عقبگرد از راه مدرسه
در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ در مقاطع تحصیلی مختلف ۹۲۹ هزار و ۷۹۸ نفر از تحصیل بازماندند که بیش از ۱۷۵ هزار نفر از این دانش آموزان در دوره ابتدایی تحصیل میکردهاند.
به گزارش مشرق، ترک تحصیل یکی از مهمترین معضلات اجتماعی در جهان و به ویژه در کشورهای کم درآمد و با درآمد متوسط است.
با نزدیک شدن به آغاز سال تحصیلی جدید نگرانیها درباره ترک تحصیل دانش آموزان نیز شدت می گیرد.
برخی دانش آموزان که سال قبل پشت نیمکتها مینشستند و در کنار سایرین به تحصیل میپرداختند، در سال تحصیلی جدید به مدرسه قدم نمیگذارند و این زنگ خطری است برای آموزش کشور.
ترک تحصیل بویژه در دوران ابتدایی افزایش موج بیسوادی در آینده را به همراه دارد و در بالا بردن نرخ بزهکاری نیز موثر است.
اغلب کودکانی که ترک تحصیل میکنند، به کودکان کار تبدیل میشوند و مشاغلی همچون زباله گردی و دستفروشی را پیش میگیرند.
این کودکان دیگر قادر نیستند جایگاه خود را در نظام آموزشی پیدا کنند و با جمعیت اطراف خود که عمدتا دارای تحصیلات پایین و مشاغل کاذب هستند عجین میشوند.
در نهایت خودشان در بزرگسالی عمدتا به این گونه مشاغل روی میآورند و یا به ورطه بزهکاری فرو میافتند.
به همین دلیل است که بسیاری از کارشناسان هشدار میدهند که افزایش میزان ترکتحصیل دانش آموزان بویژه در مقطع ابتدایی میتواند آسیبهای غیر قابل جبرانی را در پی داشته باشد.
بر اساس تازهترین گزارش منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ در مقاطع تحصیلی مختلف ۹۲۹ هزار و ۷۹۸ نفر از تحصیل بازماندند که بیش از ۱۷۵ هزار نفر از این دانش آموزان در دوره ابتدایی تحصیل میکردهاند که نرخ ترکتحصیل پسران ۱.۲۱ درصد و نرخ ترکتحصیل دختران معادل ۱.۱۹درصد بوده است.
پیش از آن نیز مرکز پژوهشهای مجلس، آمار بازماندگی از تحصیل در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ را ۹۱۱ هزار و ۲۷۲ نفر اعلام کرد.
این یعنی رشد ۲ درصدی بازماندگان از تحصیل طی یک سال تحصیلی.
گرچه هنوز آمار رسمی جدیدی از نرخ ترک تحصیل دانش آموزان در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ از سوی مرکز آمار ایران منتشر نشده اما رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش به تازگی اعلام کرده که طبق آمار، در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ حدود ۲۱۶ هزار کودک بازمانده از تحصیل در دوره ابتدایی بودند که وضعیت آنها پیگیری شده است.
به گفته او ۳۱ هزار و ۵۰۰ نفر از این افراد در طول سال تحصیلی جذب شدند.
بنابراین آمار کودکان بازمانده واقعی، یعنی تعدادی که اول سال شناسایی شدند تا مهر ماه حدود ۱۶۴ هزار نفر است که طبق بررسیهایی که انجام شده تعدادی از این کودکان، دارای بیماری صعبالعلاج بودند یا به خاطر جابجاییها آمارهایشان جای دیگری ثبت شده است.
در آمار سال گذشته کودکانی بودند که در عین حال که جزو موالید در سازمان ثبت احوال ثبت شده بودند بعد از پیگیری وضعیت مشخص شد جزو کودکانی بودند که متاسفانه فوت شدند.
همچنین برخی دارای معلولیتهای خاص بودند که امکان حضور در مدرسه را نداشتند.
در همین رابطه مسعود بهرامی، مدیرکل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران نیز اعلام کرد که حدود ۱۰ تا ۱۲ هزار واجد شرایط ورود به کلاس اول ابتدایی، برای ثبت نام مراجعه نکردهاند که والدین آنها باید هرچه سریع تر برای ثبت نام مراجعه کنند.
