به جای سواد رسانهای، «خرد رسانهای» مورد توجه باشد
در نشستی با موضوع سواد رسانهای، نقش علوم اعصابشناختی در مطالعات رسانه بررسی شد.

در نشستی با موضوع سواد رسانهای، نقش علوم اعصابشناختی در مطالعات رسانه بررسی شد.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی باشگاه سواد رسانهای، این نشست با حضور سیدمحسن بنیهاشمی و معصومه نصیری برگزار شد.
معصومه نصیری، مدیر باشگاه پژوهشگران سواد رسانهای با بیان اینکه علوم شناختی سعی در شناخت کارکردهای ذهن و مغز دارد، استفاده از این علوم را تاثیر غیرمستقیم و استفاده از استعارهها در فرآیند ناهشیار ذهن دانست.
وی تصریح کرد: علوم شناختی در طراحی بهترین شیوه تاثیرگذاری بر افکار عمومی ما را یاری و ما را با فرآیندهای ساخت یافتگی معانی آشنا میکند؛ البته استفاده از این دانش در کشور در ابتدای راه است اما امید زیادی به آینده آن وجود دارد.
وی تاکید کرد: از آنجا که هدف باشگاه پژوهشگران کمک به تولید دانش با اتکا به پژوهشهای داخلی و تلاش محققان کشور است، پژوهشی با موضوع نقش علوم اعصاب شناختی در مطالعات رسانه و توسعه پژوهشهای سواد رسانهای جهت نقد و بررسی انتخاب شد.
در این نشست مسعود مقصودی، پژوهشگر این تحقیق گفت: علوم اعصاب رسانهای، حوزه تحقیقاتی میان رشتهای است که پژوهشگرانی با تخصصهای روانشناسی، ارتباطات، تعلیم و تربیت، علوم شناختی و کامپیوتر را با هدف بهرهگیری از ابزارهای علوم اعصاب برای ایجاد درکی عمیقتر نسبت به استفاده از رسانه، تاثیر آن بر افراد و کاربرد آن برای جامعه گرد هم آورده است.
وی ادامه داد: این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا با تکیه بر دانش علوم اعصاب شناختی میتوان به مطالعه در باب سواد رسانهای پرداخت و در این خصوص چه پیشینه و زمینههای نظری و عملی وجود دارد.
مقصودی تاکید کرد: پژوهش حاضر با لحاظ قرار دادن نظریه شناختی سواد رسانهای و نیز مدل کارکرد اجرایی مغز و معرفی ابزارهای، تصویربرداری مغزی همچون fMRI، EEG و fNIRS پیشنهادهای پژوهشی را ارائه میکند که متضمن بررسی فعل و انفعالات مغزی در ناحیه پیش پیشانی مغز کاربران حین بهکارگیری هر یک از مهارت های هفت گانه شناختی سواد رسانه ای است.
***
سید محسن بنی هاشمی نیز با اشاره به اینکه مفهومی فراتر از سواد رسانهای، به نام «خرد رسانهای» باید مورد توجه قرار گیرد به تشریح فرآیندهای مغزی در مواجه با پدیدههای طبیعی پرداخت.
وی ضمن ترسیم مدل نظام ارتباطی انسان و تاکید بر توجه آن به هر یک از مفاهیم سواد رسانهای و علوم شناختی، بر ضرورت تجدید قوای معرفتی اشاره کرد و گفت: آنچه در این پروسه دارای اهمیت است، این است که این رویدادها در مغز ما چگونه حس میشوند، چگونه درک میشود، چگونه پردازش میشوند و چگونه بازخوانی میشوند.
بنیهاشمی در پایان ضمن دستهبندی آناتومیک مغز به سه دسته مناطق مغزی، نیمکرههای مغزی و میانجیهای عصبی یادآور شد: با اطلاع از نقش هر بخش میتوان تاثیرات پیامهای رسانهای بر مخاطبان را مورد توجه قرار داد و برنامهریزی دقیق رسانهای داشت.
انتهای پیام