات این موضوع وجود ندارد، خبرگزاری تسنیم نیز اعلام هزینههای واقعی را همچون مطالبهای عمومی برعهده استاندار باقی میگذارد.
البته امید آن میرود که استاندار در ذکر این منابع گوشه چشمی هم به گفته نماینده مردم سنندج، دیواندره و کامیاران در مجلس شورای اسلامی مبنی بر اینکه مراتب تشکر و قدردانی خود را از استاندار کردستان، وزارت ارشاد، سازمان برنامه و بودجه و همچنین میراث فرهنگی به دلیل برگزاری کنگره مشاهیر ارائه داده بودند داشته باشند و پاسخگوی این پرسش باشند که اگر در این کنگره کمکهای مالی دولت لحاظ نشده دلیل قدردانی از سازمان برنامه و بودجه استانداردی از سوی نماینده مردم چیست؟
آغاز با صلههای شاهانه مدیرکل ارشاد کردستان
براساس شنیدهها پیش از آغاز کنگره، جلساتی با برخی از افراد بهنام پیشکسوتان عرصه رسانهای استان برگزار میشود تا در مورد نحوه پوشش خبری این کنگره هماندیشی و تصمیماتی اتخاذ شود.
کمیتهای ویژه تشکیل شده و با حضور کارکنان حوزه روابطعمومی و اطلاعرسانی ادارهکل ارشاد و نمایندگانی از جانب رسانههای استان، نظرات به شور گذاشته میشود.
ابتدای امر تصمیم بر انتخاب چند عکاس و خبرنگار بهعنوان همکاران دبیرخانهای جشنواره با درنظر گرفتن پیشینه فعالیت و توانایی افراد اتخاذ میشود که این پیشنهاد به دلایلی مسکوت میماند و این اقدام منجر به اعتراض و کنارهگیری برخی از نمایندگان اصحاب رسانه از کمیته میشود.
در نهایت اینکه تصمیم بر آن میشود که سه خبرگزاری «ایسنا»، «ایرنا» و «فارس» رسالت پوشش صفر تا صد مراسم را داشته و در قالب قراردادی نیز هزینههایی این تلاش آنان جبران شود و مابقی رسانهها نیز در صورت پوشش حداکثری رسانهای در پایان کنگره تجلیل شوند.
در حالی که از سوی ماجد رموزی مسئول اطلاعرسانی کنگره بینالمللی مشاهیر کُرد اعلام میشود که «120 خبرنگار و عکاس رسانههای داخلی و خارجی برای پوشش خبری مراسم افتتاحیه و اختتامیه نخستین کنگره بینالمللی مشاهیر کُرد در سنندج حضور دارند» گستره بخش بینالمللی تنها به دو کشور عراق و جمهوری آذربایجان محدود میشود.
با این حال در ساعات ابتدایی کنگره با وجود اینکه امکانات خاصی برای خبرنگاران و اصحاب رسانه تعبیه نشده، پوشش رسانهای به خوبی پیش رفته و تمامی موارد مرتبط با کنگره به زیبایی در رسانهها انعکاس مییابد؛ جالب اینجاست که در روز اختتامیه ورق برمیگردد و آئین اختتامیه به عرصه بیاحترامی به خبرنگاران و عکاسان خبری که برای پوشش کنگره حضور یافته بودند بدل میشود و در ادامه تعدادی از عکاسان خبری در اعتراض اینکه به محل برگزاری مراسم راه داده نشدند، عطایش را به لقایش بخشیده و مراسم را ترک کردند، بیمهری به خبرنگاران در مراسم اختتامیه ادامه داشت و در نیمه شب خبرنگاران حاضر در محل کنگره پس از پایان مراسم تنها گذاشته شدند.
امور شهر سنندج در ایام کنگره به دست تقدیر سپرده شد
پیش از کنگره سطح شهر پر از پوستر و بنرهای کنگره مشاهیر کُرد میشود، تیزر برنامه نیز در تمام شبکههای مجازی و برخی از رسانهها منتشر شده و موج خبری از برگزاری کنگره بینالمللی مشاهیر کُرد در شهر جریان مییابد، آنچه که بر روی این پوسترها نوشته شده است، خوانده میشود «برگزاری کنگره بینالمللی مشاهیر کُرد در کردستان» و آنچه که از آن برداشت میشود پیامی است که اعلام میدارد «شهر فرهنگی سنندج، پایتخت محرومیت ایران زمین، میزبان کنگره بزرگ مشاهیر کرد شده است».
