گفتگو راهحل عقلانی است/ فرزانگی بنیان حکمت ایرانی است
قاسم پورحسن در بیست و سومین همایش بزرگداشت ملاصدرا گفت: ایران با پشتوانه حکمی و میراث فلسفی خود باید بنیاد گفتگو و صلح را فراهم سازد و دیگران را نیز به خرد و گفتگو فرابخواند.

به گزارش خبرنگار مهر، قاسم پورحسن عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی امروز ۲۲ خرداد در بیست و سومین همایش بزرگداشت حکیم ملاصدرا با موضوع «حکمت ایرانی و حکمت متعالیه» درباره حکمت ایرانی و صلح به ارائه سخن پرداخت و گفت: فرزانگی بنیان حکمت ایرانی است.
فرزانگی این است که گوش فرا دهند.
اندیشه ایرانی به ما میگوید هر کس که گوش ندارد سخن نیز نمیتواند بگوید.
فهم اصیل و مبتنی بر حکمت با گوش سپردن به دست میآید.
این آغاز حکمت است.
حکمت یاد میدهد که چگونه گوش بسپاریم.
مولوی در دفتر ششم میگویند: آدمی فربه شود از راه گوش.
وی افزود: حکمت بر گفتگو با دیگری بناشده است.
در حکمت ایرانی، دیگری امری اصیل و بنیادین است.
بدون دیگری نمیتوان از فهم و گفتگو سخن گفت.
این مسئله بنیان صلح را شکل میدهد.
صلح پاسخی به زندگی است.
بنیان زندگی را خرد شکل میدهد.
انسان ایرانی گذشته، ریشه و بنیادی دارد که بر حکمت استوار گردیده است.
صلح دفاع از این ریشه و میراث است.
امروزه صلح وزندگی برای ایرانی، یک مسئله و پرسش است.
دفاع از حکمت ایرانی، دفاع از صلح خواهد بود.
جنگ بیرون از حکمت رخ میدهد و ریشههای فرزانگی را میسوزاند.
امروزه جهان از حکمت دور شده است به همین روی جنگ بر او سلطه پیدا کرد.
بدون حکمت نمیتوان بر جنگ و خواست ستیز غلبه پیدا کرد.
دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه سخنانش با اشاره به اینکه جهان امروز آنچنان پرآشوب و ناآرام شد که میتوان صدای کشمکش را احساس کرد، اظهارکرد: ستیز، زندگی را میسوزاند و خاکستر تحویل میدهد.
هیچکس نمیتواند در این وضعیت بیتفاوت بماند.
مسئولیت حکیمان و فرزانگان بنیادیتر است.
اگر نتوانیم از گسترش مناقشه در جهان حیات آدمی با تهدید واقعی روبرو خواهد شد.
راهی غیر از صلح و کوشش نخبگان برای فهمیدن اهمیت صلح وجود ندارد.
پورحسن تصریح کرد: حکمت به آدمی آموخت چگونه زندگی را قدر بدانند، با ابتناء بر عقل و آگاهی مدارا جویند، بر ستیز غلبه آیند و به دیگری گوش بسپارند.
انسان ذاتاً نهتنها در پی جنگطلبی نیست بلکه به پشتوانه عقل، دین و اخلاق در جستجوی صلح است.
زندگی و صلح پرسش اساسی دوره کنونی است.
عقل و دین امکانهای فراخی را برای صلح پیش روی انسانها قرار میدهند.
میل به جنگ، میل درونی انسانها نیست.
منافع و مطامع غیرانسانی، جهان را بهسوی جنگ میکشاند.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: امروزه بر اساس فهمی نادرست از قدرت، غرب میکوشد تا خواست جنگ را خواستی ضروری و مسلط جلوه دهد و هر نفعی را در جنگ و با راه انداختن ستیز به دست آورد.
جنگ در تعارض با حکمت است.
ستیز میتواند همه دنیا را به خاکستری تبدیل کند و آرزوهای زندگی را محو سازد.
«راه غلبه بر این سلطه و نزاع چیست؟»
وی با اشاره به اینکه بازگشت به خرد و عقلانیت راه نخست و بنیادین است، گفت: به کمک خرد و اخلاق میتوان از صلح دفاع به عمل آورد.
خرد، بنیان زندگی است.
در پیش گرفتن راه خرد و پرهیز از رفتارها و کنشهای ستیزه خیز از سوی همگان میتواند راه جلوگیری از جنگ را مهیا نماید.
