جامعه نیاز به ناجیان فرهنگی و اخلاقی دارد/ چرا گوش غالب مدیران فرهنگی ناشنوا بود
یک مدرس دانشگاه گفت: همانگونه که جامعه نیاز به ناجیان غریق، ناجیان بهداشتی، ناجیان محیط زیست و ناجیان جادهای دارد، قطعا ” نیازمند ناجیان فرهنگی و اخلاقی نیز است»،

یک مدرس دانشگاه گفت: همانگونه که جامعه نیاز به ناجیان غریق، ناجیان بهداشتی، ناجیان محیط زیست و ناجیان جادهای دارد، قطعا ” نیازمند ناجیان فرهنگی و اخلاقی نیز است»،
صادقعلی رنجبر عضو هیأت علمی دانشگاههای مازندران و از فعالان فرهنگی مازندران امروز در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در شهرستان ساری درباره ناهنجاریهای اجتماعی در مناطق گردشگری مازندران اظهار کرد: فاجعه ضداخلاقی سد لفور، معلول است، باید علتها را دریابند و بهجای علتها، معلولها را هدف قرار ندهند.
*به فرایند تکثیر اینگونه معلولها بیشتر پی ببرید!
وی با اشاره به اینکه این فاجعه به همین سد محدود نمیشود، افزود: در تمام شهرها، شهرکها و پلاژهای ساحلی، کلبهها، خانه باغها، سفرهخانهها، آکادمیهای ورزشی و هنری، کانونهای ایروبیک،عروسیها، پارتیها و استخرهای خصوصی بهطور فزاینده در چرخه تکرار است و یا حداقل به ما اینگونه گزارش میشود!، افزود: باید این هشدار را به متولیان داد که اگر هنوز دیر باورید و در خواب سنگین قرار دارید، کافی است که نظری به داخل خودروها و یا کوچههای خلوتتر بیاندازید تا دقیقا « به فرایند تکثیر اینگونه معلولها بیشتر پی ببرید!».
*ناجیان فرهنگی
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه مازندران، همانگونه که نیاز به ناجیان غریق، ناجیان بهداشتی، ناجیان محیط زیست و ناجیان جادهای دارد، قطعا ” نیازمند ناجیان فرهنگی و اخلاقی نیز است»، اضافه کرد: اما متأسفانه یا بهدلیل غفلتها و یا بهدلیل نفوذ لیبرالیسم فرهنگی در باور بسیاری از مدیران ادوار، این فراخوان رسانهای شنیده نشد و یا وقعی به آن داده نشد و رفته رفته کار بهجایی رسید که حالا باید قوه قهریه، انتظامی، نظامی و امنیتی برای مقابله با آن بسیج شوند و البته این برخورد قهری نه تنها راه بهجایی نمیبرد، بلکه کار را از این هم بدتر و وخیمتر میکند!.
بهجای اجبار از عنصر اشتیاق استفاده شود
رنجبر تصریح کرد: منظور ما از ناجیان فرهنگی، انجام کارهای فنداسیونی و زیرساختی فرهنگی توسط نیروهای کاربلد فرهنگی است که در درجه نخست باید فرهنگ را و در درجه دوم باید مخاطبان را بشناسند و درجه سوم باید مهارت برقراری رابطه با مخاطبان را داشته و بتوانند در یک فرایند پذیرشی و نفوذ در اعماق شخصیت مخاطبان، بهجای اجبار از عنصر اشتیاق بهره گیرند.
*منبرهای که به میان جوانان برده شد
وی یادآور شد: کاری که عدهای از روحانیون جوان در تعطیلات اخیر در سواحل دریای مازندران انجام داده و اصطلاحا” منبرهایشان را به میان جوانان و محافل جوانان برده و حتی با آنها نماز جماعت برقرار کردند و کاری که از مدتها قبل در استادیومهای فوتبال و در بازیهای پرتماشاگر انجام شد و بسیار هم مثبت جواب داد.
چرا گوش غالب مدیران فرهنگی ناشنوا بود
این مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه کار فرهنگی کاری بگیر و ببند نیست، خاطرنشان کرد: اگرچه وقتی که به ابتذال انجامید و منجر به فحشاء شد، طبعا ” به عنوان یک جرم عمومی مستحق و مشمول برخورد قضایی شده و باید مجازات شود؛ اما سؤال اینجاست که چرا گوش غالب مدیران فرهنگی جامعه به هنگام فریادهای مقام معظم رهبری از جنگ نرم، نبرد فرهنگی، سونامی فرهنگی و دهها مرحله دیگر، ناشنوا بود و نسبت به ولنگاری اخلاقی جامعه مهر سکوت و رکود زده و تحرکی نمیکردند تا خدای ناکرده از میزان آرای آنها در انتخابات کم نشود!
