روایتی از "مختار گیلانیها" که شیفته امام و مردم بود - تسنیم
آیت الله امینان (ره) با مردم در نهایت صداقت و پاکی، سلامت نفس، بدون منت برخورد می کرد و مردم دیار آستانه اشرفیه، وی را به مانند اعضا خانواده و پدر معنوی شهرستان دوست داشتند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت، مختار (مشهور به محمدعلی) امینیان لنگرودی در سال 1305 در روستای فتیده لنگرود به دنیا آمد.
در سال 1323 به حوزه علمیه قم پا نهاد و از درس عالمانی مانند آیات و آیات عظام سید حسین بروجردی، امام خمینی (ره)، علامه محمدحسین طباطبایی، سید محمد محقق داماد، سید محمدرضا گلپایگانی، شهابالدین مرعشی نجفی، سیدمحمدکاظم شریعتمداری، عبدالنبی عراقی، سید مرتضی مرتضوی گیلانی لنگرودی، میرزا هاشم آملی و محمدتقی بهجت فومنی بهره برد و به تدریس علوم دینی پرداخت.
او از آغاز تأسیس مجلس خبرگان رهبری نماینده مردم گیلان در این مجلس بود و مسئولیت نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه گیلان را به عهده داشت و بیش از 30 سال امام جمعه آستانه اشرفیه بود.
آثار تألیفی آیتالله امینیان موضوعهایی متنوع از فقه و فقه پویا تا کلام، فلسفه، شعر و جُنگنویسی را در بر میگیرد.
آیتالله مختار (محمدعلی) امینیان لنگرودی، نماینده مردم گیلان در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه آستانه اشرفیه 20 خرداد 1394 و در سن 89 سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت.
*آیتالله صندوقچه دردرهای مردم بود
آیتالله امینان (ره) با مردم در نهایت صداقت و پاکی، سلامت نفس، بدون منت برخورد میکرد و مردم دیار آستانه اشرفیه، وی را به مانند اعضا خانواده و پدر معنوی شهرستان دوست داشتند و مردم میدانستند در صورت بروز مشکل برای هر یک از اعضا خانواده خود، میتوانند به دیدار این آیتالله امینیان بروند و درد و دلهای خود را با ایشان در میان بگذارند.
یکی از افراد نزدیک به حضرت آیتالله امینیان نقل میکند که در یکی از شبهای سرد زمستان یک زوج به درب منزل ایشان آمدند و ایشان با یک تماس مشکل این زوج تازه ازدواج کرده را حل کردند و هنوز بعد گذشت چند سال از فوت ایشان این زوج هرسال در روز وفات آیتالله امینیان بر سر مزار ایشان میروند.
آیتالله امینیان (ره) در درس فقهه، اخلاق، تفسیر قرآن دارای سابقه علمی بسیار زیادی بوده و کتابهای بسیاری را از ایشان بهمانند تفسیر قرآن با عنوان.
(نفس الرحمان در تفسیر آیات قرآن) در سه جلد، مبانی فلسفه اسلامی، مبانی اخلاق اسلامی که دو عنوان کتاب فوقالذکر با عناوین متنوع و سرفصلهای مهم آموزشی و پژوهشی کتب تدریس حوزوی و دانشگاهی است، گلستان خاطرات و عائدات، نمایشی از اسلام تا ارتداد، میزان اندیشه در منطق، رساله سنخیت، قره العین در نما، عناوین ثانویه، دیوان شعر شقایق.
به چاپ رسیده و مورد استقبال بسیار زیاد دانشمندان علوم دینی و مفسران قرار گرفته است.
*تعجب آیتالله امینیان از قرائت وصیتنامه امام توسط رهبر انقلاب
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی ویژهنامه تاریخشفاهی «انتخاب رهبری» با هدف شرح جزئیات اجلاسیه خبرگان رهبری در 14 خرداد 1368 را منتشر کرد که در آن نقل قولی از آیت الله امینیان درباره رهبر معظم انقلاب در آن جلسه مطرح شده است.
بعد از دستور جلسه، اجلاسیه خبرگان با قرائت وصیتنامه امام آغاز شد.
آیت الله امینیان به یاد میآورد: «… آقای خامنهای پشت تریبون قرار گرفتند و شروع کردند به خواندن ولی واقعا همان روز آقای خامنهای هویت خودش را نشان داد.
شروع کرد به خواندن، یک جور این وصیت نامه را خواند مثل اینکه چندبار پیشتر مطالعه کرده بود.
تمام نکات عبارات امام را فهمیده بود چه هست و چه نیست.
در حالی که بار اولی بود که وصیت نامه به دستش رسیده بود.
بعدا بین خودمان صحبت شد که آقای خامنهای چه طور این عبارات امام را آن هم با آن طول و تفصیلش، 32 صفحه را همین طور خواند، همه تعجب کردیم.»
*ساواک و کدخدای دِه، هر دو مرا تهدید میکردند!
