میهمانی ۱۰ کیلومتری غدیر؛ نقطهای مشترک در دریای اختلافات
در حالی که برخی افراد درخصوص ضرورت برگزاری جشن های خیابانی تشکیک می کنند به نظر یکی پژوهشگر مسایل اجتماعی اینگونه جشن ها می تواند نقطه ای مشترک در دریای اختلافات باشد

به گزارش خبرگزاری مهر، طاهره حسنلو پژوهشگر اجتماعی در یادداشتی درخصوص اهمیت جشنهای غدیر نوشت: اهمیت دادن ایرانیان به برپایی مناسک جمعی و حضور فعال در آئینهای اجتماعی پیشینهای چندین هزارساله دارد.
از مناسک مهی (وابسته به ماه) و خورشیدی در ایران باستان گرفته تا ورود اسلام و برپایی سوگواریها و جشنهای مذهبی که هرکدام دارای نظامهای هویتی و معنایی خود بودهاند و نقش مؤثری در هویت یابی و انسجام نظام¬های اجتماعی داشتهاند.
اسلام به عنوان دینی که توجه ویژهای به حضور فعال انسان در اجتماع دارد و هرگونه فعالیت اجتماعی را نیز ارزشمندتر از شکل فردی آن میداند با ورود به فرهنگ ایرانی، باعث ایجاد تغییرات و اضافه شدن آیین¬های جمعی جدیدی شد که به مرور با فرهنگ و سنت ایرانی امتزاج و همسازی یافت و ایرانیان در طول سالها سعی کردند مناسک مربوط به پیشینه تاریخی و مذهبی خود را به صورت توأمان حفظ کنند و از آن برای تعریف هویت ایرانی-اسلامی خود بهره ببرند.
بنابراین جشن و سوگواری دو وجه از این فرآیند هویت بخش در اجرای آئینهای جمعی شد.
اما به دلایل بسیاری و در طول زمان کفه آئینهای جمعی سوگواری در مذهب سنگینتر از کفه جشنها شد تاجایی که افراط و تفریط در اهمیت دادن به سوگواریهای مذهبی و مغفول گذاردن جشنهای مذهبی باعث شد تا تصویری که از آئینهای جمعی مذهبی برای نسل جوان شکل میگیرد تصویر بانشاط و جذابی نباشد.
کمااینکه شاهد حضور گسترده و پرشوق و اشتیاق جوانان در مراسمهای سوگواری به ویژه ایام محرم و صفر و عزاداری آل الله بودهایم اما همواره جای خالی یک اجتماع بر محور شادی مومنانه احساس میشد.
یک جشن بزرگ و یک گردهمایی مذهبی که سالها بزرگان این عرصه فقدان آن و اثرات منفی ناشی از این فقدان را گوشزد میکردند.
غدیر و برگزاری «مهمانی ۱۰ کیلومتری»
عید غدیر از مهم¬ترین و اساسی¬ترین اعیاد شیعیان است که در فرمایش پیامبر عظیم الشان اسلام، بزرگترین عید امت و برتر از اعیاد دیگر معرفی شده است.
این عید در تاریخ معاصر ایران و حتی پس از انقلاب اسلامی هیچ گاه منطبق با شأن و عظمت خود گرامی داشته نشد و خلأ حضور دستگاه¬های فرهنگی و رسانه¬ای و افراد شاخص مذهبی در بسیج کردن امکانات خود برای برپایی یک پویش عظیم و درک اهمیت بزرگداشت این عید، به شدت قابل مشاهده بود.
کمااینکه این بزرگداشت در محله¬های کوچک و درقالب جشن¬های هیئات مذهبی دیده میشد اما عدم بازتاب این ظرفیت¬ها منجر به یک اتفاق بزرگ و مؤثر نمیشد.
سال گذشته تصمیم گیری نهادهای فرهنگی برای برگزاری یک کارناوال خیابانی بر محور جشن و شادی و با هدف گرامیداشت این روز بزرگ ایده¬ای نو و قابل توجه بود که برای اولین بار میرفت تا تجربه¬ای متفاوت برای پایتخت نشینان رقم بزند.
یکی از نکات مثبت برپایی این کارناوال خیابانی که به نام «مهمانی ده کیلومتری» شناخته شد تمرکز بر همکاری گروه¬ها و نهادهای مردمی با نهادهای سیاسی و فرهنگی بود.