(ایرنا، ۱۴ شهریور ۱۴۰۳)
تحصیل بی علت رها نمیشود
گذشته از بحث آمار و ارقام، باید به ریشههای ترک تحصیل دانش آموزان نیز توجه کرد تا بتوان راهکاری برای این معضل اندیشید و در واقع علاج واقعه را قبل از وقوع کرد.
ترک تحصیل زمانی اتفاق میافتد که فرد از ادامه تحصیل انصراف میدهد و در مدرسه ثبت نام نمیکند.
البته ترک تحصیل با وقفه تحصیلی تفاوت دارد و نیاز است به این تفاوت توجه شود.
در ترک تحصیل، فرد بدون اطلاع به مدیر و مجموعه آموزشی، تصمیم میگیرد ادامه تحصیل را متوقف کند و در مدرسه ثبت نام نمیکند اما در وقفه تحصیلی فرد در مدرسه ثبت نام میکند اما پس از ثبت نام، مدیران و مسئولان مدرسه در جریان عدم حضور دانشآموز قرار میگیرند.
به دلیل این که در کشور ما تحصیل در دوره متوسطه اجباری نیست، بالطبع بیشتر ترک تحصیل ها نیز در این دوره اتفاق میافتد.
بر اساس گزارش مرکز آمار ایران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ نرخ ترک تحصیل در دوره ابتدایی ۱.۲۰ درصد، متوسطه اول ۵.۴۷ درصد و متوسطه دوم ۴.۰۴ درصد اعلام شده است.در این آمارها در دوره ابتدایی تغییر چندانی در وضعیت ترک تحصیل در میان دختران و پسران مشهود نیست اما در دوره متوسطه اول دختران ۴.۳۳ و پسران ۶.۵۴ درصد، در دوره متوسط دوم نیز ترک تحصیل در میان دختران با نرخ ۳.۵۶ و پسران ۴.۵۰ درصد نشان داده شده است.
کارشناسان دلایل مختلفی را برای ترک تحصیل عنوان میکنند که در این میان نقش فقر شاید پر رنگتر از سایر عوامل باشد.
بر این اساس برخی خانوادهها مخارج تحصیل کودک را تحمیل هزینههای اقتصادی میدانند و معتقدند باید از وجود فرزندان خود بویژه پسران برای کسب درآمد و امرار معاش خانواده بهره ببرند.
از این رو کودکان خود را به جای ادامه تحصیل، به کار وادار میکنند.
ترک تحصیل همچنین به علل فرهنگی نیز رخ میدهد چنانچه در برخی از مناطق بویژه مناطق روستایی خانوادهها ضرورتی برای ادامه تحصیل فرزندان خود حس نمیکنند.
این مسأله بویژه برای دختران به دلیل این که انتظار میرود در سن پایین ازدواج کنند بیشتر صدق میکند.
برخی خانوادههای روستایی نگران دیر شدن سن ازدواج دخترانشان هستند و آنها را خیلی زود راهی خانه بخت میکنند و معتقدند هدف دختر ازوداج کردن است و نیازی به تحصیل وجود ندارد.
جدا از عوامل اقتصادی و فرهنگی، برخی عوامل اجتماعی و روانشناسانه نیز در ترک تحصیل دانش آموزان نقش دارد.
برخی دانش آموزان به دلیل اینکه افراد تحصیل کرده بسیاری را میبینند که تحصیلات خود را ادامه دادهاند و در حال حاضر شغلی ندارند ، دیدشان نسبت به ادامه تحصیل تغییر پیدا میکند و همین امر موجب ترک تحصیل آنها میشود.
در واقع چنین افرادی به این نتیجه میرسند که به جای هدر دادن وقتشان در مدارس و دانشگاهها بهتر است زمانشان را در بازار کار بگذرانند تا زودتر به درآمد برسند.
بدیهی است که شرایط اجتماعی و بحران بیکاری تحصیل کردگان بیشتر و بیشتر به این معضل دامن میزند که باید از سوی دولتمردان چارهای برای آن اندیشیده شود تا چنین تفکری از بین برود.