و سکانس آخر این نمایش مسئولان در عکسهای منتشر شده آنان در آئین افتتاحیه کنگره قابل مشاهده است، تصاویری که نشان از حضور پررنگ مدیران در صفوف اول کنگره داشته و جالبتر اینکه مشخص نیست در این گردهمایی جمعی، امور استان و شهر سنندج در این فاصله زمانی به دست کی سپرده شده است.
لازم به تذکر است که در این تلنگر، صحبت بر سر این نیست که مسئولان نسبت به چنین واقعه بزرگی بیتفاوت باشند اما سؤال این است که حضور تمامی این افراد در کنار استقبال شخصی استاندار از استاد آواز و خالی گذاشتن عرصه خدمت آن هم در برههای که استان کردستان گرانترین استان کشور و در عین حال جزو استانهای توسعه نیافته است، معقول و قابل پذیرش است یا خیر؟
آیا امکان این وجود نداشت که دولتمردان بهجای دست و پا شکستن برای نشستن در صندلیهای نخست این همایش جایی را برای حضور مردم و جوانان فراهم میساختند تا هدف غایی کنگره که همان معرفی گنجینههای معنوی به نسل جوان و مردم است محقق میشد و خود پی وظایف محوله را میگرفتند.
استقبال تبلیغاتی از مظهر خالقی همراه
نقطه اوج جشنواره اما اعلام خبر حضور مظهر خالقی (خواننده با سابقه کُرد) در کنگره مشاهیر کُرد بود.
هنرمندی که عصر روز دوشنبه دهم تیرماه از مرز باشماق مریوان وارد ایران شد و مورد استقبال شخص استاندار کردستان قرار گرفت، استقبالی که اگر عنوان کنگره را از آن فاکتور بگیریم؛ برای هر بینندهای این تصور را ایجاد میکند که این کنگره به احتمال قوی پاسداشتی خواهد بود از مظهر خالقی؛ چرا که در طول دو روز برگزاری کنگره چنین استقبال گرمی از هیچ کدام از میهمانان دیگر نشده و شاید بتوان «خالقی» را تنها مظهر تأملبرانگیز کنگره دانست.
جالب است بدانید که «ههوال ابوبکر» استاندار سلیمانیه نیز در این سفر به همراه مظهر خالقی وارد کردستان شد، اما وی چون چندان اسم و رسمی برای برآشفتن احساسات مردمی نداشتند، ترجیح بر آن شد که در حاشیه بمانند تا روز کنگره که بخواهند سخنرانی کنند معرفی شود غیر از این دو چهره نامدار و چند شخص دیگر که از اقلیم عراق و سایر استانهای کشور بهعنوان مدعوین مراسم مورد استقبال قرار گرفتند، نشانی از مشاهیر بینالمللی و یا میهمانانی که عنوان بینالمللی بودن جشنواره را برای اثبات این ادعای ادارهکل ارشاد مبنی بر اینکه «شماری از هنرمندان و استادان شاخص کُرد در حوزههای مختلف که در نقاط مختلف دنیا سکونت دارند و در زمینه فعالیتشان درخشیدهاند، به این کنگره دعوت شدند تا علاوه بر اینکه بیشتر به مردم شناسانده شوند از آنان هم تجلیل به عمل آید» دیده نمیشود.
غیرضروریترین برنامه جنبی کنگره بینالمللی مشاهیر کُرد، افتتاح باغ موزه مشاهیر کُرد و نصب سردیس مشاهیر در پارک جنگی آبیدر در زمینی به مساحت 3 هزار متر مربع بود.
مراسمی که در آن از سردیسهایی که مشابه آن در خانه مردمشناسی کردستان (خانه کُرد) موجود است، پردهبرداری شد.
اقدامی که نشان از نداشتن ایده جدید در شهری که مهد فرهنگ و هنر است و یا شاید هم حکومت سلیقه آقایان مسئول بر نحوه زیباسازی شهر است.
