حاکمان بلامنازع مطبها
بالاخره با لحن خاصي ميگويد: «مطب دکتر فلاني بفرماييد!» با دلخوري تقاضاي وقت معاينه کرده و به اورژانسي بودن شرايط بيمارم اشاره ميکنم. با سردي پاسخ ميدهد که دکتر تا ماه آينده زمان ندارد و اگر ميخواهم ماه ديگر تماس بگيرم و بي خداحافظي قطع ميکند.

بالاخره با لحن خاصي ميگويد: «مطب دکتر فلاني بفرماييد!» با دلخوري تقاضاي وقت معاينه کرده و به اورژانسي بودن شرايط بيمارم اشاره ميکنم.
با سردي پاسخ ميدهد که دکتر تا ماه آينده زمان ندارد و اگر ميخواهم ماه ديگر تماس بگيرم و بي خداحافظي قطع ميکند.
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، خیابان 17 شهریور تبریز و مجتمعهایی که صدها پزشک متخصص را در خود جای داده است.
پزشکانی که نه تنها به مردم تبریز بلکه به مراجعان سایر استانهای همجوار و حتی کشورهای همسایه نیز خدمات درمانی ارائه میکنند.
برخیها که خیلی معروف هستند، نوبت چندین ماهه و گاهی بیشتر از یک ساله میدهند.
البته اگر کمی سرکیسه را شل کنید و به قولی سیبیل برخی آقای منشی را حسابی چرب کنید، میتوانید چند روزه و حتی چند ساعته هم وقت بگیرید.
ممکن نیست با این عبارتها و جملات کوتاه آشنا نباشید.
بارها و بارها این جملات را از پشت خط تلفن شنیدهاید.
«بفرمائید؛ بله، مطب دکتر...، مشکلاتان چیست؟
برای چه روزی وقت میخواهید؟
متأسفانه وقتها پر است.
فقط روز شنبه هشتم اسفند ماه ساعت 8 شب یک نوبت خالی داریم.
دوباره منشی تکرار میکند؛ متأسفانه وقتها پر است.
کمی تأمل بفرمائید».
این منشیان، حاکمان بلامنازع مطب پزشکان هستند، از نحوه برخوردشان گرفته تا نوبت دهی به بیماران، مسائلی هستند که در مراجعه به مطبها کم و بیش دیده میشوند.
البته هستند کسانی که هم خوش برخوردند و هم اینکه حال بیماران را درک کرده و نوبت دهی عادلانه انجام میدهند.
اکنون سوال اینجاست که آیا پزشکان محترم از این رفتار منشیان خود با خبرند؟
برای پاسخ به این سوال، باید از خودمان بپرسیم که آیا تا به حال به پزشکی مراجعه داشتهایم که از ما درباره رفتار منشیش سوالی بپرسد؟
و یا در مقابل انتقاد ما از منشی، ایشان را بازخواست کند؟
حال اگر از این هفتخوان نوبتگیری هم که بگذریم، نوبت به پرداخت هزینه ویزیت میرسد.
در حالی که بیشتر پرداختها هم اکنون به صورت الکترونیک و از طریق کارتخوانها انجام میگیرد، اما شاهد این هستیم که ویزیت برخی از پزشکان به صورت نقدی دریافت میشود و در صورتی که بیمار اعتراض کند، پاسخهایی همچون خرابی کارتخوان، قطع ارتباط و ...
دریافت میکند.
به نظر میرسد این کار نوعی از شیوههای فرار مالیاتی باشد.هیچکس نمیخواهد اهمیت کار پزشکان در جامعه را نفی کند و زحمات شبانه روزی آنان را نادیده بگیرد.
اما در حالی که اقشار کم درآمد جامعه همچون کارمندان و کارگران مالیات خود را به صورت کامل و حتی قبل از دریافت حقوق ماهانه خود میپردازند، این کار مصداق بارزی از بیعدالتی در جامعه است.
به خوبی میدانیم که درآمد حاصل از مالیات صرف عمران و آبادانی کشور شده و هزینه بخشی از خدمات ارائه شده به مردم از طریق همین مالیات، تامین میشود، ولی در حالی که اینگونه پزشکان نیز از خدمات جامعه بهره میبرند، سهم خود را از این هزینهها نمیپردازند.
به نظر میرسد برخی پزشکان در حاشیه امنی جای گرفتهاند که به سختی میتوان وارد آن شد، در سالهای گذشته نیز هر گونه انتقاد از وضعیت درمان در کشور، با واکنشهای تندی از سوی جامعه پزشکان مواجه شده، اما این موضوع چیزی از اهمیت واقعیت اوضاع درمانی و نگرش مردم به آن نمیکاهد.
قدر مسلم، پزشکان از اقشار پردرآمد جامعه هستند و با وجود اینکه عدهای از آنان لباس طبابت را مقدس شمرده و همچون شهروندی وظیفه شناس سهم مالیاتی خود را پرداخت میکنند، اما در مقابل عدهای نیز هستند که به روشهای مختلف سعی در دور زدن سیستم مالیاتی کشور دارند.
به نظر میرسد که در ابتدا باید جامعه پزشکی کشور و نظام پزشکی به این مسئله واکنش نشان دهند و اهرمهای نظارتی خود را در این زمینه قویتر کنند و در وهله دوم نهادهای نظارتی دیگر همچون سازمان تعزیرات، امور مالیاتی و سایر نهادهای مرتبط، به طور جدی به این موضوع ورود پیدا کنند، چرا که ظهور چنین مسائلی، اگر با واکنش مناسب همراه نباشد، موجب بی اعتمادی مردم به دولت و نهادهای نظارتی خواهد شد.
نگارنده: مهدی زنده رزم
انتهای پیام/60001/ر