تکنولوژی چه زمان برای صنایعدستی آفت میشود؟
یک کارشناس صنایع دستی و هنرهای سنتی گفت: شیوه انتقال تجربه در گذشته به شکل رابطه صمیمی استاد و شاگردی بود، یعنی رابطه نزدیک استاد و هنرجو ولی در حال حاضر این آموزش جریانی یکطرفه پیدا کرده است و میزان دریافت و کیفیت انتقال مطالب که منجر به تربیت درست و هدفمند هنرجویان میشود، اهمیت چندانی ندارد.

یک کارشناس صنایع دستی و هنرهای سنتی گفت: شیوه انتقال تجربه در گذشته به شکل رابطه صمیمی استاد و شاگردی بود، یعنی رابطه نزدیک استاد و هنرجو ولی در حال حاضر این آموزش جریانی یکطرفه پیدا کرده است و میزان دریافت و کیفیت انتقال مطالب که منجر به تربیت درست و هدفمند هنرجویان میشود، اهمیت چندانی ندارد.
به گزارش ایسنا، صدرا شریعتمداری در حاشیه نخستین نشست از سلسله نشستهای تخصصی دانشکده هنرهای کاربری دانشگاه هنر که به مناسبت هفته صنایع دستی برگزار شد، پیرامون وضعیت کنونی صنایع دستی و افق چشمانداز آن به گفتوگو پرداخت.
این فعال مد و لباس در پاسخ به پرسشی درباره اینکه «پیشرفت تکنولوژی و به کارگیری ماشینآلات صنعتی در تولید محصولات هنری تا چه اندازه برای صنایع دستی بومی ایران میتواند خطرناک باشد؟» گفت: تولید و تکنولوژی هیچ وقت خطر نیست، اما وقتی به عنوان ابزاری تهدیدآمیز از آن استفاده شود، خطر به شمار میرود؛ به عنوان مثال تکنولوژی میتواند به صورت هوشمند فرش ببافد، در این مرحله صنعت و تکنولوژی خطر محسوب نمیشود، ولی اگر همین تکنولوژی بخواهد جایگزین تولید فرش ابریشمی و دستبافت شود، حوزه تولید فرش دستی را دستخوش خود قرار داده و روند رو به رشد آن را متوقف میسازد.
در اروپا دستگاههای جدیدی در حوزه تولید فرش راهاندازی شدهاند که مانند انسان، هوشمند کار بافت فرش را با رعایت جزئیاتی مانند گره زدن فرش انجام میدهند و سعی شده در این فرایند روح و اصالت هنر تا حد امکان محفوظ بماند اما اگر این جریان فراگیر شده و به حذف نیروی انسانی خلاق و هنرمند منتهی شود آن زمان است که پیشرفت تکنولوژی را باید آفتی برای هنرهای سنتی و صنایع دستی به حساب آورد.
تکنولوژی به کار هنری سرعت بخشیده و تعادل میان بازار عرضه و تقاضا به وجود میآورد، این امر ذاتاً تهدید نیست چرا که در مقابل فرایند سنتی تولید هنر با اتکا به نیروی انسانی و دست هنرمند در حال وقوع است و هنر اصیل همواره جایگاه و شأن خود را در میان هنردوستان حفظ کرده است.
در مجموع باید گفت که ماشینآلات صنعتی در پرداختن به کار در حوزه هنری توانایی موفقی به لحاظ ایجاد اصالت هنری ندارند و فقط میتوانند خلق اثر کنند، اما انسان هنرمند هوشمند علاوه بر خلق اثر هنری، اصالت هنری نیز برایش حائز اهمیت است.
او در پاسخ به پرسش دیگری درباره قیمت گزاف صنایع دستی که موجب میشود اغلب مخاطبان، خرید محصولات ماشینی و کمبها را ترجیح دهند، گفت: به نظر من هیچ تعادلی در این زمینه وجود ندارد که کسی نگران آن باشد، زیرا ما هنوز به مرحله تعادل نرسیدیم که نگران خارج شدن از آن باشیم، تا زمانی که همه دنبال کار آماده و ماشینی هستند حرکت تأثیرگذاری در این حوزه صورت نمیگیرد زیرا فهم این موضوع نیازمند زمان زیادی است و فکر و ذهن باید رشد و تغییر کند و این موازنه، زمانی به وجود میآید که فهم ایجاد شود به این معنی که فرد خریدار تفاوتی را به لحاظ اصالت و کیفیت میان محصول خلاقانه دستی و محصول ماشینی قائل شود.
اگر جامعه مصرفی به جنسهای صنعتی گرایش داشته باشد فرهنگ تند مصرف کردن رشد میکند، متأسفانه اکثریت مردم دنبال فرهنگ تند مصرف کردن (فرهنگی که در آن مردم دنبالهروی جنس ماشینی و استفاده از آن هستند، در چنین وضعیتی تعادل ایجاد نمیشود، حال اگر در چنین وضعیتی فرهنگ کند مصرف کردن ایجاد شود، انسانها مجاب خواهند شد اثر اصیل خلق کنند در این صورت است که کالا با ارزش میشود و عمر مفید آنها نیز بالا میرود.
شریعتمداری درباره راهکار پیشنهادی برای جایگزینی انتقال سنتی فنون و تجربه در صنایع دستی، اظهار کرد: شیوه انتقال تجربه در گذشته به شکل رابطه صمیمی استاد و شاگردی بود، به این شکل که استاد از نزدیک نظارهگر روند کار و پروژه هنری و خلق آثار اصیل صنایع دستی بوده و نقش مشاوره و راهنمایی دلسوزانه را ایفا میکرد، ولی در حال حاضر شکل آموزش هنر به گونهای است که جریان آن یکطرفه است و استاد در این میان به شکل طوطیوار مطالبی را به شکل فشرده و سطحی در اختیار دانشجو قرار میدهد بدون اینکه به میزان دریافت و کیفیت انتقال مطالب که منجر به تربیت درست و هدفمند هنرجویان و دانشجویان میشود، فکر کند.
رابطه استاد و شاگردی و پرورش هدفمند هنرجو تا رسیدن به مقامات بالای هنری به شکل سنتی آن در حال حاضر شاید تنهاترین طریق درست و اصولی در انتقال تجارب و فنون باشد و نمیتوان برای آن جایگزین مناسبی را یافت.
انتهای پیام