چرا باید پاسخ اسرائیل را در محاسبات آورد و احتمالات چیست؟
به گزارش مشرق،کانال تلگرامی تحلیل و پژوهش جنگ های ترکیبی در مطلبی با عنوان چرا باید پاسخ اسرائیل را در محاسبات آورد و احتمالات چیست نوشت:
ضربه ایران به بازدارندگی اسراییل و تغییر موازنه چنان کاری بوده که همین اول کار، حزب‌الله هم در برابر ترور فرماندهان خود سطح موازنه و تلفات‌گیری را به سطحی بالاتر برده که رسما بقای رژیم صهیونیستی با مسئله جدی روبرو شده است!
لذا،اسراییل برای ماندگاری باید پاسخی قانع‌کننده برای شهرک‌نشینان در صف فرارش بدهد ؛ و پاسخ اسرائیل، محتمل و مستقیم و در داخل ایران یا در حد ترور رهبران اصلی مقاومت در خارج از ایران خواهد بود؛
؛ و پاسخ اسرائیل، محتمل و مستقیم و در داخل ایران یا در حد ترور رهبران اصلی مقاومت در خارج از ایران خواهد بود؛ عملیات وعده صادق تمام تحلیل‌ها پیرامون اصرار بر اینکه اقدامات اسرائیل «در راستای گسترش جنگ است» را به گوشه‌ای رانده و نشان داد اقدامات دشمن دقیقا بخاطر تحلیل و محاسبات اشتباه در طرف خودی روبه فزونی نهاده بود!
لذا سعی او در این برهه و در صورت پاسخ احتمالی، بیش از هر چیز وارد ساختن ضربات تاکتیکی دردناک (و البته مناسب از حیث رسانه‌ای) بگونه‌ای است که مانع از تثبیت قاعده‌ی جدید و تحمیلی ایران یعنی «حمله‌ی مستقیم از مبداء ایران و انتقام در یک پله بالاتر»باشد.
لذا سعی او در این برهه و در صورت پاسخ احتمالی، بیش از هر چیز وارد ساختن ضربات تاکتیکی دردناک (و البته مناسب از حیث رسانه‌ای) بگونه‌ای است که مانع از تثبیت قاعده‌ی جدید و تحمیلی ایران یعنی «حمله‌ی مستقیم از مبداء ایران و انتقام در یک پله بالاتر»باشد.
اگر نیاز رژیم به بقا را دلیل تصمیم بر پاسخ بدانیم، اما مهم و تعیین‌کننده‌تر از حمله‌ی اسرائیل، پاسخ ثانویه‌ی ایران است.
قطعا خسارت دریافتی ایران از ضربات احتمالی پیش‌رو، چیز بیشتری نسبت به خسارت‌های تحمیل‌شده در یک دهه گذشته نظیر خرابکاری‌های صنعتی و ترورها و هدف قرار گرفتن صنایع نظامی نیست کما اینکه تا پیش از این تا به این حد آمادگی دفاع نیز وجود نداشته است...
نکته اصلی برای طرف مقابل آن است که از شنبه تاریخی بدین سو، ترس احتیاطی ایران و یارانش ریخت و به هیچ وجه حاضر به از دست‌دادن این حس غرور و نقش تعیین‌کننده نظامی-ایدئولوژیک در مدیریت امنیت انرژی و کوریدورهای منطقه در آینده نیست ولو به قیمت جنگی چندماهه!ا که این اعتمادبه‌نفس ضمن هرچه مرگبارتر کردن پاسخ ثانویه‌ی ایران، احتمال اتمی بودن ایران را بیش از پیش در ذهن دشمنانش تقویت کرده و همین امر ترس مضاعفی را در دل غربیها به جهت رونمایی ایران از قدرت اتمی خود که نتیجه‌ی زدوخوردهای پس از طوفان‌الاقصی با کشورهای اتمی جهان است را تشدید کرده است.
اهداف رژیم در داخل ایران برای هرچه خفیف‌تر بودن پاسخ، اقدامی هم‌سطح و در دسترس به مانند پایگاه‌های شکاری امیدیه و دزفول و بوشهر و تبریز یا سایتهای امنیتی در ارتفاعات با کمترین تلفات باشد و بحث حوزه انرژی و اقتصاد بخاطر مضیقه اسراییل در این حوزه‌ها و ترس از اقدام متقابل و فلج شدن رژیم، بعید است که در دایره تصمیم نظامی باشد مگر بصورت سایبری و خرابکاری داخلی!
استفاده از حملات تروریستی از جنس جیش‌العدل و داعش و...در این مرحله که حیثیت رژیم در مخاطره جدی و نیازمند اقدام متکی به خود است، مردود است!
همچنین در جنگِ اراده‌ها، پیروزِ معرکه کسی است که آخرین ضربه را زده باشد.
فارغ از کمّ و کیف و نتیجه‌ی آن.