تلاش برای راهاندازی رشته مطالعات چین در دانشگاه تهران
رئیس دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران یکی از مشکلات امروز دنیا را عدم شناخت درست کشورها از یکدیگر عنوان کرد و از تلاش جدی دانشکده برای راهاندازی رشته مطالعات چین در دانشکده مطالعات جهان خبر داد.

رئیس دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران یکی از مشکلات امروز دنیا را عدم شناخت درست کشورها از یکدیگر عنوان کرد و از تلاش جدی دانشکده برای راهاندازی رشته مطالعات چین در دانشکده مطالعات جهان خبر داد.
به گزارش ایسنا، دکتر سعیدرضا عاملی، در افتتاحیه کنفرانس بینالمللی مطالعات چین، یکی از مشکلات امروز دنیا را در این دانست که کشورها شناخت درستی از یکدیگر ندارند و این عدمشناخت سبب پندارهای غلط از طرف مقابل میشود.
لذا، هدف از تأسیس دانشکده مطالعات جهان را کمک به شناخت بهتر سایر کشورها و رفع پندارهای غلط عنوان کرد.
دکتر عاملی یکی از مشکلات امروز دنیا را در این دانست که کشورها شناخت درستی از یکدیگر ندارند و این عدمشناخت سبب پندارهای غلط از طرف مقابل میشود.
لذا، هدف از تأسیس دانشکده مطالعات جهان را کمک به شناخت بهتر سایر کشورها و رفع پندارهای غلط عنوان کرد.
رئیس دانشکده مطالعات جهان از تواناییهای بالقوه چین و اهمیت مطالعات چین سخن گفت.
چین دومین قدرت اقتصادی در دنیاست و بازار مبادلات چین را باید بازار نخست در جهان دانست.
همچنین، اهمیت چین را در پهنه (صرفنظر از دریا، نخستین کشور بهلحاظ دامنه گسترده خشکی و چهارمین کشور بهلحاظ خشکی و دریاها پس از آمریکا، روسیه و کاناداست) و زبان آن (با ۱ میلیارد و ۷۰۰ میلیون گویشور چینیزبان، پرجمعیتترین زبان جهان) یاد کرد.
چین، بهخصوص پس از ۱۹۷۹ تولدی تازه یافت و درهای خود را رو به جهان گشود و سیاستهای جدیدی اخذ کرد و از تکرار تجربه دوران مائو اجتناب ورزید؛ دورانی که به کشتار ۵/۱ میلیون چینی بر پایه تسویههای ایدئولوژیکی انجامید.
چین جدید گسترش طبقه متوسط را دنبال کرد، بهطوری که این جمعیت به ۳۰۰ میلیون نفر رسید و ۴۰۰ میلیون نفر از خط فقر جدا شدند که دستاورد مهمی است.
چین امروز، یکی از بزرگترین کشورهای جهان بهلحاظ حضور میلیاردها است که نشان از چالش جدی برای فاصله دهکهای اقتصادی تلقی میشود؛ البته، ظرفیتی برای توسعه اقتصادی کشور نیز بهحساب میآید.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی مهمترین جنبه اهمیت چین را بهلحاظ اندیشه انسانها و سرمایه انسانی آن دانست که سختکاری و پرکاری در آن بخشی از فرهنگ و غنیترین سرمایه جهانی است، بهطوری که چنانچه هر کشوری منابع کافی از آن دارا باشد، صاحب همه چیز است و چنانچه فاقد آن باشد، گویی صاحب هیچ چیز نیست.
جنبه مهم دیگر در نگاه به چین، رویکرد آن به جهانیشدن است و افزود: «در سخن از جهانیشدن، شاید نخستین کشوری که به ذهن ما خطور کند آمریکا باشد.
ولی این واقعیت ندارد.
جهانیشدن محصول انتقال از محدود بودن به یک موضع، به مواضع جهانی و با نگاه ارتباطی جهانیشدن در دوره جدید محصول ظهور صنعت همزمان ارتباطات است که موجب فرامحلیشدن همه پدیدهها شده است.
لذا، جهانیسازی خاص آمریکا نیست و سایر کشورها نیز میتوانند جهانی باشند، از جمله چین جهانی، ایران جهانی، ژاپن جهانی و هند جهانی.
بنابراین، جهانیشدنهای دیگری نیز وجود دارند و خاص آمریکا نیست.»
چین امروز در پهنه جغرافیا پهن شده و از آفریقا تا آسیا و جاده ابریشم گسترش یافته است.
سرمایهگذاری ۲۰۰ میلیارد دلاری برای استقرار و بازسازی و توسعه جاده ابریشم در نظر گرفته شده است.
این توسعه اهمیت بسیاری دارد؛ در عین حال، منطق مدیریتی جدیدی در جهان میطلبد.
به باور این استاد علوم ارتباطات، ملتهای جهان امروز دیگر ملتهای قبل نیستند، هوشیارتر شدهاند و جامعه هنجاری، مخاطبی و تودهوار گذشته تغییر کرده است و در حال تبدیلشدن به جهانی است که فرد تبدیل به کاربر و کنشگر فعال شده و نیز فرد در آن قدرتمند شده است.