متصدیان امر به خوبی دریافته بودند برگزاری مناسک جمعی هیچ گاه امری از بالا به پایین نبوده و عدم درگیرشدن مردم درایجاد مقدمات و متن اجتماع، آن را از حالت مطلوب خود خارج میکند.
پس به این ترتیب از هیئات مذهبی، مدارس، دانشگاه-ها، مراکزعلمی و درمانی، مراکزفرهنگی و قرآنی، مساجد و … دعوت شد تا برپایی غرفه در مسیرهای تعیین شده، به نقش آفرینی منطبق با اهداف و تجربیات خود با محوریت عید غدیر بپردازند تا بتوانند طیف¬های متنوعی از مردم با سلایق و علایق مختلف را در این جشن همگانی درکنارهم قراردهند.
همچنین عموم مردم نیز امکان داشتند تا با مشارکت¬های مالی و یا حضور داوطلبانه عرصه مشارکت خود را گسترش دهند.
مردمی بودنی که انتظار می¬رود درسال¬های بعد و با بهتر شدن زیرساخت¬های شهری، نقش پررنگ-تری از گذشته به خود بگیرد.
غدیر بستری برای همبستگی
امسال در ۱۶ ام تیرماه ۱۴۰۲ باردیگر گروه¬های مختلف اجتماعی و مخاطبان گوناگون منتظر شرکت در این آئین تازه متولد شده هستند.
در شرایطی که از شهریورماه ۱۴۰۱ تا کنون اتفاقات سیاسی و اجتماعی و فشارهای داخلی و خارجی گوناگون باعث هرچه دورترشدن گروه¬های مختلف اجتماعی در جامعه ایران از یک دیگر شده بیش از هرزمانی نیاز به پافشاری بر نقاط مشترک احساس میشود.
کما اینکه یکی از آثار و نتایج ایجاد و برگزاری مناسک جمعی تقویت روح جمعی و هویت مشترک است.
هویت مشترکی که برخلاف تصور برخی افراد هنوز یک از ارکان اصلی وحدت جامعه ایرانی است و آن ارادت و عشق به اهل بیت علیهم السلام بوده-است.
ارادت و علاقه¬ای که در بزنگاه¬های سیاسی به غلط در آن تشکیک می¬شود اما با فرا رسیدن زمان¬های مربوط به ابراز این محبت به صورت اجتماعی، تمام معادلات پیشین را به هم میریزد.
در شرایطی کنونی که کژاندیشان داخلی و کاسبان خارجی از هر فرصت و موقعیتی برای تعمیق گسست¬های اجتماعی جامعه¬ی ایرانی استفاده می¬کنند و بر طبل ناامیدی و افسردگی و پوچی میکوبند، ایجاد چنین فضاهایی برای یک ابراز شادی دسته جمعی، یک ابراز ارادت جمعی علاوه بر اثرات مثبت معنوی بر افراد جامعه می-تواند روح معنوی جامعه را نیز تقویت کند.
(که لزوماً به معنای تغییرظواهرنیست).
همچنین تصویری که ازاین گردهمایی بزرگ و مشارکت میلیونی به جهان مخابره میشود تأثیرات ارزشمندی خواهد داشت.
کما اینکه رسانه¬های ضددین و ضد ایرانی در سال گذشته تمام تلاش خود را کردند تا این کارناوال با شکوه را کوچک و کم ارزش جلوه دهند.
ایران به عنوان یکی از معدود کشورهایی که مذهب رسمی آن تشیع است و بسیاری از شیعیان جهان از آن به عنوان آرمان شهر دوست داشتنی خود یاد می¬کنند و علاقه¬ای بر محور مذهب مشترک با آن حس می¬کنند، بسیار پیش¬تر ازاین باید پرچم¬دار گرامیداشت بزرگ¬ترین عید شیعیان می¬بود.
اتفاقی که در این ۲ سال افتاد می¬رود تا مبدا مهمی در برپایی جشن¬های جمعیِ مذهبی و یا حتی به الگوی شیعیانی که جمعیت قابل توجهی در سایر کشورها دارند بدل شود.
الگویی که با مشارکت جوانان مؤمن می¬تواند هرسال وجه مؤثر و پرجاذبه¬¬تری به خود بگیرد.
البته یکی از مهم¬ترین نکاتی که برای ماندگار شدن این سنت باید در نظرگرفته شود، توجه به هرچه همه¬گیرتر بودن برنامه¬ریزی¬ها و عدم تمرکز بر نمادها و فعالیت¬هایی است که مجدداً باعث تعمیق شکاف¬های اجتماعی شود.