ایران، روسیه و نفت؛ از تبلیغات تا واقعیت
بهمن نوشت: سیاست افزایش تولید نفت روسیه بیش از آنکه علیه ایران باشد یا در راستای اهداف امریکا و عربستان سعودی تفسیر شود، باید در حوزه منافع ملی و مسائل داخلی این کشور مورد ارزیابی قرار گیرد.

بهمن نوشت: سیاست افزایش تولید نفت روسیه بیش از آنکه علیه ایران باشد یا در راستای اهداف امریکا و عربستان سعودی تفسیر شود، باید در حوزه منافع ملی و مسائل داخلی این کشور مورد ارزیابی قرار گیرد.
ایران، روسیه و نفت؛ از تبلیغات تا واقعیت
به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، «شعیب بهمن» کارشناس ارشد مسائل روسیه و آسیای مرکزی در یادداشتی اختصاصی به بررسی سیاستهای نفتی مسکو و میزان تقابل آن با ایران پرداخت.
در این یادداشت آمده است: سیاست ایالات متحده آمریکا برای اعمال فشار حداکثری به ایران و به صفر رساندن صادرات نفت این کشور نه تنها باعث بروز التهاباتی در بازارهای جهانی شده است، بلکه این سوال را نیز پیش کشیده که چه کشورهایی از چنین سیاستی سود میبرند و میتوانند جایگزین ایران در بازار شوند.
در میان کشورهای مختلفی که در این لیست قرار میگیرند، مجادله در خصوص نقش روسیه همواره از اهمیت زیادی برخوردار بوده است.
زیرا بنا بر برخی از تفاسیر، به رغم آنکه ایران و روسیه دارای روابط گرمی هستند و مسکو همواره از تحریمهای آمریکا علیه ایران انتقاد کرده اما از تحریم نفتی آمریکا بیشترین سود را میبرد و تمایل دارد در بازارهای جهانی جای خالی نفت ایران را پر کند.
با توجه به اهمیتی که این موضوع هم در بازارهای جهانی انرژی و هم در روابط دوجانبه ایران و روسیه دارد، نوشتار حاضر در صدد بررسی سیاستهای نفتی مسکو و میزان تقابل آن با ایران است.
تبلیغات و واقعیتها
معمولا به چند دلیل عمده در رسانهها بر منفعت روسیه از اعمال تحریمهای نفتی علیه ایران تاکید میشود:
نخست آنکه، روسها از مدتها پیش بحث کنار گذاشتن طرح کاهش تولید نفت را مطرح کرده اند و همین مسئله عاملی شده تا برخی تصور کنند که هدف مسکو از افزایش تولید، پر کردن جای خالی نفت ایران است.
دوم آنکه، سیاست روسیه مبنی بر افزایش تولید با درخواست دونالد ترامپ و سیاست عربستان برای در پیش گرفتن چنین سیاستی همزمان شده است.
این مسئله نیز باعث شده که برخی از اتحاد روسیه و عربستان به منظور همسویی با سیاستهای آمریکا سخن گویند.
با این حال بررسی دقیقتر سیاستهای نفتی روسیه و موقعیت این کشور در بازارهای جهانی حکایت از آن دارند که مباحث فوق با تردیدهای جدی مواجهاند.
در مورد بحث اول باید توجه داشت که روسها از زمانی که به طرح کاهش تولید نفت پیوستند و همکاری خود با کشورهای عضور اوپک را در این زمینه آغاز کردند، پیگیری چنین سیاستی را در راستای بازگشت قیمت نفت به جایگاه واقعی خود تلقی میکردند.
در نتیجه هنگامی که بهای نفت در بازارهای جهانی افزایش پیدا کرد، روسها دیگر نیازی به پیگیری این سیاست نمیدیدند.
به همین دلیل نیز مباحث مختلفی درباره افزایش تولید از سوی مقامات شرکتهای نفتی روسیه مطرح شد.
در مورد بحث دوم نیز همزمانی سیاست افزایش تولید روسیه با درخواستهای مکرر ترامپ یا سیاسی کردن بازارهای جهانی توسط عربستان سعودی نمیتواند الزاما به معنای همراهی مسکو با این کشورها تلقی شود.
در واقع روسها از منطق بازار در تولید و عرضه نفت پیروی میکنند و چنین امری به معنای همراهی با عربستان سعودی و امریکا علیه ایران نیست.
به خصوص که روسیه دیدگاهی متفاوت از آمریکا و عربستان سعودی به ایران دارد و همواره خواهان تداوم صادرات نفت ایران بوده است.
