امام گفت مگر بناست هزارسال با آمریکا رابطه نداشته باشیم؟
مهر
|
فرهنگی و هنری
|
شنبه، 06 خرداد 1402 - 09:28
وقتی رفیقدوست برای وزارت سپاه ساختمان لانه جاسوسی را پیشنهاد داد،امام خمینی گفت:مگر بناست هزارسال با آمریکا رابطه نداشته باشیم؟آنجا سفارت آمریکاست. روزی سر عقل میآیند و روابط برقرار میشود.

خلاصه خبر
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ صادق وفایی: خاطرات محسن رفیقدوست، اثری است که انتشارات سوره مهر در قالب مجموعه سهجلدی «برای تاریخ میگویم» منتشر کرده است.
اینکتاب با مصاحبه و تدوین سعید علامیان منتشر شده و اولینجلدش، خاطرات رفیقدوست را از سال ۱۳۵۷ و ورود امام خمینی (ره) پس از تبعید به میهن تا سال ۱۳۶۸ یعنی مقطع پایان جنگ و رحلت امام خمینی (ره) شامل میشود.
جلد اول «خاطرات محسن رفیقدوست» برای اولینبار سال ۱۳۹۱ چاپ شد و نسخههای چاپ پنجمش هم سال ۹۸ به بازار نشر عرضه شدند.
بنا داریم در قسمتهای بعدی پرونده خاطرات رفیقدوست، ادامه بررسی اینخاطرات را از جلد دوم پی بگیریم.
پیش از این، چهارقسمت از پرونده «مرور خاطرات محسن رفیقدوست» منتشر شده که هر چهار قسمت به مطالب مجلد اول اینکتاب مربوط هستند.
اولینقسمت از بررسی جلد دوم را هم به موضوع ارتباط ایران و آمریکا در خاطرات رفیقدوست اختصاص میدهیم.
یکی از خاطرات محسن رفیقدوست درباره ارتباط جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا، مربوط به نقل قولی است که از جواد لاریجانی میکند.
امام فرمودند: "چرا میخواهی به آنجا بروی؟
آنجا سفارت آمریکاست، بالاخره آنها روزی سر عقل میآیند و روابط برقرار میشود به اینترتیب رفیقدوست به حاجاحمد خمینی فرزند امام (ره) میگوید «ببینید حضرت امام اجازه میدهند وزارت سپاه را در سفارت آمریکا تشکیل بدهم؟» حاجاحمد خمینی با اینپیام نزد امام خمینی (ره) رفته و دقایقی بعد برمیگردد.
رفیقدوست در جلد دوم کتاب خاطراتش درباره اینماجرا میگوید:
امام فرمودند: "چرا میخواهی به آنجا بروی؟
شخص دیگری که در زمینه رابطه ایران و آمریکا در جلد دوم خاطرات رفیقدوست حضور دارد، کمال خرازی است.
بخشی از گفتگوهای ایندو هم مربوط به آمریکا و دخالتهایش در امور کشورهای دیگر است که در جلد دوم خاطرات رفیقدوست به آن اشاره شده است.
رفیقدوست اینتوضیح را در خاطراتش اضافه کرده که در افغانستان به دانشجو، طالب میگویند و طی سالهای بعد، گروهی که افغانستان را تحت سیطره خود درآورد، دقیقا دانشجویان افغانی بودند که زیر نظر آمریکاییها دوره دیده و تربیت شدند.
او در بخش دیگری از خاطراتش که در جلد دوم کتاب درج شدهاند، اینگونه گمانهزنی میکند که آمریکا وقتی طالبان را درست کرد و بر افغانستان مسلط کرد، «شاید» بیش از آنکه میخواست نفوذ روسها را از افغانستان دور کند، میخواست برای ایران فکری کند.
اینکتاب با مصاحبه و تدوین سعید علامیان منتشر شده و اولینجلدش، خاطرات رفیقدوست را از سال ۱۳۵۷ و ورود امام خمینی (ره) پس از تبعید به میهن تا سال ۱۳۶۸ یعنی مقطع پایان جنگ و رحلت امام خمینی (ره) شامل میشود.
جلد اول «خاطرات محسن رفیقدوست» برای اولینبار سال ۱۳۹۱ چاپ شد و نسخههای چاپ پنجمش هم سال ۹۸ به بازار نشر عرضه شدند.
بنا داریم در قسمتهای بعدی پرونده خاطرات رفیقدوست، ادامه بررسی اینخاطرات را از جلد دوم پی بگیریم.
پیش از این، چهارقسمت از پرونده «مرور خاطرات محسن رفیقدوست» منتشر شده که هر چهار قسمت به مطالب مجلد اول اینکتاب مربوط هستند.
اولینقسمت از بررسی جلد دوم را هم به موضوع ارتباط ایران و آمریکا در خاطرات رفیقدوست اختصاص میدهیم.
یکی از خاطرات محسن رفیقدوست درباره ارتباط جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا، مربوط به نقل قولی است که از جواد لاریجانی میکند.
امام فرمودند: "چرا میخواهی به آنجا بروی؟
آنجا سفارت آمریکاست، بالاخره آنها روزی سر عقل میآیند و روابط برقرار میشود به اینترتیب رفیقدوست به حاجاحمد خمینی فرزند امام (ره) میگوید «ببینید حضرت امام اجازه میدهند وزارت سپاه را در سفارت آمریکا تشکیل بدهم؟» حاجاحمد خمینی با اینپیام نزد امام خمینی (ره) رفته و دقایقی بعد برمیگردد.
رفیقدوست در جلد دوم کتاب خاطراتش درباره اینماجرا میگوید:
امام فرمودند: "چرا میخواهی به آنجا بروی؟
شخص دیگری که در زمینه رابطه ایران و آمریکا در جلد دوم خاطرات رفیقدوست حضور دارد، کمال خرازی است.
بخشی از گفتگوهای ایندو هم مربوط به آمریکا و دخالتهایش در امور کشورهای دیگر است که در جلد دوم خاطرات رفیقدوست به آن اشاره شده است.
رفیقدوست اینتوضیح را در خاطراتش اضافه کرده که در افغانستان به دانشجو، طالب میگویند و طی سالهای بعد، گروهی که افغانستان را تحت سیطره خود درآورد، دقیقا دانشجویان افغانی بودند که زیر نظر آمریکاییها دوره دیده و تربیت شدند.
او در بخش دیگری از خاطراتش که در جلد دوم کتاب درج شدهاند، اینگونه گمانهزنی میکند که آمریکا وقتی طالبان را درست کرد و بر افغانستان مسلط کرد، «شاید» بیش از آنکه میخواست نفوذ روسها را از افغانستان دور کند، میخواست برای ایران فکری کند.