علل فردی و روانشناسانه نیز به خصوصیات فردی دانش آموزان مربوط میشود.
برخی نوجوانان و کودکان به این دلیل که مدام نمرات کمی در دروس میگیرند و یا مردود میشوند مجبور هستند دوباره در پایه تحصیلی قبلی درس بخوانند و همین امر آنها را از رفتن به مدرسه دلسرد میکند و در نهایت به ترک تحصل آنها منجر میشود.
وجود مشکلات خانوادگی نیز گاهی علت ترک تحصیل دانش آموزان است چرا که فرد آنقدر درگیر مسائل مختلف در خانواده میشود که دیگر انگیزهای برای درس خواندن ندارد.
۲۵۰ میلیون کودک بازمانده از تحصیل در جهان
تلاش برای جلوگیری از ترک تحصیل مستلزم توجه لازم به موارد مختلف است.
اگرچه طبق ماده ۲۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر، کشورها موظفند دسترسی همگان را به آموزش اجباری رایگان حداقل در مقطع ابتدایی فراهم کنند و همچنین ملزم به صرف منابع قابل توجهی برای امکانات آموزشی هستند، اما به نظر میرسد در سراسر جهان رسیدن به این امر مهم ممکن نیست.
کودکان بازمانده از تحصیل از مهم ترین معضلات اجتماعی در جهان به ویژه در کشورهای کم درآمد و دارای درآمد متوسط هستند.
دادههای جدید یونسکو نشان میدهد که تعداد کودکان بازمانده از مدرسه در جهان از سال ۲۰۲۱ تا کنون ۶ میلیون نفر افزایش یافته و اکنون به ۲۵۰ میلیون نفر رسیده است که بیشتر آنها دخترانی هستند که در مناطق روستایی زندگی میکنند.
در کشور ما انجمنهای حمایتی مختلفی برای کمک به جلوگیری از ترک تحصیل دانش آموزان و کمک به بازگرداندن آنها به تحصیل فعالیت میکنند که توانستهاند در این رابطه گامهای موثری بردارند.
با این حال نباید فراموش کرد که نقش اصلی به عهده دولت و مسئولان مربوط است که باید در جهت بهبود شرایط اقتصادی و ارتقای وضعیت معیشت مردم بکوشند تا نرخ ترک تحصیل دانش آموزان در اثر فقر کاهش یابد و به صفر نزدیک شود.
در رابطه با عوامل فرهنگی نیز فرهنگسازی بویژه در مناطق روستایی دارای اهمیت فراوانی است.
خانوادههای روستایی باید به این باور برسند که ازدواج در سنین خیلی پایین مانع تحصیل دختران و بالندگی آنها در آینده میشود و از سویی تحصیل منافاتی با ازدواج و تشکیل خانواده ندارد.
در این زمینه میتوان به ذکر نمونههای فراوانی اشاره کرد که با وجود ازدواج و فرزندآوری در زمینه تحصیلی نیز موفقیتهای زیادی کسب کرده و در مدارج بالا به تحصیل پرداخته و دارای مشاغل پست های مدیریتی نیز بودهاند.
کمک گرفتن از مشاوره تحصیلی و فردی برای نوجوانانی که به ترک تحصیل تمایل دارند نیز راهکار دیگری است که از سوی کارشناسان توصیه میشود.
مشاوره تحصیلی به آنها کمک میکند تا بهتر بتوانند تصمیم بگیرند و راه درست را انتخاب کنند.
چیزی تا بازگشایی مدارس باقی نمانده و متأسفانه امسال نیز مثل سالهای قبل دانش آموزانی دیگر به مدرسه برنمیگردند و این برای کشوری که خواهان توسعه است اتفاق خوبی نیست.
حذف دلایل و ریشههای ترک تحصیل دانش آموزان اما میتواند نویدی باشد برای آن که آمارهای نگران کننده از بازماندگان از تحصیل منتشر نشود و بتوان امید داشت که در آینده جامعهای داشته باشیم که بیسوادی و کم سوادی در آن جایی ندارد.