فخری را به امریکایی ها دادیم تا نهم شویم/ سقوط شمشیربازی با فراری دادن سرمایه ها!
سرمربی سابق تیم ملی شمشیربازی ایران در قامت سرمربی تیم ملی جوانان ایالات متحده موفق ظاهر شد در حالی که تیم ملی ایران در مسابقات جهانی به رتبه ای بهتر از نهمی دست پیدا نکرد.

کد خبر: 703528 | ۱۴۰۳/۱۲/۲۰ ۱۱:۵۵:۰۵
تیم ملی شمشیربازی ایران در جام جهانی ایتالیا به جایگاهی بهتر از نهمی در بخش تیمی نرسید.
خبری کوتاه و شاید برای بسیاری بیاهمیت، اما برای اهالی ورزش و به ویژه شمشیربازی هشداردهنده.
در واقع این نتیجه برای تیمی که در المپیک خودش را شانس مدال میدانست و تا آستانه کسب آنهم پیش رفت زنگ هشداری بلندتر از صدای شمشیرها در سالن مسابقات است!
به گزارش روزنامه اعتماد، این نهمی درحالی رقم خورد که تا همین چند وقت پیش سکان هدایت این تیم در دست مردی بود که کارنامهاش مملو از افتخار و اعتبار بود؛ یعنی پیمان فخری.
پیمان فخری، سرمربیای که با دانش و تجربه خود شمشیربازی ایران را به سطح جدیدی رساند و نام ورزشکاران ایرانی را در عرصه بینالمللی طنینانداز کرد.
اما پس از المپیک به دلایلی نامشخص فدراسیون شمشیربازی ایران مسیر جدایی را از او برگزید و حالا فخری در ینگه دنیا مشغول تربیت نسل جدیدی از شمشیربازان است.
فخری قبل از المپیک پاریس و در زمانی که تیم ملی شرایطی کاملا آشفته داشت دوباره هدایت ملیپوشان را برعهده گرفت و در عرض دو ماه تیمی رقابتی ساخت که روی سکوی چهارم المپیک قرار گرفت.
تمام شمشیربازان تیم ملی اذعان داشتند که اگر فخری زودتر آمده بود قطعا مدال به ایران میرسید.
علی پاکدامن ستاره شمشیربازی ایران و کاپیتان تیم ملی بعد از المپیک فاش کرد که رییس فدراسیون هر کار میتوانسته کرده تا فخری به تیم ملی برنگردد.
پاکدامن که با یک مربی خارجی کار میکرد و اعتقاد داشت این مربی علیه تیم ملی ایران کار میکند به ایسنا گفته بود: «حتی به رییس فدراسیون آقای پورسلمان هم گفتم این فرد نمیخواهد که ما موفق شویم و او دشمن ماست.
در جام جهانی گرجستان زمانی که من با ساندرو بازادزه شاگرد دیگرش مسابقه داشتم، علیه من سه بار کارت گرفت اما رییس فدراسیون گفت که هیچکس متوجه این ماجرا نشود و زمانی هم که به او گفتم میخواهم از فرانسه برگردم پاسخ داد، تحمل کنم.
فکر میکنم تمام این اتفاقات برای این بود که پیمان فخری برنگردد.
باید از آقای خسروی وفا و کیومرث هاشمی تشکر کنم که کمک کردند پیمان فخری برگردد.
اگر او زودتر برمیگشت شرایط بهتر میشد و ما راحت مدال المپیک میگرفتیم.»
با این حال اختلافات رییس فدراسیون شمشیربازی کاری کرد که فخری مدتها از تیم ملی دور بماند و بعد از مدت کوتاهی از بازگشتش یعنی پایان المپیک دوباره برود؛ اینبار به ایالاتمتحده!
فخری بعد از المپیک در مصاحبههای مفصل اقدامات غیرسازنده فدراسیون شمشیربازی را برشمرد و در بخشی از اظهاراتش گفت: «بازگشت من به اصرار خود بازیکنان بود و فدراسیون هیچ علاقهای به بازگشتم نداشت.» این درحالی بود که شمشیربازی ایران با کمک فخری برای نخستینبار صاحب نشان طلای آسیا و برنز جهان شده بود.
درست در همان زمان که تیم ملی ایران در ایتالیا برای کسب رتبههای بالاتر مسابقات شمشیربازی تلاش میکرد و در نهایت به جایگاه نهم بسنده کرد، شاگردان پیمان فخری در مسابقات پان امریکن، با درخشش و کسب مدالهای رنگارنگ بار دیگر نام او را بر سر زبانها انداختند.
در مسابقات شمشیربازی قهرمانی جوانان پان امریکن که به میزبانی پاراگوئه برگزار شد تیم جوانان امریکا با سرمربیگری پیمان فخری که در امریکا مربیگری میکند موفق به کسب دو مدال شد.
در بخش انفرادی سابر جوانان، نیکولاس وانگ و کارتر بریئو که شاگردان پیمان فخری هستند، مدال طلا و برنز گرفتند.
این تضاد آشکار، سوالی تلخ را در اذهان عمومی تداعی میکند که چرا در کشورمان قدر سرمایههایی که برای آنها هزینه هم کردیم را نمیدانیم و به راحتی امثال پیمان فخریها را پس میزنیم؟
تیم ملی شمشیربازی ایران با ترکیب علی پاکدامن، فرزاد باهر، نیما زاهدی و محمد فتوحی (به عنوان نیروی تعویضی)، در بخش تیمی در رقابتهای جهانی به میدان رفت و در بخش انفرادی همگی از دور رقابتها کنار رفتند.
این عملکرد اگرچه نمیتواند بهطور کامل به جانشین فخری یعنی محمد رهبری نسبت داده شود اما به خوبی نشان میدهد که جای خالی پیمان فخری، مربی کاربلد و باانگیزه که سالها در کنار این بچهها بود، در تیم ملی ایران به شدت احساس میشود.
رهبری که پس از فخری هدایت تیم را در شرایطی عجیب برعهده گرفته قطعا تلاش خود را برای ارتقای سطح شمشیربازی ایران به کار بسته است، اما واقعیت این است که ساختن یک تیم بزرگ و حفظ آن در اوج نیازمند زمان تجربه و دانش فنی بالایی و ارتباط خوب و حرفهای بین اعضای تیم است که پیمان فخری به خوبی از آن برخوردار بود.
نهمی ایران در جام جهانی ایتالیا، تنها یک عدد نیست.
این نهمی نمادی است از فرصتهایی که به سادگی از دست میروند.
نمادی است از بیتوجهی به سرمایههای انسانی که میتوانند ورزش ایران را به قلههای افتخار برسانند.
نمادی است از اینکه گاهی اوقات به جای حفظ و حمایت از افراد موفق راه جدایی را انتخاب میکنیم و بعد افسوس گذشته را میخوریم.
این اتفاق در رشتههای دیگر و حتی خارج از ورزش هم رخ میدهد، اما مشخص نیست چرا یکبار برای همیشه از این اشتباه درس نمیگیریم.
البته در فراری دادن نخبهها ید طولایی داریم و موضوع به امروز و دیروز ختم نمیشود، اما کاش در خط فکری تصمیمگیرندگان تغییری ایجاد شود تا از این پس دقت نظر بیشتری در این خصوص صورت بگیرد.