رنجبر بیان کرد: ما در جنگ نرم منفعلانه عمل کردیم و به همه پدیدههای مفسدهانگیز روی خوش نشان دادیم و حتی در مدارس و دانشگاهها و یا حتی در همین رسانه ملی هم آنطور که باید و شاید عمل میکردیم، نکردیم!
تا خدای ناکرده امّل و عقبافتاده معرفی نشویم
وی اظهار کرد: مهر خاموشی بر لب زدیم تا فساد کانالهای ماهوارهای، شبکههای اجتماعی و فضای مجازی را نادیده گرفته و حتی آموزش استفاده از این ابزارها را مطرح نکردیم تا خدای ناکرده غیرمتمدن، امّل و عقبافتاده معرفی نشده و احتمالا در افکار مخاطبانی که تغییر ذائقه داده اند، طرد نشویم!
این مدرس دانشگاه بیان کرد: تغییر ذائقهها را دیدیم و دم بر نیاوردیم!
تغییر باورها را دیدیم و احساس و اعلام خطر نکردیم!
تغییر عادتها را دیدیم و به آن معترض و یا حتی منتقد نشدیم!تغییر ظواهر را دیدیم و اما عادی انگاری کردیم!
تغییر انتخابها، تغییر قضاوتها، تغییر مسیرها، تغییر گفتارها و نیز تغییر رفتارها را دیدیم و از کنارشان به راحتی گذشتیم!
ریزشها را دیدیم، اما نهراسیدیم!
سقوطها و قربانیها نگرانمان نکردند!
حتی پرسشهای مخاطبان و آنهایی که هنوز قبولمان داشتند را دو پهلو جواب دادیم تا از فرایند جذب مهاجمان فرهنگی نکاهیم!
رنجبر ادامه داد: حالا باید از چه بنالیم در حالیکه معلول امروز، محصول علتی است که دیروز مغفول مانده است!
فرزند ما، همسر ما، برادر و خواهر ما، همسایه و فامیل ما، دانشآموز و دانشجوی ما، مشتری و مخاطب ما همه و همه قربانیان این بیمبالاتیها و عدم احساس مسؤولیتها شدهاند!
ما متهم هستیم نه قربانیان فرهنگی
وی تصریح کرد: به واقع از همه جلوتر ما متهم هستیم نه قربانیان فرهنگی!
آنها در مرحله بعدی قرار دارند!
آفرین به طلبههای جوان که یا بهصورت خودجوش و یا سازماندهی شده، از حصار تنگ سازمانی بیرون آمده و به دل خطر زده و کانون اجتماعی را هدف آتشنشانی خود قرار دادهاند.
این مدرس دانشگاه با طرح این سؤال که آیا دانشگاهها، رسانهها، آموزش و پرورش، ارشاد اسلامی، تبلیغات اسلامی، حوزه هنری و دهها مرکز فرهنگی دولتی و خصوصی دیگر، با دیدن این صحنهها و شنیدن صحنههای دیگر، احساس خطر کردهاند تا اعلام خطر کنند و به میدان بیایند؟!
گفت: خطر فرهنگی جدی است و هرگز نباید آن را کوچک شمرد.
تقدیر از اقدام بهموقع دادستان عمومی و انقلاب استان مازندران
رنجبر افزود: همین چند روز پیش بود که مدارس و مهدکودکهای ما بهطور کاملا” مشکوک تحت تهاجم ترانههای لمپنها قرار گرفتند، داستان سلبریتیها، داستان غمانگیز فیلمهای سینمایی غربگرا، محتوای تأسفبار غالب ترانههای سالهای اخیر، الگوهای مورد استقبال در شبکههای رسانه ملی، فعالیتهای جسورانه روشنفکران بیمار، تغذیههای غلط در فضاهای فرهنگی و یا حتی بازار، همه و همه آژیر خطر را به صدا درآوردهاند و چگونه است که همه میشنوند، اما آنهایی که باید بشنوند، نمیشنوند!؟
وی با تقدیر از اقدام بهموقع دادستان عمومی و انقلاب استان مازندران در برخورد با پدیده ناهنجاری اجتماعی در سدلفور گفت: از دستگاههای عریض و طویل فرهنگی استان انتظار داریم که گرایش فعالیتها و تولیدات و محتواهای فرهنگی خود را به سمت ابتلائات جامعه خودشان تغییر مسیر دهند، تا خدای ناکرده، قربانیان فرهنگی جامعه همچنان رو به تزاید نباشند.
انتهای پیام/86034/و