نقدی بر فوتبال باشگاهی؛ از بی برنامگی کمیته مسابقات سازمان لیگ تا جولان اوباشها!
فوتبال باشگاهی در فصل گذشته حواشی زیادی داشت که در بخشی از آنها سازمان لیگ هم بی تقصیر نبود اما جولان برخی اوباشها به نام تماشاگر در ورزشگاهها بیشتر از همه توی ذوق زد!

به گزارش خبرگزاری فارس، فصل ۹۸-۹۷ فوتبال ایران با مسابقه پرحاشیه پرسپولیس و داماش گیلانیان در فینال جام حذفی به پایان رسید.
پایانی ناخوشایند و زننده برای یک فصل باشگاهی در یکی از قدرتمندترین کشورهای قاره آسیا!
از تاخیر دوساعته و نیمه بازی که بگذریم شکستن صندلیها و احضار مدیران رده بالای فوتبال به کمیته اخلاق و تعلیق سعید فتاحی رئیس کمیته مسابقات سازمان لیگ در همان شب مسابقه نشان داد که فوتبال ایران چه آش شله قلمهکاری شده است!
پرده اول ؛ سردرگمی!
مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال در نشست خبری خود صریح و بی پرده صحبت کرد و از مسئولان برقراری نظم در ورزشگاه فینال جام حذفی انتقاد کرد و گفت این آخرین مورد از این حواشی نبوده و نخواهد بود!
او حق داشت؛ از فوتبالی که گاهی حتی مشخص نیست در مسابقات حساس و پرتماشاگرش چه تعداد بلیت از سوی باشگاه میزبان فروخته میشود!
در فوتبالی که محل برگزاری فینال جام حذفی آن تا ۴-۵ روز قبل از مسابقه مشخص نیست!
از فوتبالی که رئیس کمیته مسابقاتش با مصاحبههای رنگارنگش ستاره رسانهها میشود!
از فوتبالی که هیچکس و هیچ چیز در سرجای خود نیست نمیتوان انتظار بهتری داشت.
مگر سعید فتاحی بارها مصاحبه نکرد و نگفت به دلیل گرمای هوا فینال جام حذفی در خوزستان و شهر خرمشهر برگزار نمیشود؟!
بعد از آن هم شهرهای مختلف ایران را گز کرد و از مشهد به قم رفت و یکباره فینال به خوزستان بازگشت تا جام حذفی که یادواره آزادسازی خرمشهر است در خوزستان مقاوم برگزار شود.
بنابراین سازمان لیگ هم به اندازه خود در ایجاد این هرج و مرج در فوتبال مقصر است.
فوتبالی که بارها باشگاهها خواهان آئیننامه مسابقات لیگ برتر آن بودند اما حداقل تا زمان برگزاری فینال خبری از رونمایی این آئیننامه نبود!
با این حال سعید فتاحی تمام تلاش خود را در حد توان انجام داد اما بیش از این در توانش نبود.
پرده دوم؛آتش افروزی روی سکوها در فضای مجازی
نمیخواهیم سازمان لیگ و مدیران ارشد فوتبال را عاری از هر گونه خطا جلوه بدهیم و آنها به سهم خود در این بلبشوی ایجاد شده مقصرند اما بی انصافی است که بخواهیم همه کاسه و کوزهها را بر سر مدیران سازمان لیگ بشکنیم!
زیرا این سازمان نمیتواند نقشی در هرج و مرج روی سکوهای ورزشگاهها داشته باشد.
آیا سازمان لیگ نقشی در شکست تراکتورسازی مقابل پیکان در تبریز داشت که آن هرج و مرج در ورزشگاه یادگار امام رخ داد؟
آیا سازمان لیگ نقشی در درگیری تماشاگران دو تیم پرسپولیس و سپاهان در تهران وئ اصفهان داشت؟!
که خودروی خبرنگاران و عکاسان را به آتش کشیدند و چشم یک هوادار فوتبال کور شد؟!
پس اگر واقع گرا باشیم باید قبول کنیم که نطفه این هرج و مرجها در فضای مجازی بسته میشود.
صفحات بی هویت هواداری برخی باشگاهها مدتها بر آتش اختلاف و کینه ورزی میدمند.
هرچه دل تنگشان میخواهد مینویسند.
بدون اینکه هیچ مسئولیتی در قبال این نوشتهها و تهدیدها و گاهی ناسزاها داشته باشند!
بنابراین فضای مجازی اولین کبریت را برای انبار باروت تماشاگران آماده میکند تماشاگرانی که با تهیج همین فضای مجازی آماده درگیری و کتکاری شدهاند!
پرده سوم: جولان اوباشها
شما اگر در هر شهر و روستایی در کشورمان خسارتی به اموال عمومی و خصوصی بزنید قطعا سر وکارتان با پلیس و محاکم قضایی خواهد بود.
آیا میتوانید بدون هیچ دلیلی شیشه خودرو فردی را بشکنید و بعد هم آسوده خیال در شهر قدم بزنید؟!
آیا میتوانید خودرو یک شهروند و هموطن را به آتش بکشید و بعد خوش و خرم به دنبال کارتان بروید؟!آیا میتوانید با شکستن صندلی و پرتاب آن و شکستن سر یک مامور انتظامی پیروزمندانه لبخند بزنید؟!
آیا میتوانید با پرتاب سنگ چشم فردی را کور کنید و بی هیچ مشکلی در شهر قدم بزنید؟!
