شهید رستمی هیچگاه خود را از کارهای عام المنفعه دریغ نمی کرد
همدان_ شهید رستمی همیشه در حال انجام کارهای عام المنفعه و در حال کمک کردن به مردم بود و در راه اهداف بزرگ انقلاب اسلامی و برافراشته شدن پرچم جمهوری اسلامی و دفاع از ایران زمین به شهادت رسید.
خبرگزاری مهر، گروه استانها- فاطمه گوگردی: در راه اهداف بزرگ انقلاب اسلامی و بر افراشته شدن پرچم جمهوری اسلامی هزاران شهید سرافراز جان خود را فدا کردند تا دشمنان قسم خورده ملت ایران نتوانند به اهداف شوم خود دست یابند، شهیدانی که با شجاعت و تقوا به نبرد با دشمنان این مرز و بوم رفتند و هیچگاه در برابر دشمنان سرخم نکردند شهید سردار رستمی نیز از شهدایی بودند که تا پای جان جنگیدند و در راه همین مرز و بوم به شهادت رسیدند.
به منظور پرداختن به زندگی این شهید، نگار رستمی خواهر وی در گفتوگو با خبرنگار مهر، به شرح زندگینامه این شهید پرداخت:
وی به کودکی شهید رستمی پرداخت و اظهار کرد: برادرم سردار رستمی در سال هزار و سیصد و چهل و هشت در روستای قوره جینه کبودر آهنگ به دنیا آمد وی دومین فرزند خانواده بود ومتأسفانه در پنج سالگی مادر باایمان و مومنم فوت کرد.
رستمی بیان کرد: در همان سنین کودکی که غم بی مادری بر من و برادر کوچک ترمان تحمیل شده بود سردار رستمی با محبت بهخصوصی که نسبت به ما داشت سعی میکرد این غم و بی کسی را از ما دور کند.
وی بیان کرد: شهید رستمی در دبستان قوره جینه که یکی از روستاهای کبودراهنگ بود مشغول تحصیل تا کلاس چهارم شد و علاقه بسیاری به درس خواندن داشت.
این خواهر شهید افزود: متأسفانه در آن زمان فقط دبستان تا کلاس چهارم بود و مقطع بالاتری نداشت و از طرفی جنگ تحمیلی آغاز شده بود و برادرم مشتاق به شرکت در جبهه بود زیرا به امام خمینی رحمه الله علیه علاقه بسیاری داشت و دوست داشت در راه اطاعت از ایشان به درجه شهادت برسد.
خواهر شهید به مشارکت شهید در کارهای عام المنفعه اشاره کرد و گفت: او بسیار به اهالی روستا کمک میکرد تمام روستاییان او را دوست داشتند شهید رستمی در فصلهای زمستان که برف زیادی میبارید مشغول پارو کردن سقف خانههای اهالی روستا میشد
وی ادامه داد: به مردم روستا به ویژه به خانوادههایی که فرزندی نداشتند در امور کشاورزی و دامداری آنها کمک میکرد.
خواهر شهید افزود: با وجود سن کمی که داشت در زمستانها حدود نه کیلومتر از جاده روستا که در اثر بارش برف مسدود میشد و امکان تردد ماشینی وجود نداشت را طی میکرد.
وی ادامه داد: این کار برای آوردن نفت به روستا بود برادر شهیدم با پای پیاده بشکه دویست لیتری نفت را تا روستا حمل میکرد و برای روستاییان نفت میآورد.
خواهر شهید رستمی اظهار کرد: برادرم با کسانی که غیر مذهبی و غیر انقلابی بودند برخورد میکرد و سعی میکرد که آنها را به این راه دعوت کند و به شدت از این مسئله ناراحت میشد و همواره میگفت خداکند که هدایت شوند و راه درست را پیشه کنند.
اخلاق خوب و رفتار مناسب از ویژگیهای بارز شهید رستمی
صفتعلی عالی خانی پور همرزم و همسر خواهر شهید رستمی بیان کرد: شهید رستمی اخلاق بسیار خوبی در جبهه داشت در عملیاتهای مناطق چنگوله، پاوه، نوسود و فاو با هم بودیم، در جبهه همرزمانش بسیار او را دوست داشتند.
وی افزود: در منطقه پاوه و نوسود همواره با رزمندهها گروههای پانزده نفری تشکیل داده بود و با هم به مسجد میرفتند.
همرزم شهید اظهار کرد: در آنجا یک تبلیغات اسلامی داشتیم که یک کتابخانه داشت سردار رستمی با رزمندگان به آنجا میرفت و مطالعه میکرد سردار بسیار علاقه مند به یادگیری بود هر بار روحانیای در جبهه میدید، از آن روحانی سوالات متعددی میپرسید و میخواست به علم و دانش خود بیفزاید.