نمیشد هزینه ساخت و پرداخت این باغ موزه و سنگ فرش و پارک فضای سبزش را صرف چالهچولههای شهر و رسیدگی به وضعیت تأسفبار برخی از کوچهها و معابری که امان مردم را در این گرانیها بریده است بکنید و آن تندیسهای نازنین را در همان موزه مردمشناسی که جانمایی درستی شده است، بگذارید تا هم از گزند خرابی در امان بمانند و هم از تیر رس آفتاب سوزان و برف و باران.
البته ناگفته نماند جناب شهردار سنندج در این کنگره سنگ تمام گذاشته و خود به شخصه به همراه معاونین و البته تیم عکاسان، هنرمند مظهر خالقی را همراهی کرده و از بالای آبیدر جزء به جزء تغییرات محسوس و نامحسوس شهر را برای ایشان شرح داده غافل از اینکه در آن سوی کوه آتش وسیعی به جان آبیدر افتاده و بیرحمانه رو به سمت حسنآباد گذاشته، اتفاق ناخوشایندی که بارها نسبت به آن هشدار داده شده بود.
صدور دستور جدید جهت تکمیل تالار مرکزی سنندج پس از 16 سال
در روزهای برگزاری کنگره وزیر ارشاد در بازدید از تالار مرکزی سنندج دستور داد که این تالار هر چه سریعتر تکمیل شود.
باید دید تالاری که پس از گذشت 16 سال تنها 47 درصد پیشرفت فیزیکی داشته در شرایط کنونی و محدودیت منابع اعتباری و گستره وسیع پروژههای عمرانی استان، چند سال دیگر طول خواهد کشید تا 53 درصد باقی مانده آن نیز تکمیل و تحویل داده شود، البته اگر تا آن زمان شانس بیاوریم و 47 درصد ساخته شده به فرسودگی مبتلا نشود.
هنرمند نامی که گفتند کنسرتش رایگان است، بلیتش سر از بازار سیاه درآورد
از جمله برنامههای جنبی کنگره مشاهیر کُرد برگزاری کنسرتهای موسیقی هنرمندان «بیژن کامکار»، «عادل نادری»، «شهرام ناظری» و «سعدون کاکی» بود.
هر چند در ابتدای برنامههای اعلام شده قرار بر برگزاری کنسرت در سالن ورزشی آزادی شهر سنندج بود اما بنا بر دلایلی که معلوم نیست محل کنسرت در تصمیمی خلقالساعه به عمارت خسروآباد این شهر تغییر کرد.
کنسرتها با استقبال پرشور مردمی روبهروه شد و در این بین عدهای از نبودن نظارتهای درست و عدم آگاهی مردم سوءاستفاده کرده و بلیتهایی که به صورت رایگان به دست مردم میرسید را در بازار سیاه نرمافزارهایی همچون «دیوار» به فروش گذاشتند.
اقدام دیگر متولیان برگزاری برنامههای جنبی کنگره که در سایه بیتوجهی و سهلانگاری نسبت به چیدمان درست برنامه رخ داد، کنسلکردن شب شعر و موسیقی بود که این برنامه هم با پیامی به تاریخ پیوست، پیامی که در آن اعلام شد: فرهیختگان و مردم شریف استان کردستان احتراماً ضمن قدردانی از مشارکت و همکاری شما در استقبال از برنامههای جنبی کنگره مشاهیر کُرد به اطلاع میرساند با توجه به عزیمت مشاهیر، مهمانان ویژه و تعدادی از مهمانان و شاعران، خصوصاً شاعران اقلیم کردستان عراق، شب شعر و موسیقی پنجشنبهشب 13 تیر 98 عمارت خسروآباد سنندج در این تاریخ برگزار نمیشود.
پنلهای علمی که صرفاً مختص مدعوین بود
یکی دیگر از بخش های کنگره مشاهیر کرد که نقدهایی بر آن وارد است اجرای بخش علمی کنگره بود که به برگزاری سه پنل تخصصی «زبان و ادبیات کردی»، «هنر و موسیقی» و «دین و فرهنگ» اختصاص یافته بود.