بزرگان فکری و نخبگان ایرانی مسئولیتی مهم در پیشگیری از جنگ دارند.
فهم اصیل آنها از صلح و ضرورت دفاع از صلح باید به جامعه، و جهان انتقال یابد.
اگر جنگی از سر نادانی رخ دهد بیش از همه متفکران مقصر خواهند بود.
اندیشمندان وظیفه بنیادین دفاع از حیات و زندگی بشر را برعهده دارند.
کوشش و عزم جمعی آنان سبب خواهد شد تا دیگران خطرات جنگ را دریابند و تلاش همگانی در مخالفت با ستیزه صورت دهند.
جنبش ضد جنگ باید تبدیل به حرکتی عمومی در ایران و منطقه شود.
نباید منطقه بهسوی جنگ پیش برود.
پورحسن با اشاره به اینکه گفتگو، راهحل عقلانی است، گفت: گفتگو میتواند آرامش و صلح را به همراه داشته باشد.
ایران با پشتوانه حکمی و میراث فلسفی خود باید بنیاد گفتگو و صلح را فراهم سازد و دیگران را نیز به خرد و گفتگو فرابخواند.
ایران به کمک نخبگان و متفکران خود، عقلانیت را طرح کرده و گسترش میدهد.
خردورزی میتواند بسیاری از مناقشات را حل کند.
ایران میتواند منادی صلح و دوستی باشد.
بدون گفتگو، صلح دستنیافتنی است.
میراث انسانی و سنت معنوی- اخلاقی ایران بنیاد صلح خواهد بود.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: ایران فرهنگی و تطورات تاریخی آن، بنیانهای فکری و فرهنگی ایران، خرد ایرانی، ضرورت آگاهی ایرانیان از میراث و سنت بنیادین ایران و نیز تاریخ بنیادین ایران برای وضع کنونی یک مسئله شالودهای و اصیل است.
زمانی که از سنت و خرد ایرانی سخن میگوئیم درصدد احیای گرایشهای قومی و برتریجویی نیستیم.
مسئله بازنگاری میراث فرهنگی ایران است تا بتواند گفتگوی شرق و غرب را سامان دهد.
در شاهنامه سخن بر سر گوهرها و فرهنگ اصیل است بنیانی که هستی انسان را بر میسازد سخن بر سر پیوند و جدایی انسانها و تعارض و آشتی فکرها و فرهنگهاست که زندگی و جهان آدمیان را شکل میدهد.
پورحسن در ادامه سخنانش اظهارکرد: پس از فهم دقیق ایران و بنیانهایش باید به ریشههای فرهنگی و حکمی ایران روی آورده و نقش ایران در معضلات کنونی بشر و نیز آینده ایران را در بنیاد فرهنگ آن جستجو کنیم، بنیادی که اصیل است و ریشه دارد و در مواجهه با سایر فرهنگها و دیگری، آغوشی بازدارد و به استقبال گفتگو میرود.
وی بابیان اینکه امروزه باید از جهان ایرانی و جهان غرب و ضرورت گفتگو میان جهانها روی آوریم و از تقابل فرهنگها و جهانها دست بشوییم و مواجهه ایرانیان با دیگران را بر فهم صحیح استوار سازیم، گفت: بهترین شیوه مواجهه جهان و فرهنگ ایرانی با دیگری، گفتگو و فهم عالمیتها است.
این محقق و نویسنده کشورمان بیان کرد: ایران حلقه میانه غرب و شرق است، از این حیث ایرانیان همریشه در آسیا دارند و هم نگاه به غرب دوختهاند.
موقعیت میانه امری بنیادین است که سبب ظهور حکمت و تمدن ایرانی شده است.
بهواسطه بنیانهای حکمی است که میتوانیم از جهان ایرانی و میراث حکمی ایران دفاع کرده و گفتگوی میان جهانها را طرح کنیم.
امروزه جهان ایرانی با میراث بنیادین خود در مواجهه با سایر جهانها و مدرنیته قرار دارد.
این مواجهه، تقابل و تعارض نیست.
بهترین شیوه، گفتگو و فهم عاملیتها است ازاینرو برخلاف بسیاری از متفکران معاصر غربی که از برتری عالمیت مدرنیته و غرب سخن راندند، بپذیریم که جهانها را باید از نو در درون خود بازشناسی کرد.