وی افزود: سردار به شدت دوستدار ولایت فقیه بود و تقوا داشت و نماز اول وقت را اولویت کارهایش قرار میداد و به وضو و پاکیزگی اهمیت فراوانی میداد
همرزم شهید بیان کرد: در جبهه هر وقت یکی از نیروها برای نگهبانی بیمار بود، حاضر بود به جای آن نیرو خدمت کند گاهی بیشتر از شش ساعت مشغول نگهبانی بود درصورتی که نگهبانی هر فرد فقط سه ساعت بود.
وی افزود: همیشه به همرزمان خود در وظایفشان همچون تدارکات و حمل و قضا کمک میکرد.
همرزم شهید ادامه داد: وقتی که در روستا بودیم هر شب به هیئت علی بن موسی الرضا (ع) میرفتیم و هر ساله بیست و هشتم ماه صفر به زیارت و پابوسی امام رضا علیه السلام میرفتیم از آنجا که در جبهه دیگر نمیتوانست به هیئت برود گروههایی تشکیل میداد که راجع به احکام و مسائل دینی و سلاحهای جنگی صحبت میکرد و دعای کمیل جماعتی برقرار میکرد.
وی گفت: همیشه سردار از گرفتن حقوق رزمندگی که (مبلغ دو هزارتومان بود) خود را دریغ میکرد و میگفت ما برای اطاعت از رهبر آمدهایم نه برای پول.
روحیه انقلابی شهید رستمی
خانیپور گفت: در زمان کودکی قبل از انقلاب من و سردار هر وقت از مدرسه برمی گشتیم شروع به شعار دادن میکردیم و کدخدای روستا اعلام کرده بود که اگر شعار بدهید جریمه نقدی باید پرداخت کنید.
وی افزود: یک روز سردار و من به همراه تعدادی از دوستانمان در کوچه پس کوچهها راه افتادیم و گفتیم مردم چرا نشستید مگر یزید پرستید همین باعث شد تا چند روز بعد با همه مردم روستا در گل تپه جمع شویم و شعار بدهیم و کدخدا را هم راهی شعار دادن کنیم.
وی بیان کرد: در اوایل انقلاب سیزده روحانی اعم از (آیت الله شیخ علی انصاری و آیت الله مرتضی انصاری) به همراه یازده روحانی دیگر از همدان به روستای ما آمده بودند.
همرزم شهید توضیح داد: این روحانیون به دلیل اینکه در همدان جانشان در خطر بود به روستای ما آمده بودند، اما کسی از اهالی روستا جرأت نمیکرد این روحانیون را پناه بدهند.
وی تاکید کرد: پدر سردار رستمی به مدت بیست روز روحانیون را در خانهی خود نگهداری کرد و پس از دفع خطر روحانیون از این روستا رفتند.
عملکرد سردار رستمی در جبهه مقاومت
خانیپور گفت: عملکرد سردار در جنگ عالی بود و در جبهه جنگ دوره غواصی را آموخت و حدود یک سال جز نیروهای غواص بود
وی افزود: ایشان تیربارچی بودند و دو نیروی کمکی هم داشتندو همواره فرماندگان از او بسیار راضی بودند.
وصیت نامه و اطاعت از رهبری
خانی پور افزود: وصیت نامه سردار مفقود شده اما چون خودم در نوشتن وصیت نامه به ایشان کمک کردم به خاطر دارم تاکید بسیار در وصیت خود برای اطاعت از رهبری داشتند و نوشته بودند که ای مردم دوستدار ولایت فقیه باشید و همیشه تقوا را در زندگی پیشه راه خود قرار دهید و امر به معروف و نهی از منکر کنید و اطاعت از امام را اولویت خود قرار دهید.
ف
مفقود الاثر شدن سردار رستمی
خانی پور بیان کرد: در عملیات والفجر ۸ در بیست و پنج بهمن هزار و سیصد و شصت و چهار، سردار رستمی مفقود شدند و من حدود یازده سال به همراه پدر شهید رستمی در شهرهای مختلفی به جستجوی سردار بودیم،
یک بار نامهای از یکی از کمکیهای سردار به دست ما رسید اما عراقیها نامه را ناخوانا کرده بودند و فقط نام سردار رستمی در نام قابل خواندن بود و تا سالها فکر میکردیم سردار اسیر شدند تا اینکه بعد از یازده سال در بیست و هشتم ماه صفر سال ۱۳۷۵ جسد ایشان به همدان رسید و در آرامستان باغ بهشت در قطعه شهدا به خاک سپرده شدند.