کارگردان فیلم مامبار پیرت: علاقه نداشتم از فلاکت هموطنانم مخاطب جذب کنم- اخبار سینما و تئاتر - اخبار فرهنگی تسنیم
تسنیم
|
فرهنگی و هنری
|
جمعه، 05 خرداد 1402 - 15:44
کارگردان فیلم مامبار پیرت با اشاره به جلب نظر منتقدان به اثرش گفت: علاقه ندارم و نداشتم که از فلاکت و بدبختی هموطنانم برای موفقیت در جشنواره استفاده کنم قصد دارم تصویری متفاوت از آفریقا و کشورم در ذهن مخاطبان غربی ایجاد کنم.

خلاصه خبر
داستان این مادر در میانه یک جامعه سنتی و تمامی مشکلات حاشیهای آن در فیلم آنچنان خودمانی و واقعی طرح شده که اغلب مخاطبان و البته منتقدان براین باورند که خالق این اثر میتواند به یکی از موفقترین کارگردانهای زن در عرصه فیلمسازی تبدیل شود.
به عقیده منتقدان کارگردان توانسته یک داستان واقعی را با کمی تخیل به خوبی همانند تار و پود یک تابلو فرش به یکدیگر گره زده و نهایتاً تصویری بسیاری جذاب و قابل باور را در مقابل دیدگان مخاطبان قرار دهد.
"ممبر پیرت" اولین تجربه فیلم داستانی بلند شماست، هرچند که بر اساس زندگی پسر عموی شما ساخته شده است.
مرز بین مستند و داستان از نظر شما چیست؟
البته روایت داستان را بگونهای مدیریت کردم که قاطعیت فیلم مستند هم در این اثر دیده شود تاجایی که به جای محکوم کردن همسر این مادر سرپرست خانواده برای ایجاد شرایط فعلی، سراغ استعمار و قوانین غیر منطقی حاکم بر کشور رفتهام.
چرا خیاطی و پارچه را قلب فیلم درنظر گرفتید؟
فیلم من داستان پیرت (زن نقش اصلی) را روایت میکند که در زندگی واقعی یک خیاط است.
نباید فراموش کنیم که خیاط با هنرش زشتیها و مشکلات اندام ما را میپوشاند که نمادی از جامعه است، اما واقعیت اینجاست که در فرهنگ کشورهایی مثل کشور من خیاطی محل گپ و گفتهای خودمانی در یک محله است و معمولاً مشتری خیاطی صرفا برای سفارش یا انجام کارشان به خیاطخانه نمیروند بلکه بعضا ساعتها درکنار کار اصلی که همان لباس و پارچه هست با هم درد دل میکنند همانطور که در برخی فرهنگها قهوهخانه چنین شرایطی دارد.
اما از آنجا که نقش اصلی داستان من برای اینکه بتواند درآمد بیشتری داشته باشد فقط برای زنان خیاطی نمیکند و مردان هم مشتری این خیاطی هستند که داستان را جذاب کرده است.
نظر شما در مورد نگاه صنعت سینما به قاره چیست؟
من آنها را سرزنش نمیکنم، زیرا آنها به اینگونه محلهها و تصاویر مربوطه عادت کردهاند، اما اگر به دنبال بازار غرب هستم نمیخواهم با استفاده از مشکلات محلههای کشورم نظر مخاطب را جلب کنم بلکه سوژه من یک زن خیاط است بنابراین اگر بتوانم کاری کنم که مخاطبان کشورهای غربی سوژه را قبول کنند و ببپذیرند یعنی برنده شدهام.
ببینید در نگاه غربیها تصویری قاره آفریقا با فقر، بیماری، تجاوز، خشونت شکل گرفته درحالی که من نرمی و لطافت و زیبایی رنگهای پارچه را قصد دارم به نمایش بگذارم که حاشیههایی در دل خود دارد.
به عقیده منتقدان کارگردان توانسته یک داستان واقعی را با کمی تخیل به خوبی همانند تار و پود یک تابلو فرش به یکدیگر گره زده و نهایتاً تصویری بسیاری جذاب و قابل باور را در مقابل دیدگان مخاطبان قرار دهد.
"ممبر پیرت" اولین تجربه فیلم داستانی بلند شماست، هرچند که بر اساس زندگی پسر عموی شما ساخته شده است.
مرز بین مستند و داستان از نظر شما چیست؟
البته روایت داستان را بگونهای مدیریت کردم که قاطعیت فیلم مستند هم در این اثر دیده شود تاجایی که به جای محکوم کردن همسر این مادر سرپرست خانواده برای ایجاد شرایط فعلی، سراغ استعمار و قوانین غیر منطقی حاکم بر کشور رفتهام.
چرا خیاطی و پارچه را قلب فیلم درنظر گرفتید؟
فیلم من داستان پیرت (زن نقش اصلی) را روایت میکند که در زندگی واقعی یک خیاط است.
نباید فراموش کنیم که خیاط با هنرش زشتیها و مشکلات اندام ما را میپوشاند که نمادی از جامعه است، اما واقعیت اینجاست که در فرهنگ کشورهایی مثل کشور من خیاطی محل گپ و گفتهای خودمانی در یک محله است و معمولاً مشتری خیاطی صرفا برای سفارش یا انجام کارشان به خیاطخانه نمیروند بلکه بعضا ساعتها درکنار کار اصلی که همان لباس و پارچه هست با هم درد دل میکنند همانطور که در برخی فرهنگها قهوهخانه چنین شرایطی دارد.
اما از آنجا که نقش اصلی داستان من برای اینکه بتواند درآمد بیشتری داشته باشد فقط برای زنان خیاطی نمیکند و مردان هم مشتری این خیاطی هستند که داستان را جذاب کرده است.
نظر شما در مورد نگاه صنعت سینما به قاره چیست؟
من آنها را سرزنش نمیکنم، زیرا آنها به اینگونه محلهها و تصاویر مربوطه عادت کردهاند، اما اگر به دنبال بازار غرب هستم نمیخواهم با استفاده از مشکلات محلههای کشورم نظر مخاطب را جلب کنم بلکه سوژه من یک زن خیاط است بنابراین اگر بتوانم کاری کنم که مخاطبان کشورهای غربی سوژه را قبول کنند و ببپذیرند یعنی برنده شدهام.
ببینید در نگاه غربیها تصویری قاره آفریقا با فقر، بیماری، تجاوز، خشونت شکل گرفته درحالی که من نرمی و لطافت و زیبایی رنگهای پارچه را قصد دارم به نمایش بگذارم که حاشیههایی در دل خود دارد.