این امر همه کشورها را با چالش جدیدی مواجه کرده است.
قدرتمند شدن فرد و توانایی و آگاهی فرد سبب اقدامات تأثیرگذار فرد در منطقه میشود، لذا ادامه سیاستهای پیشین، کشورها را دچار مشکل خواهد کرد و باید بهدنبال مدل جدیدی از جهانشدن بود.
به باور این استاد علوم اجتماعی، در سخن از جهانیشدن باید به این مهم توجه داشت که آیا جهانیشدن را با نگاه به گذشته دنبال میکنیم یا با رویکردی جدید بدان مینگریم.
در نگاه گذشته، جهانیسازی محصول قدرتهای بزرگ و تحت سیطره سلطهگران و دیگریسازی جهان بود که پاسخ آن فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و افول سیاسی آمریکا در جهان بوده است.
امروز، رئیسجمهور آمریکا به هر نقطه از جهان، حتی اروپا که میرود با اعتراضات عمومی گسترده مواجه میشود.
همچنین افزود: «قاعدهای در مناسبات اجتماعی بیانگر آن است که به هر میزان که قدرتها قدرتمندتر میشوند، به همان میزان نیز آسیبپذیر میشوند، بهخصوص در جوامع جدید قدرتهای بزرگ در معرض آسیبهای بزرگتری قرار دارند.»
دکتر عاملی با بیان اینکه بهرسمیتشناختن (recognition) بنیان ارتباط با دیگری است، حتی در سطح خانواده، ارتباطات ملی، منطقهای و جهانی.
وی نشانه اقتدار سالم در جوامع را بهرسمیتشناختن اقلیتهای قومی و دینی دانست و افزود: «در رویکرد جدید باید به دنبال الگویی باشیم که فضا، مکان و صدای مناسب را برای همگان فراهم کنیم، آن هم نه برای همه کشورهای جهان، بلکه برای تکتک افراد جهان.» در همین راستا جایگاه مسلمانان چین بسیار اهمیت دارد.
باید توجه داشت که مسلمانان سابقه دیرینهای در چین دارند و منطقه مسلماننشین چین، منطقه ثروتمندی بهلحاظ منابع نفتی است (نزدیک به ۸۰ درصد کل منابع نفتی چین).
نوع تعامل دولت چین با مسلمانان معیار خوبی برای توانایی مدیریت چندفرهنگی در چین جدید است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، این نوع جهانیشدن را حلقه مفقود جهانیشدن دانست و افزود: «باید چین و سایر کشورها و ملتهایی که بهدنبال جهانیشدناند، تواضع در رفتار با دیگران و پرهیز از سلطهگری را پایه کار قرار دهند و الا بازخوردهای جهان جدید بسیار هوشمندتر و شدیدتر نسبت به نظامهای سلطهگر خواهد بود.
اگر تنها صحبت از سلطه کنیم، ارزشی به ارزشهای انسانی نیفزودهایم.
بنابراین، باید بهدنبال الگوی جدیدی از جهانیشدن باشیم که بر پایه همکاری و احترام متقابل میان کشورهای جهان استوار باشد.»
دکتر عاملی رابطه میان ایران و چین را رابطهای کهن دانست که به ۱۱۵ سال پیش از میلاد مسیح بازمیگردد که نخستین سفیر چین در دوران اشکانیان برای تجارت رمهها و گلههای اسب و بعدها ابریشم به ایران گسیل شد و جاده ابریشم شکل گرفت.
در دوران پهلوی این رابطه تابع رابطه ایران و آمریکا بود و از ۱۹۴۹ تا ۱۹۷۱ با قطع رابطه ایران و چین مواجه بودیم و در این دوره با تایوان تبادل سفیر داشتیم.
دکتر عاملی قویترین دوره روابط ایران و چین را در دوران جمهوری اسلامی دانست که حجم صادرات و واردات با ظرفیت صد میلیارد دلاری طراحی شده است و تا سقف ۳۰ میلیارد دلار به فعلیت درآمده است.
مهم این است که چین در تراز تجاری ایران بین ۲۰ تا ۲۵ درصد واردات و صادرات را بهخود اختصاص داده است.
وی در جمعبندی سخنرانی خود افزود: «روابط خوب ایران و چین و رویکرد مشترک در روابط بینالمللی (هم ایران مخالف نظام سلطه در منطقه است و هم چین) شکلدهنده روابط سیاسی مناسبتری است.» دکتر عاملی ابراز امیدواری کرد همراه با این کنفرانس بتوان با همکاری متفکران چینی و دولت چین اتاق فکر چینشناسی و رشته مطالعات چین در این دانشکده دایر کرد.
وی نیاز آینده را روابط دوتایی و چندتایی و همکاریهای چندکشوری و منطقهای دانست که با ایجاد ظرفیتهایی مثل رشتههای چینهندشناسی، چینژاپنشناسی دستیافتنی خواهد بود.
انتهای پیام