حضور مادی ابلیس در ماجرای هجرت و سقیفه- اخبار دین ، قرآن و اندیشه - اخبار فرهنگی تسنیم
تسنیم
|
فرهنگی و هنری
|
یکشنبه، 26 شهریور 1402 - 15:43
طبق نقل های روایی، در مقاطعی از زمان ابلیس حاضر شده در قالب انسانی پا در میدان بگذارد؛ از جمله آنها مربوط به نقشه ترور پیامبر صلی الله علیه و آله در ماجرای هجرت و جریان سقیفه بنی ساعده است.

خلاصه خبر
ضمن آن فرمود «اى برادر یهود، قریش همیشه براى کشتن و از میان بردن پیامبر رأى میزدند و چارهجویى میکردند.
پیامبر صلی الله علیه و آله به راه خود رفت و من در بسترش خوابیدم و پهلوانان قریش با عقیده به اینکه پیامبر را خواهند کشت رسیدند و چون در خانهاى که بودم با آنها روبرو شدم شمشیر بروى آنها کشیدم و از خود به طورى که خدا و مردم میدانند دفاع کردم، سپس رو بهیارانش کرد و فرمود چنین نیست؟
یَا أَخَا الْیَهُودِ فَإِنَّ قُرَیْشاً لَمْ تَزَلْ تَخَیَّلَ الْآرَاءَ وَ تَعَمَّلَ الْحِیَلَ فِی قَتْلِ النَّبِیِّ ص حَتَّى کَانَ آخِرُ مَا اجْتَمَعَتْ فِی ذَلِکَ یَوْمَ الدَّارِ دارَ النّدوَةِ وَ إِبْلِیسُ الْمَلْعُونُ حَاضِرٌ فِی صُورَةِ أَعْوَرِ ثَقِیفٍ ...
دومین ماجرا مربوط به ایام پس از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و در ماجرای سقیفه است.
فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَقَامَ النَّاسُ غَیْرَ عَلِیٍّ لَبِسَ إِبْلِیسُ تَاجَ الْمُلْکِ وَ نَصَبَ مِنْبَراً وَ قَعَدَ فِی الْوَثْبَةِ وَ جَمَعَ خَیْلَهُ وَ رَجْلَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُمْ اطْرَبُوا لَا یُطَاعُ اللَّهُ حَتَّى یَقُومَ الْإِمَام...
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: دانستی او که بود؟
گفتم: نه، اما از سخنان او ناراحت شدم زیرا مثل آن بود که از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله خوشحالی میکرد.
حضرت فرمود: او ابلیس لعنه اللّه بود.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به من خبر داد که شیطان و سران اصحاب او در غدیر خم که پیامبر صلی الله علیه و آله مرا برای مردم (به امامت) نصب کرد، حضور داشتند، آنگاه که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من از شما به خودتان سزاوارترم و به آنها دستور داد تا حاضرین به غائبین برسانند.
آنها در پاسخ گفتند: سرورا، تو آدم را فریب دادى ...»لَمَّا أَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِیَدِ عَلِیٍّ ع- یَوْمَ الْغَدِیرِ صَرَخَ إِبْلِیسُ فِی جُنُودِهِ صَرْخَةً فَلَمْ یَبْقَ مِنْهُمْ أَحَدٌ فِی بَرٍّ وَ لَا بَحْرٍ إِلَّا أَتَاهُ فَقَالُوا یَا سَیِّدَهُمْ وَ مَوْلَاهُمْ مَا ذَا دَهَاکَ فَمَا سَمِعْنَا لَکَ صَرْخَةً أَوْحَشَ مِنْ صَرْخَتِکَ هَذِهِ.
پیامبر صلی الله علیه و آله به راه خود رفت و من در بسترش خوابیدم و پهلوانان قریش با عقیده به اینکه پیامبر را خواهند کشت رسیدند و چون در خانهاى که بودم با آنها روبرو شدم شمشیر بروى آنها کشیدم و از خود به طورى که خدا و مردم میدانند دفاع کردم، سپس رو بهیارانش کرد و فرمود چنین نیست؟
یَا أَخَا الْیَهُودِ فَإِنَّ قُرَیْشاً لَمْ تَزَلْ تَخَیَّلَ الْآرَاءَ وَ تَعَمَّلَ الْحِیَلَ فِی قَتْلِ النَّبِیِّ ص حَتَّى کَانَ آخِرُ مَا اجْتَمَعَتْ فِی ذَلِکَ یَوْمَ الدَّارِ دارَ النّدوَةِ وَ إِبْلِیسُ الْمَلْعُونُ حَاضِرٌ فِی صُورَةِ أَعْوَرِ ثَقِیفٍ ...
دومین ماجرا مربوط به ایام پس از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و در ماجرای سقیفه است.
فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَقَامَ النَّاسُ غَیْرَ عَلِیٍّ لَبِسَ إِبْلِیسُ تَاجَ الْمُلْکِ وَ نَصَبَ مِنْبَراً وَ قَعَدَ فِی الْوَثْبَةِ وَ جَمَعَ خَیْلَهُ وَ رَجْلَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُمْ اطْرَبُوا لَا یُطَاعُ اللَّهُ حَتَّى یَقُومَ الْإِمَام...
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: دانستی او که بود؟
گفتم: نه، اما از سخنان او ناراحت شدم زیرا مثل آن بود که از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله خوشحالی میکرد.
حضرت فرمود: او ابلیس لعنه اللّه بود.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به من خبر داد که شیطان و سران اصحاب او در غدیر خم که پیامبر صلی الله علیه و آله مرا برای مردم (به امامت) نصب کرد، حضور داشتند، آنگاه که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من از شما به خودتان سزاوارترم و به آنها دستور داد تا حاضرین به غائبین برسانند.
آنها در پاسخ گفتند: سرورا، تو آدم را فریب دادى ...»لَمَّا أَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِیَدِ عَلِیٍّ ع- یَوْمَ الْغَدِیرِ صَرَخَ إِبْلِیسُ فِی جُنُودِهِ صَرْخَةً فَلَمْ یَبْقَ مِنْهُمْ أَحَدٌ فِی بَرٍّ وَ لَا بَحْرٍ إِلَّا أَتَاهُ فَقَالُوا یَا سَیِّدَهُمْ وَ مَوْلَاهُمْ مَا ذَا دَهَاکَ فَمَا سَمِعْنَا لَکَ صَرْخَةً أَوْحَشَ مِنْ صَرْخَتِکَ هَذِهِ.