روایت مظلومیت اهل بیت در قاب تعزیه/ تئاتر تعزیه در آذربایجانغربی متولی ندارد
فعالان تئات تعزیه در آذربایجان غربی از بدون مولی ودن آن گلایه دارند و میگویند: مسؤولان زحمت تماشای نمایش را هم به خود نمیدهند.

به گزارش خبرگزاری فارس از ارومیه، همه ساکت و آرام نشسته و به رو به رو خیره گشتهاند که به ناگاه بانویی خمیده قامت دست در دست پسرکی قصد گذر میکند و مردی با بنیه قوی و بلندقامت مقابل این بانو ظاهر شده و با داد و بیداد سیلی بر وی روانه میکند، قدرت این سیلی به قدری است که این بانوی مریضاحوال با صورت به دیوار خورده و به زمین میافتد و در این حین پسر هر چه میخواهد از مادر دفاع کند، توان مقابله با این مرد سنگدل را ندارد.
مرد با این سیلی ماموریت خود را انجام داده و میرود و سپس دوباره فرزند دست مادر را گرفته و راهی خانهای در داخل کوچهای تنگ و تاریک میشوند؛ « کوچه تاریکه، کوچه باریکه، کوچههای مدینه صدای سیلی میدهد، دیوارهای مدینه بوی خون میدهد، مادر نیا، مادر نیا ...»
همین نوا کافی است؛ تا بغض جمعیت حاضر در سالن شمس ارومیه بترکد و همه با صدای بلند بر مظلومیت و تنهایی امابیها(س) زار زار بگریند، این تنها بخشی از نمایش تئاتر تعزیه«فراق» است که قصه جدایی علی از فاطمه را از بیوفایی مردم مدینه و فروختن دینشان به زر و زور دنیوی تا عروج ملکوتی دختر پیامبر اسلام(ص) را روایت میکند.
تئاتر تعزیه در آذربایجانغربی متولی ندارد/ مسؤولان زحمت تماشای نمایش را هم به خود نمیدهند
صابر سرخوش، کارگردان جوان ۲۴ ساله این تئاتر میگوید: از سال ۸۰ و از زمان کودکی با تئاتر تعزیه آشنا شده و عشق و علاقه به این کار را پیدا کرده و به تدریج با جارو کردن صحنه، مسؤول تدارکات بودن، بازیگری تئاتر و کارهای دیگر در این راه، اکنون به مرحله کارگردانی رسیده است و آنچنان به این نوع نمایش دلبستگی دارد که خود را معتاد صحنه تئاتر تعزیه معرفی میکند.
وی که دانشآموخته رشته فقه و حقوق از دانشگاه است، میافزاید: در کنار حدیثه راد به مدت سه ماه نویسندگی این نمایش را بر عهده داشتند و سه ماه نیز برای تمرین با بازیگران نقشهای اصلی و فرعی این نمایش صرف شده است و ۵۰ بازیگر در این مجموعه و در کل ۸۰ نفر برای به روی صحنه رفتن این نمایش تلاش کردهاند.
این مداح اهل بیت(ع) با اشاره به اینکه این نوع نمایشها از دو بخش تئاتر و تعزیه تشکیل شده است، ادامه میدهد: بخش اول این نمایش به صورت تکنیکهای تئاتری بازار مدینه را در روی صحنه به نمایش میگزارد و در بخش دوم با نشان دادن کوچههای بنیهاشم، مداحی به نمایش افزوده میشود چون انتظار تماشگران از تئاتر تعزیه نیز به نوعی عزاداری کردن نیز است.
وی با بیان اینکه اعضای تئاتر تعزیه فراق بدون هیچ مزدی تنها برای دل خود و حب و علاقه به اهل بیت(ع) دور همدیگر جمع شدهاند تا مظلومیت حضرت فاطمه(س) را بر روی صحنه به نمایش دربیاورند، عنوان میکند: تئاتر تعزیه در آذربایجانغربی متولی ندارد و ما به سراغ هر مسؤولی رفتهایم آنها حاضر به کمک نشده و حتی آنها زحمت حضور در سالن و تماشای نمایش را هم به خود نمیدهند.
سرخوش با اشاره به اینکه در این نمایش چهار کودک بازیگر نیز نقش فرزندان حضرت زهرا(س) را ایفا میکنند، تصریح میکند: همانگونه که حضرت علی(ع) فرمودهاند اگر به زبان خود کودک با آنها صحبت شود، کار با آنها آسان میشود؛ در تئاتر تعزیه فراق نیز به راحتی من با زبان کودکانه با آنها ارتباط برقرار کرده و از آنها بازی گرفتم.
اجرای تئاتر تعزیه اجر معنوی بالایی دارد
حسین سرخوش بازیگر نقش شاگرد حجره در بازار مدینه در ارتباط با سختیهای ایفای این نقش تصریح میکند: از آنجا که این نقش ابتدا عاشق حضرت علی(ع) بوده و سپس با پول تطمیع شده و به دشمنان حضرت علی(ع) میپیوندد، همین دو رویی این شخصیت، باعث سخت شدن نقش شده بود که من با تمرین و الگوگیری از ما به ازای بیرونی این شخصیت موفق به اجرای این نقش شدم.
وی که مدرک دانشگاهیش در رشته مکانیک خودرو است، بیان میکند: با حضور در تئاتر تعزیه مسجد محله خودشان در ۱۴ سال پیش با این نمایش آشنا شده و بعدها به دلیل اجر معنوی تئاتر تعزیه این راه را ادامه داده و در این راه هم همیشه عنایت اهل بیت(ع) شامل حالش شده است.
ایفای نقش کنیزی حضرت زهرا(س) لیاقت میخواهد
بازیگر نقش اسما کنیز حضرت زهرا(س) در تئاتر تعزیه فراق که خواست برای کسب اجر و ثواب ایفای این نقش و تحت تاثیر قرار دادن مردم، اسمش گمنام باشد، خاطرنشان میکند: حس و حال من از ایفای این نقش غیرقابل وصف است چرا که معتقدم حتی ایفای نقش کنیز دختر پیامبر اسلام(ص) که در همه حوادث روی داده برای این بانوی بزرگوار کنارش بوده است، یک لیاقت خاص میخواهد که نصیب هرکسی نمیشود.
تئاتر تعزیه فراق مرا با خود به تاریخ برد
یکی از تماشگران که چشمانش از گریه زیاد سرخ شده است، با صدای گرفته میگوید: مدتها بود که من دل سیر در مظلومیت اهل بیت(ع) نگریسته و خود را خالی نکرده بودم که امروز با دیدن این نمایش به ناگاه به تاریخ و به آن زمان سفر کرده و با دیدن صحنه سیلی خوردن بانوی دو عالم بغض گلویم چنان ترکید که ناخداگاه اشک از چشمانم سرازیر شد و تا پایان نمایش نیز این اشکها همراه من بود.
به هر سوی سالن شمس که نگاه میکنی، هر کسی گویی با خود خلوت کرده و به فکر فرو رفته و با آنکه نمایش تمام شده است، اما انگار هیچکس نمیخواهد سالن را ترک کند چرا که شاید آنقدر صحنه اجرای این نمایش طبیعی بوده است که مردم همچنان در حال و هوای کوچههای بنیهاشم سیر کرده و با خود میاندیشند که ای کاش در آن زمان حضور داشته و به دخت پیامبر اسلام(ص) لبیک میگفتیم تا بعدها امامی در کربلا بیکفن نشود.
گزارش از سمیرا محمدی
انتهای پیام/الف