خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

سه شنبه، 07 آذر 1402
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

یادداشت|در شرح منازعه روزنامه‌نگاران با علوم انسانی اسلامی - تسنیم

تسنیم | سیاسی | دوشنبه، 29 آبان 1402 - 21:12
یک پژوهشگر مسائل ایران نوشت: درست است که نمی توانیم علم روانشناسی را اسلامی کنیم زیرا ماهیت آن در رفع بحران های روانی نظام مدرن اختراع شده اما می توانیم علومی مرتبط با روان بشر آسیایی بسازیم و آن را علم روانشناسی اسلامی یا معرفت اسلامی روان! بنامیم.
علم،اسلامي،انسان،بشر،غرب،علوم،مدرن،شناخت،دستگاه،ادراكي،نقد،د ...

خلاصه خبر

خالی از لطف نیست اگر این رویکرد مرسوم در منطق منتقدان مذکور را که وامدار برخی مفاهمات عوامانه است، نسبت به انتساب اضافه‌ی اسلامی و غیر اسلامی به علم اجمالاً بررسی کرده و بر پایه‌های بینشی مدعای عمومیت مفهوم علم کمی تأمل نماییم.
تفاوت انسان‌ها در ساحت شناخت و تجربه و تأثیر بینش و ارزش بر دستگاه ادراکی پیچیدگی تأملات بشر و به تبع آن ناتوانی روش‌های تک ساحتی در فهم ماهیت انسان تابعیت شناخت انسان عصر مدرن و ابزارهای علوم جدیده به موقعیت و تاریخ غرب معاصر تأثیرپذیری دوسویه سوژه و ابژه در دستگاه ادراک آدمی و برهم‌کنش توأمان حقیقت و واقع غیرعلمی بودن تأکید بر روش‌ها و ساختارهای زبانی خاص، ضمن تنوعات فرهنگی و اخلاقی بشر
بنا بر موارد یادشده که تنها بخشی از دستاوردهای انتقادی علم در اروپای غربی تا میانه‌ی سده اخیر میلادی است، چگونه می‌توان منکر وجود معرفتی خارج از دستگاه تجربه‌گرای بشر غربی آن‌هم در شناخت حقیقت انسان شد و نامش را مطلق علم و جهان‌شمولی علم گذاشت؟!
مصادر معرفت تنها عقل ابزاری، غریزه حیوانی و تجربه زیسته بشری نیست؛ منابع سرشاری چون: وحی، الهام، کشف و فطرت بشری نیز انسان را به درک بسیاری از ناگفته‌ها و ناشنیده‌ها می‌رساند و هزاران سال است که این‌چنین بوده است.
درحالی‌که انسان شرقی یا بشر مسلمان، جهان زیست خود را دارد، بینش و ارزش، هنجار و آئین و سنت و صنعت خود را می‌پسندد، دغدغه‌ها و اولویت‌هایش، موضوعاتی است که خود دنبال می‌کند؛ بنابراین هم زبانش تفاوت خواهد داشت و هم ابزار شناخت وی؛ تا پارادایم فهم واقعیت و حقیقت را در دستگاهی جداگانه رقم بزند.
مشکل ازآنجا نمایان می‌شود که جهان امروز ما تقلیدی است، فهم ما تفهمی منبعث از ادراک ظنی فلسفه تحلیلی غرب و ساختار ذهنی‌مان هم زائیده‌ی ادراکات حسی بشر اروپایی است.
یعنی ایجاد نظامی ادراکی برای انسان مسلمان و ایرانی و تولد یک علم یا معرفت از سنخ مکتب اسلامی!
درست است که ما نمی‌توانیم علم روانشناسی را اسلامی کنیم، زیرا ماهیت آن در رفع بحران‌های روانی نظام مدرن اختراع‌شده، اما می‌توانیم علومی مرتبط با روان بشر آسیایی بسازیم؛ حال نامش را بگذارید: علم روانشناسی اسلامی یا معرفت اسلامی روان!