آیت الله امینیان در مصاحبه ای گفته بود که شاگرد حضرت امام و مرید ایشان بودم و هرچند انقلابی شدید یا مبارز نامداری نبودم، نام من پای تمام اعلامیههای ضد رژیم شاه و اعلامیههایی که در حمایت از امام منتشر میشدند، هست.
در راهپیمایی ها و تظاهرات هم شرکت میکردم.
هنوز شاه فرار نکرده بود و من از مردم روستایمان فتیده لنگرود دعوت کردم در راهپیمایی شرکت کنند.
روستای ما تا شهر لنگرود هفت کیلومتر راه بود.
مردم درحالیکه شعار مرگ بر شاه میدادند، حرکت میکردند تا به میدان لنگرود رسیدند.
جمعیت کثیری از روستاهای مجاور آمده بودند.
در آنجا سخنرانی کردم و نام امام خمینی را بردم و جمعیت صلوات فرستادند.
من فریاد زدم و گفتم: مردم قم و تهران سه بار صلوات میفرستند، شما چرا یک بار صلوات فرستادید؟
از آن به بعد مردم گیلان هم با شنیدن نام امام سه صلوات میفرستادند.
برخی به من اعتراض کردند: چرا بدعت میگذاری؟
و من پاسخ میدادم: این بدعتِ حسنه است.
عدهای از مردم و روحانیون میگفتند: تند میروم و این کار خطرناکی است، اما من پاسخ میدادم: امام تقیه را حرام کرده است.
بارها کدخدای دِه و نیز ساواک تهدیدم کردند که به قول آنها دست از تندروی بردارم، بااین همه هیچ وقت بازداشت نشدم!
*فعالیتهای سیاسی در دوران شاه
آیت الله امینیان درخصوص فعالیتهای سیاسی دوران ستم شاهی گفته: با توجّه به عشق و ارادتی که به امام خمینی (ره) داشتم در طول مبارزات ضدّ رژیم شاه از سال 1341 شمسی به خصوص پس از وفات حضرت آیة اللّه العظمی بروجردی قدّس سرّه از دور و نزدیک انقلاب را دنبال میکردم و قلبم همواره با امام بود.
در روستا و شهر با وعظ و تبلیغ وظیفه خود را در قبال دین و مردم انجام میدادم و در تمامی اعلامیهها و اطلاعیههایی که در شهر قم و در سطح استان گیلان برای حمایت از حضرت امام و مبارزات ایشان یا بر ضدّ رژیم پهلوی صادر میشد، از پیش گامان بودم.
به خصوص بعد از اوج گیری مبارزات مردمی در سالهای 1356 و 1357 شمسی در به صحنه آوردن مردم روستای فتیده و گرم کردن تظاهرات مردمی در لنگرود فعّالیّت زیادی داشتم و غالباً پایان این راهپیماییهای باشکوه، سخنرانی و اعلام مواضع انقلابی و خواست مردم برعهده این جانب بود.
برای همین اقدامات نیز بارها از جانب ساواک تهدید شدم، امّا خوشبختانه با امواج خروشان انقلاب اسلامی و ضعف رژیم و نهادهای سرکوبگر آن این تهدیدات جامعه عمل نپوشید.
*استفاده از تریبون نماز جمعه برای افشاری چهره منافقین
پس از انقلاب اسلامی با دعوت مردم برای اقامه نماز و وعظ و تبلیغ در مسجد گلشن رشت به این شهرستان نقل مکان کردم، البته حکم برخی از مراجع به خصوص حضرت امام قدّس سرّه برای پذیرش این دعوت بسیار کارساز بود.
پس از چندی در حالی که گروهکهای محارب و ضدّانقلاب جایگاهی در گیلان و به خصوص رشت پیدا کرده بودند، برای اقامه نماز جمعه دعوت شدم.
فرصت مناسبی بود تا از تریبون نماز جمعه برای افشای چهره منافقین و ضدّ انقلاب به عنوان پایگاهی مکتبی و انقلابی بهره ببرم و بحمدللّه پس از مدت کوتاهی سنگر مستحکمی علیه ضدّ انقلاب و جریان نفاق متشکّل از جوانان حزب اللّهی، بسیجی و پیرو خطّ امام از طریق نماز جمعه و ارتباطات مستمر با مردم به وجود آمد و با همین تشکّل، مبارزه سختی علیه گروهکهای نفاق، ملحد و محارب آغاز شد.
رهبر معظم انقلاب نیز پس از رحلت آیتالله امینیان پیامی را در وصف ایشان صادر و فرمودند: وزانت علمی و آراستگی اخلاقی و متانت و ادب رفتاری در آن روحانیِ محبوب، سرمایهای معنوی برای گیلان بود و فقدان آن خلائی است که به توفیق الهی و به همّت دانشوران باید جبران شود انشاالله.
رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحوم مسألت میکنم.
انتهای پیام/