پنل حوزه زبان و ادبیات کُردی با مدیریت یکهتاز دانشگاه کردستان «بختیار سجادی» برگزار شد، فردی که به گفته دانشجویان این حوزه همواره پای ثابت بسیاری از مراسمات مرتبط با ادبیات کُردی است و چندان تفاوتی ندارد که مخاطبینش از چه قشر و دستهای هستند تنها موضوع مورد توجه وی صحبتکردن با لهجهای متعلق به کتب صرف و نحو است که درک آن از حوصله شنونده عام خارج است.
اما مدیریت پنل هنر و موسیقی به «کیومرث ایراندوست» سپرده شده بود، فردی دارای مدرک دکترای تخصصی شهرسازی و شاید انتخاب ایشان به عنوان ریاست این پنل به دلیل سمت کنونی وی که همان ریاست دانشکده هنر و معماری دانشگاه کردستان است و در نهایت پنل دین و فرهنگ که مدیریت آن به «ابراهیم زارعی» سپرده شده بود.
این پنلها تنها برای مدعوین کنگره برگزار شده و جایی برای علاقهمندان و محققین و دیگر صاحبان اندیشه نداشت و کنگره همچون دیگر برنامههای دانشگاه کردستان در چنبره چند شخص مشخص ماند.
سخن پایانی
مسلماً برگزاری چنین کنگرهای با اهدافی که نشان از پرداختن به فرهنگ و هنر و ارج نهادن به زحمتکشان این عرصه صورت میپذیرد، حرکتی ارزشمند و قابل تقدیر است اما باید پذیرفت زمانی که اعلام میشود کنگره بینالمللی است انتظار حضور حداقل چندین کشور در آن فراهم شود نه اینکه مهمانان محدود به کشور عراق و آن هم صرفاً اقلیم کردستان شود.
نکته دیگری که از سوی برخی صاحبنظران مطرح است این بوده که هر چند حضور چهرههای مطرح در عرصههای مختلف و نیز سپردن بیشتر امور به نهادی همچون دانشگاه از نقاط قوّت این کنگره به شمار میرفت، اما از آنجا که بیشتر چهرههایی که به عنوان مشاهیر حاضر بودند در حوزه فرهنگ و هنر فعالیت داشتند ظن این را به وجود میآورد که ممکن است به سایر حوزهها بیتوجهی شده باشد.
همچنین حضور کمرنگ زنان در میان مشاهیر و معرفی تنها یک زن نیز ممکن است یکی دیگر از نقاط ضعف این کنگره باشد.
کمتوجهی به چهرهها و مشاهیر شهرستانهای استان و محوریت قرار دادن سنندج نیز میتواند یکی دیگر از نقاط ضعف کنگره باشد.
با سرچی ساده در اینترنت به راحتی میتوان از میان تعاریف متعددی که برای فرهنگ عنوان شده، زیباترین و کاملترین آن را در این تعریف مشاهده کرد که عنوان میدارد «فرهنگ مجموعه پیچیدهای است که در برگیرنده دانستنیها، اعتقادات، هنرها، اخلاقیات، قوانین، عادات و هرگونه توانایی دیگری است که بهوسیله انسان بهعنوان عضو جامعه کسب شده و بهوسیله اعضاء جامعه معینی از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و میان افراد مشترک است» بر این اساس فرهنگی شدن افراد در سایه ایجاد هماهنگی و انطباق فرد با کلیه شرایط و خصوصیات فرهنگی محقق خواهد شد.
آنچه در این کنگره دیدیم تصویری زیبا از رویایی برای هدفی زیباتر بود اما متأسفانه به دلیل اعمال سلیقه، آشفتگی، نبود تعریف دقیق از نحوه انتخاب مشاهیر، فراهم نبودن زیرساختها و بسیاری کم و کاستیهای دیگر که شمهای از آنها در این مقال ذکر شد، نیل به آرمانی که در قالب آن بتوان فرهنگ را پاس داشت و الگوهای موفق آن را شناساند و در نهایت برای جوانان میراثی را به یادگار گذاشت، آرزوی خام بوده که با این رویه هرگز جامه عمل نخواهد پوشید.
انتهای پیام/ح