سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

طلاق می‌خواهم چون شوهرم به خانواده‌اش بیشتر از من اهمیت می‌دهد

اعتماد | همه | چهارشنبه، 11 مهر 1403 - 18:40
سهیل تک پسر خانواده است. او پنج سال قبل با میترا ازدواج کرده و حالا زندگی آنها به بن بست رسیده است.
سهيل،زندگي،پدر،خانواده،ميترا،عروسي،ازدواج

سهیل تک پسر خانواده است.
او پنج سال قبل با میترا ازدواج کرده و حالا زندگی آنها به بن‌بست رسیده است.
کد خبر: 677100 | ۱۴۰۳/۰۷/۱۱ ۱۸:۳۰:۵۶
سهیل تک پسر خانواده است.
او پنج سال قبل با میترا ازدواج کرده و حالا زندگی آنها به بن‌بست رسیده است.
میترا برای اعتمادآنلاین از دلایل این جدایی می‌گوید.
*چه مدتی است که با همسرت اختلاف داری؟
ما فقط شش ماه اول زندگی را خیلی راحت بودیم.
بعدش همیشه با هم اختلاف داشتیم.
*چطور با هم آشنا شدید؟
در دانشگاه با هم آشنا شدیم و همان‌جا تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم.
*خانواده‌ها موافق بودند؟
اوایل مشکلاتی بود اما وقتی پدر و مادرم دیدند که من می‌خواهم این زندگی را شروع کنم و مصمم هستم دیگر چیزی نگفتند.
*چه مشکلاتی داشتید؟
پدر و مادر سهیل گفتند پولی برای عروسی و کمک به ما ندارند.
گفتند سهیل خودش می‌داند چطور این پول را تامین کند.
سهیل می‌گفت چون راضی نیستند این حرف را می‌زنند.
من هم گفتم عروسی و خرید و این چیزها نمی‌خواهم.
*هیچ کمکی به شما نشد؟
پدر سهیل یک خانه داشت که آن را برای سکونت به ما داد و من هم قبول کردم بدون عروسی و تشریفات به خانه شوهر بروم.
فکر می‌کردم با این کار زندگی راحتی خواهم داشت و اگر دختر قانعی باشم قدرم را می‌دانند اما اشتباه کردم.
*اختلاف از کجا شروع شد؟
من و سهیل هر دو کار و برای زندگی‌مان تلاش می‌کردیم اما سهیل آنقدر به خانواده خودش اهمیت می‌داد که من را فراموش کرده بود.
*بیشتر توضیح بده چه اتفاقی بین شما افتاد؟
او همیشه کنار خانواده خودش بود.
اگر خواهرانش کار داشتند او بود که انجام می‌داد.
همه کارهای پدر و مادرش را انجام می‌داد.
اگر آنها می‌خواستند سفر بروند ما هم باید می‌رفتیم.
ما اصلاً کنار هم نبودیم.
روزها می‌شد که شوهرم را نمی‌دیدم.
این مسائل باعث شد اختلاف بین ما بالا بگیرد.
*هر دو راضی به طلاق هستید؟
طلاق اتفاق راضی‌کننده‌ای نیست ولی دیگر چاره‌ای نیست.
بیشتر از این نمی‌توانم در زندگی‌ام گذشت کنم.