کتاب «فانوسی که افسانه نبود» به قلم حمید حسام رونمایی شد

به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان، دفاع 8 ساله مردم عزیز ایران علیه تجاوزگران و حامیان آنها یک نعمت خدادادی و حاصل ایمان و باور قلبی مردم بود، دشمن آمده بود تا میراث 1400 ساله مردم را به غارت ببرد ولی فرزندان این مرزوبوم با خون خود نهال نورس انقلاب را آبیاری کردند تا آیندگان بر درخت تنومند آن تکیه زنند و بر خود و به گذشتگانشان ببالند.
کتاب «فانوسی که افسانه نبود» خاطرات سردار شهید حسن ترک، فرمانده گردان کمیل لشکر 27 محمد رسول‌الله(ص) و فرمانده طرح و عملیات لشکر 32 انصارالحسین(ع)، امروز در استانداری همدان رونمایی شد.
این کتاب به قلم حمید حسام نویسنده توانمند همدانی به رشته تحریر درآمده و نگارش آن حدود 7 تا 8 سال به طول انجامیده و از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
این کتاب مجموعه خاطرات شهید حسن ترک به روایت خانواده این شهید قرآنی، دوستان و همرزمانش است که در 524 صفحه جمع‌آوری شده، خاطرات این شهید شامل دو بخش زندگی شهید پیش از آغاز جنگ و دوران دفاع مقدس است.
کتاب «فانوسی که افسانه نبود» با شیوه‌ای بدیع، داستان واقعی زندگی شهید حسن ترک را از زبان خود او و با زاویه دید اول شخص روایت می‌کند.
این اثر کاملاً مستند، بر پایه گفته‌های 85 راوی و چهار دفتر یادداشت روزانه شهید ترک شکل گرفته است.
سردار سیدمسعود حجازی، همرزم شهید حسن ترک در این آئین با تاکید بر ویژگی خلوص و پاکبازی شهید ترک اظهار داشت: لحظه‌ای ندیدم شهید آرامشش را از دست دهد در مواقع بحرانی مسلط بود، خستگی در چهره‌اش بروز پیدا نمی کرد او یک فرمانده عملیاتی بود که فرماندهی را با آرامش تمام و کمال انجام می‌داد به هیچ کاری در بزنگاه‌های جبهه نه نمی‌گفت.
وی با اشاره به اینکه شهید ترک زمینی نبود عنوان کرد: می‌دانستیم حسن رفتنی است اما خدا خدا می‌کردیم خیلی زود به آسمان‌های نپیوندد تا شاید ما بیشتر از او بهره بگیریم، شهید روی زمین با تمام قوا کار می‌کرد اما در عوامل درونی و عرفانی غوطه‌ور بود.
انقلاب ما با دعای مادران و پدران شهدا تضمین شده است
حجت الاسلام والمسلمین حمید ملکی یکی از راویان کتاب در این مراسم با بیان اینکه انقلاب ما با دعای مادران و پدران شهدا تضمین شده است اظهار داشت: ایثار مادران و پدران شهدا بر کسی پوشیده نیست و ما بدهکار آنها هستیم، پدران و مادرانی که چشم و چراغ ملت هستند و ما باید سبک زندگی شهدا و خانواده شهدا را سرلوحه زندگی‌هایمان قرار دهیم.
راوی کتاب با تاکید بر اینکه باید سیره شهدا و رزمندگان را عیان سازیم بیان کرد: شهید حسن ترک فرمانده‌ای بود که پا روی نفس خودش گذاشت، پیش از دوران دفاع مقدس راهنمای معنوی و مذهبی شهر و بنده صالح خداوند بود.
جلسات قرآن حاج آقای مسکین150 شهید به انقلاب تقدیم کرد
علی آقامحمدی یکی دیگر از راویان این کتاب با بیان اینکه لشکر سه‌نفره، شهید سعید تابلویی، شهید حسن ترک و شهید سیدجعفر حجازی شاگردان مکتب عشق و امام بودند و مظلومانه در مسیر اعتلای خود قدم برداشتند عنوان کرد: حسن آقا شاگرد کلاس‌های قرآن جلسات حاج آقای مسکین بود، جلساتی که 150 شهید به انقلاب تقدیم کرد.
وی بیان کرد: حسن ترک کسی بود که در تمام دوره‌های جنگ بر خود تلنگر می‌زد که حسن بماند، بر خود تلنگر می‌زد که ارتباطش با پروردگار عالمیان حفظ شود و درگیر امور دنیوی نشود.
مختصری در مورد شهید حسن ترک
شهید حسن ترک در سال 1341 در تهران و در خانواده‌ای مذهبی متولد شد و خانواده در سه سالگی او به همدان نقل مکان کردند از سن 6 الی 7 سالگی مسیر خود را پیدا کرد و وارد کلاس‌های قرآنی می‌شود، ضمن اینکه این شهید گران‌قدر در دوران مدرسه شاگرد درس‌خوانی بود و ضمن تحصیل در جلسات قرآن نونهالان جعفری، مکتب امام زمان (عج) نیز شرکت می‌کرد.
سال دوم متوسطه را در دبیرستان ابن‌سینا گذراند که انقلاب اسلامی در جانش شعله افکند؛ فعالیت در حزب جمهوری اسلامی و دفاع از اسلام فقاهتی در مقابل اندیشه‌های منافقان، چپ و لیبرال و شرکت در جلسات گوناگون ماحصل این دوران بود.