ضمن آنکه اگر روسیه قصد اعمال فشار در حوزه نفتی به ایران را داشت، در آخرین نشست اوپک از تداوم طرح تثبیت تولید نفت حمایت نمیکرد.
از این رو سیاست روسیه در حوزه انرژی نه بر مبنای همکاری با عربستان و نه همراهی با آمریکاست، بلکه روسها در پی منافع خود در سیاستهای نفتی هستند.
چنانکه بررسی وضعیت حاکم بر صنعت نفت روسیه نشان میدهد که این کشور طی ده سال گذشته به خاطر آغاز به کار میادین جدید و استفاده از تکنولوژیهای مدرن، پیوسته سیاست افزایش تولید را پیگیری کرده است.
از سوی دیگر این نکته که روسها با افزایش تولید نفت قصد دارند جای خالی نفت ایران را در بازارهای جهانی پر کنند، به چند دلیل نمیتواند صحیح باشد:
نخست آنکه مقاصد صادرات نفت ایران با مقاصد صادرات نفت روسیه متفاوت است.
در واقع عمده خریداران نفت روسیه را کشورهای اروپایی و چین تشکیل میدهند.
این در حالی است که عمده خریداران نفت ایران شامل کشورهای آسیای همچون چین، هند، کره جنوی و ژاپن میشوند.
بنابراین اکثر کشورهایی که نفت مورد نیاز خود را از ایران تامین میکنند، هیچگاه در لیست کشورهایی که روسیه به آنها نفت صادر میکند، حضور نداشته اند.
در واقع هیچ یک از این کشورها نمیتوانند نفت ایران را با نفت روسیه جایگزین کنند.
دوم آنکه، بررسی سابقه تاریخی تحریمهای پیشین علیه ایران نشان میدهد که کشورهایی همچون عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت و قطر جای خالی نفت ایران را پر کرده بودند.
در واقع در دور پیشین تحریمها هم روسیه به هیچ وجه از خلاء نفت ایران در بازارهای جهانی منتفع نشده بود.
چشم انداز
اگرچه ممکن است بر اثر تحریمهای آمریکا بخشی از صادرات نفتی ایران دچار اختلال شود و این امر که موجب افزایش قیمتها میشود، برای روسیه خوشایند باشد اما مسکو به هیچ وجه از افزایش بی رویه قیمتها نیز حمایت نمیکند.
زیرا افزایش بی رویه قیمت میتواند به مقرون به صرفه شدن تولید و استخراج نفت شیل منجر شود و آمریکا را به یکی از تولیدکنندگان عمده نفت مبدل کند.
از این رو سیاستهای نفتی روسیه مبتنی بر ایجاد تعادل در بازار و وجود قیمتهای متعادل است که در آن هم تولیدکننده ها سود ببرند و هم صنایع نفت شیل نتوانند بیش از حد قدرت بگیرند.
به همین دلیل روسها ضمن انتقاد از تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه تهران، همواره نفت ایران را یکی از عوامل تعادلبخش در بازارهای جهانی معرفی کرده اند.
در عین حال مسکو طی سالهای گذشته، سیاست افزایش تولید را پیگیری کرده و اتخاذ چنین سیاستی برای تامین بخش مهمی از هزینهها و همچنین حفظ شرایط اقتصاد داخلی خود بوده است.
از این رو سیاست افزایش تولید نفت روسیه بیش از آنکه علیه ایران باشد یا در راستای اهداف امریکا و عربستان سعودی تفسیر شود، باید در حوزه منافع ملی و مسائل داخلی این کشور مورد ارزیابی قرار گیرد.
در نتیجه، بررسی شرایط حاکم بر روابط ایران و روسیه و همچنین سیاستهای مسکو در حوزه انرژی بیانگر آن است که بر خلاف تمام تبلیغات صورت گرفته، دو کشور نه تنها هیچ اختلاف نظری با یکدیگر ندارند، بلکه اساسا طرح برخی مسائل همچون اتخاذ سیاستهای نفتی از سوی روسیه علیه ایران کاملا نادرست است و بیش از آنکه با واقعیت همخوانی داشته باشد، تبلیغاتی است که در راستای تخریب روابط دو کشور صورت میگیرد.
به خصوص که تهران و مسکو در دوره تحریمهای آمریکا میتوانند هم در سرمایهگذاری در حوزههای نفتی به صورت مشتکر وارد همکاری شوند و هم طرح تهاتر نفتی میان خود را مجددا فعال کنند.
/انتهای پیام/