قطعا هیچ کدام از این کارها را شهروندان و هموطنان ایرانی انجام نمیدهند و میدانند که عواقب سختی در انتظار چنین اوباشگریهایی در شهر و روستا خواهد بود اما سوال اینجاست که چرا در فصلی که گذشت حتی یکبار خبری مبنی بر دستگیری یک تماشاگر خاطی از مراجع رسمی اعلام نشد؟!
حتی یکبار شاهد دادگاهی شدن تماشاگری که صندلیهای ورزشگاهی را میشکند نبودیم؟!
آن هم در حالیکه این تعداد محدود از تماشاگران شاید کمترین علاقه را به فوتبال داشته باشند و بیشتر لقب اوباش شایسته آنهاست تا تماشاگر فوتبال!
اما کاش در احکام کمیته انضباطی و کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال گاهی شاهد محکوم کردن تماشاگری بودیم که صندلی میشکند، خودرو آتش میزند و چشم کور میکند بودیم!
کاش اوباش در ورزشگاهها احساس امنیت نکنند!
بدانند اگر خسارتی جانی و مالی بزنند سرو کارشان با قانون و دادگاه و حتی زندان و پرداخت دیه است.
متاسفانه ورزشگاه محل جولان عدهای قلیل اوباش شده که حتی تماشاگران واقعی و صاحبان فوتبال را آزار میدهند.
چقدر تصاویر پدری که فرزند خود را در روی سکوها در آغوش گرفته بود تا از گزند عدهای اوباش به دور بماند تلخ و گزنده بود.
ورزشگاه قرار بوده و هست که مکانی مقدس باشد ورزشگاه قرار بوده و هست که محلی باشد که ورزشکاران و قهرمانان ما به حضرت علی (ع) اقتدا کنند ورزشگاه باید عاری از اوباش باشد و در این زمینه باید شاهد برخورد قاطع محاکم قضایی فوتبال، نیروی انتظامی و قوه قضایی باشیم تا ورزشگاهها حداقل برای فصل آینده امن بماند.
محروم کردن چند لیدر اگرچه کار خوبی بود اما به نظر کافی نمی رسد باید ورزشگاه را از وجود تماشاگر عربدهکش و بزن بهادر خالی کرد.
پرده چهارم؛ راه ساده شناسایی متخلفان
راه شناسایی تماشاگران متخلف خیلی سخت نیست داشتن بلیت فروشی الکترونیکی و حتی دوربینهای مداربسته میتواند از بروز بسیاری از رفتارهای غیراخلاقی در ورزشگاهها جلوگیری کند.
دوربین مدار بسته و همکاری باشگاهها با مراجع قضایی و انتظامی میتواند باعث دستگیری اوباشی که در لباس تماشاگر به ورزشگاه آمده شود.
ماموران امنیتی و انتظامی تمام تلاش خود را انجام میدهند اما برای بهتر شدن فضا نیاز به تلاشی مضاعف است.
پرده پنجم ؛ بازیکنان و مربیان متخلف و داوران پراشتباه
گاهی اوقات شاهد بودیم که برخی از بازیکنان و مربیان باشگاههای مختلف با اتکا به هوادارانشان قصد دارند که جو ورزشگاه را متشنج کنند به سمت داور حمله ور میشوند با حرکات دست به داور مسابقه معترض میشوند تا به زعم خود داور را تحت تاثیر قرار بدهند باید با این مربیان و بازیکنان برخوردی قاطع صورت بگیرد اما فراموش نکنیم که قبل از هرچیزی باید داوران هم ضریب اشتباهات شان را کم کنند.
برخی از اشتباهات تاثیرگذار داوران در ایجاد آشوب در ورزشگاهها بی دلیل نبوده است.
در لیگ دسته دوم داماش گیلانیان با ناداوری نتوانست به لیگ یک صعود کند.
در لیگ برتر و لیگ یک هم از این اشتباهات فاحش کم نداشتیم بنابراین داوران هم باید بدانند که با یک سوت اشتباه سرنوشت یک تیم، یک فوتبالیست و حتی یک شهر را در ورزش تغییر میدهند.
پرده ششم؛ راهکارهای ساده مدیریتی!
کاش در این روزها که لیگ برتر و سایر مسابقات باشگاهی تعطیل شده است مدیران ارشد فوتبال و سازمان لیگ به این موارد رسیدگی کنند.
آئیننامه مسابقات را منتشر کنند و سر و سامانی به اوضاع نابسامان فوتبال بدهند تا در فصل آینده شاهد اتفاقاتی تلخ نباشیم.
کاش در این تعطیلات مسابقات برنامه جام حذفی مشخص شود و از حالا بدانیم فینال جام حذفی قرار است در کدام شهر برگزار شودد.
از حالا بدانیم اگر قرار است تماشاگران یک مسابقه به طور مساوی تقسیم شود طبق کدام بند و ماده ائیننامه این کار انجام میشود!
از حالا بدانیم که فوتبال باشگاهی با مقررات و آئیننامههای سفت و سخت با هر بی قانونی مقابله میکند نه اینکه مردم به جای لذت بردن از فوتبال و احترام به یکدیگر شاهد بیانیهنویسی باشگاهها علیه یکدیگر و حتی مدیران فوتبال و مسئولان برگزاری مسابقه باشیم.یا بازیکنی به خود اجازه تهدید تماشاگران یک تیم دیگر را بدهد و در امور مدیریتی هم دخالت کند.
انتهای پیام/