پس از اخذ دیپلم در سال 1360با عضویت در سپاه فصل نوینی از یک زندگی سراسر مبارزه، جهاد و حماسه فراروی او قرار گرفت، به دلیل برخورداری از آگاهی و فضیلت‌های اخلاقی ابتدا مسئول پذیرش سپاه شد اما عشق وی به جهاد و جبهه سبب شد تا با وجود مخالفت مسئولان سپاه وارد کارزار جبهه شود، از این شهید بزرگوار بسیار نقل شده که ایشان حرف و عمل یکسانی داشت و هیچ‌گاه مخالف آن اقدام نمی‌کرد.
شرکت در عملیات فتح المبین نخستین حضور او در عملیات جبهه بود که طعم شیرین جهاد در راه خدا را چشید و از آن پس به سپاه تمام عیار مبدل شد تا از تمام توان خود برای دفاع از انقلاب و آرمان‌های امام راحل دفاع کند.
شرکت در عملیات مسلم بن عقیل با سمت فرماندهی گردان کمیل در سومار که منجر به مجروحیت او شد، حضور در عملیات والفجر مقدماتی و والفجر یک با سمت دستیار محور که پس از سه روز مقاومت بر اثر ترکش خمپاره از ناحیه کتف و فک آسیب دید، شرکت درعملیات والفجر 2 با سمت معاون مسئول محور، حضور در عملیات والفجر 4 در معیت فرمانده تیپ عمار و شرکت در عملیات والفجر 5 در چنگوله با سمت مسئول محور و سرانجام نبرد خونین حسن در فاو و عملیات والفجر 8 با سمت مسئول طرح و عملیات تیپ انصارالحسین(ع) نتایج حضور او در دوران دفاع مقدس بود.
درک عمیق حسن ترک از دفاع مقدس و دفاع از آرمان‌های امام راحل و شهدا در انقلاب اسلامی بسیار کامل بود، سرانجام این شهید گران‌قدر در روز دوم اسفندماه سال 64 و بعد از سه شبانه‌روز بی‌خوابی که نشان آشکار دیگری از کمال خودسازی او بود به مرز ملکوت نزدیک شد، تیری بر پیشانی و سجده‌گاهش اصابت و روح پاک و با ایمانش پروازی دیگر را به سوی پروردگار آغاز کرد.
قسمتی از کتاب فانوسی که افسانه نبود: نزدیک دو ماه از آغاز عملیات الی بیت المقدس می گذشت و اخبار رسیدن رزمندگان و نزدیک شدنشان به خرمشهر موجی از شادی را در میان مردم در سرتاسر ایران انداخته بود و سرانجام در شامگاه دوم خرداد خبر آمد که لشکرهای ادغامی ارتش و سپاه از سمت شلمچه به پل نو در ورودی خرمشهر رسیده اند و هزاران سرباز و افسر عراقی را در شهر به محاصره خود درآورده اند.
طاقتم تمام شد.
صبح روز سوم خرداد پیش قائم مقام فرماندهی رفتم از لحن آقای فرجیان زاده فهمیدم که علیرضا حاج بابایی برای برگشتن به سرپل ذهاب با او صحبت کرده و رضایتش را گرفته است.
خوشحال شدم اما غم از سر و روی جانشین حاج محمود شهبازی می بارید.
آن قدر صمیمی شده بودیم که بپرسم: خبری شده؟!
آهی از ته دل کشید: دیشب حاج محمود شهبازی قبل از ورود به خرمشهر کنار نهر خین به شهادت رسید.»
«فرازی از وصیت نامه شهید حسن ترک»
برادران و خواهران انقلاب را پاس بدارید که تنها مال شما نیست به پای این نهال بسیار خون رفته است تا این لحظه و امکانات را فرا ساخته است، به نعمت انقلاب بیاندیشید، مبادا کفران نعمت کنید و شکر آن تلاشی سخت است بدون هدر دادن وقت و گذشتن از همه چیز در راه خدا.
برادران و خواهران توصیه شدید می‌کنم به شما در تربیت نسل خردسال و نوجوان زیرا که تضمین آینده اسلام است این غنچه‌های نشکفته را دریابید و شما هستید که از این افراد می‌توانید بزرگان فردا را بسازید از این زمینه‌های مناسب برای رشد که شکل نگرفته استفاده کنیم و طبق احکام خدا شکل دهیم، پدران و مادران در آشنایی فرزندانشان با قرآن و جلسات و برنامه های مذهبی بکوشید و تشویقشان کنند و اما پدر و مادر گرامیم امیدوارم که دراین مدتی که در خدمت شما بوده‌ام از من راضی باشید هرچند در لحظات آخر فرصت خدا حافظی نبود ولی وعده ملاقات انشاء‌الله با روی گشاده و خندان نزد زهرا(سلام الله علیها) و پیامبر خدا(صلوات الله علیه و آله) در کنار حوض کوثر.
امید آن دارم که در آخرین لحظات سر بر بالین مولایمان امام زمان(عج) داشته باشیم و او از من راضی باشد مواظب باشید که هر دوشنبه و پنج شنبه نامه اعمال را نزد او می برند، بکوشیم تا رضایت او را بدست آریم، دعا کنید تا ظهور امام زمان نزدیک شود، دار عمل اینجاست پس استفاده کنید و فرصتها را دریابید.
انتهای پیام/