"تختی" فاقدگیشه، "تیغ و ترمه" عجیب و "معکوس" گیشهپسند
پور احمد و قائم مقامی در «کفشهایم کو» توفیقی به دست نیاوردند و این فیلم نه گیشه خوبی داشت و نه فیلم قابل اتکایی در کارنامه پوراحمد بود. اما دوباره دست به کار ساخت فیلم دیگری میشوند. کمی عجیب نیست؟

خبرگزاری تسنیم- کیوان امجدیان:
امروز و فردا در سینمای رسانه به جز سانس اول که مستند و انیمیشن است شش فیلم اکران خواهد شد.
6 فیلمی که شاید دانستن چیزهایی درباره آنها خالی از لطف نباشد امروز ساعت 15:30 دقیقه فیلم «غلامرضا تختی» به کارگردانی بهرام توکلی در پردیس ملت اکران میشود.
فیلم «غلامرضا تختی» را یکی از تهیهکنندههای باهوش سینما یعنی سعید ملکان تهیه کرده است.
ملکان باهوش است چون هم حواسش به گیشه است و هم مراقب است که فیلم، خیلی گیشهای نشود.
با این احوال از اواسط جشنواره اگر دیدید ملکان فیلمش را گرفته و به دنبال جایی است که برای فیلمش مشارکت بگیرد بدانید که از همان اول درباره تصمیم تهیه این فیلم نظرش پنجاه پنجاه بوده و به گیشه فیلمش اطمینانی ندارد.
درباره «غلامرضا تختی» باید منتظر ماند و دید که آیا او برای اکران می جنگد یا به دنبال گرفتن مشارکت خواهد رفت.
گرفتن مشارکتی که البته از همین حالا ظاهراً درگیر آن شده و حوزه هنری و فارابی از همان آغاز پای کار فیلم ملکان آمدهاند.
فیلم هم خیلی فیلم پر خرجی نیست.
البته این را هم مد نظر داشته باشید که حالا هزینه ساخت یک فیلم با بودجه متوسط دست کم دو و نیم تا سه و نیم میلیارد است.
درباره فیلم «غلامرضا تختی» چندی پیش بحث مشارکت داشتن محمد امامی که پرونده مالی او مفتوح است نیز طرح شد.
شاید دلیل اصلی طرح این موضوع هم که از صحت آن خبری ندارم، برگردد به مشارکت امامی و ملکان در یکی از فیلمهای قبلی او یعنی ابد و یک روز .تختی از آن فیلمهایی است که از همان اول حاشیه داشت حاشیههایی که البته باعث شد نگاهها به سمت این فیلم برگردد حاشیههایی که شاید مهمترینش جدا شدن پر سر و صدای امیر جدیدی از این پروژه باشد.
جدا شدن بازیگری که اولین قرارداد بازیگری را با این فیلم بسته بود.
تختی فیلمی است که جدای از سوژه و جذابیت موضوع نکات جذاب دیگری هم دارد.
از جمله بازیگر نقش اول فیلم و شباهت عجیبش با تختی، خواندن معتمدی برای تیتراژ این فیلم وهمینطور ساختار فیلم که دربارهاش حرف و حدیث زیاد است.
در این فیلم علاوه بر دوران قهرمانی و مقاطع میانسالی تختی دوران کودکی جهان پهلوان هم تصویر شده است.
پیشتر و در زمان حیات علی حاتمی قرار بود او فیلم زندگی جهان پهلوان تختی را بسازد.
تا جایی هم پیش رفت و راش های باقی مانده از او نشان می دادند که شاهکاری در سینمای ایران در حال خلق شدن است.
اما افسوس که وداع زودهنگام علی حاتمی باعث شد تا این پروژه ناتمام به بهروز افخمی سپرده شود.
افخمی که پیشتر هم سابقه ساختن پروژه ناتمام سریال کوچک جنگلی را داشت و از آن سربلند بیرون آمده بود.
اما او این بار موفق نشد توفیق سابقش را تکرار کند.
افخمی ترجیح داد به جای ورود به زندگی تختی و تکمیل بخش های فیلم برداری نشده صرفاً به پشت صحنه ساخت این فیلم بپردازد و خروجی این شاهکار سینمایی را به چیزی نزدیک صفر برساند.
حالا باید دید بعد از مرحوم حاتمی و افخمی، خروجی کار توکلی و ملکان چیست؟
سومین کارگردانی که جرات ورود به این ماجرا را پیدا کرده است.
توکلی اگرچه فیلمساز حرفهای است اما به هر دلیلی- از اوضاع اقتصادی گرفته تا وضعیت سینما یا هر چیز دیگر- تصمیم گرفته بیشتر یک کارگردان اپراتور باشد تا کارگردانی مولف.
حالا باید دید این کارگردان خوش فکر که البته سینما را صرفا به عنوان یک حرفه نگاه میکند توانسته است فیلمی در شان جهان پهلوان بسازد یا نه.
فیلم دوم امروز هم که نمایش آن ساعت 18:30 شروع میشود، "تیغ و ترمه" است.
این فیلم هم در راستای ادامه همکاری پوراحمد و قائم مقامی است.
معمولاً سرمایهگذار یک فیلم وقتی احساس کند کارگردانی، از نگاه غالب اجتماع دور مانده و نمیتواند فیلم مورد علاقه مردم را بسازد از او جدا میشود و اجازه میدهد تا تهیهکننده یا سرمایهگذار دیگری وارد گود شود و شاید از همکار آن دوتای دیگر نتیجه مطلوب حاصل شود.
در کشور اما اوضاع اینطور نیست.
پور احمد و قائم مقامی در «کفشهایم کو» توفیقی به دست نیاوردند و این فیلم نه گیشه خوبی داشت و نه فیلم قابل اتکایی در کارنامه پوراحمد بود.
اما دوباره دست به کار ساخت فیلم دیگری میشوند.
کمی عجیب نیست؟
آیا ممکن است سرمایهگذاری حاضر شود چند میلیاردش را به سادگی از دست بدهد؟
آیا ممکن است صرفاً به خاطر انجام یک کار فرهنگی چند میلیارد از جیب خودشان صرف کنند؟
نمیدانم جوابش منفی است یا مثبت.
فقط میدانم که عجیب است.
آخرین فیلم امروز هم «معکوس» است.
فیلمی که پولاد کیمیایی آن را ساخته و مسعود کیمیایی تهیه کرده است.
فیلمی که هم شریف است و نشان میدهد پولاد و سرمایهگذارش محمد خوشنام آدمهای پر دل و جرأتی هستند.
در شرایطی که هیچکس جرأت ساخت فیلم ورزشی ندارد.
این دو و البته با سایه پررنگ مسعود کیمیایی توانستهاند یک فیلم ورزشی خوش ساخت بسازند.
فیلمی که گمان میکنم هم منتقدان نسبت به آن واکنش منفی نخواهند داشت و هم میشود گیشه نسبتاً خوبی را برایش پیشبینی کرد.
انتهای پیام/