توهم کنترل قیمت یا اصلاح قیمت محصولات کشاورزی
مهر
|
اقتصادی
|
جمعه، 05 خرداد 1402 - 11:40
تجربه کشوری مانند چین نشان میدهد به دلیل سرکوب قیمتهای کشاورزی، کمبود مواد غذایی در تمام سالهایی که چین درگیر برنامهریزی متمرکز بود، فراگیر شده و انحراف قیمتها مانع رشد اقتصادی شده است.

خلاصه خبر
برخی از کارشناسان اقتصادی عنوان میکنند این موضوع منجر به نا به سامانی بازار شده و چالشهایی را به وجود آوردهاند.
به طور قطع در بازاری انحصاری برای اینکه در حق مصرف کننده اجحاف نشود ضرورت دارد تا برخی کالاها کنترل قیمت شوند.
حسین شیرزاد، تحلیل گر بخش کشاورزی، درباره تجربه بازنگری در سیاستهای چین در تولید و تجارت مواد غذایی به مهر گفت: اصلاحات «بازار محور» چین به لحاظ تاریخی در سه مرحله پیشرفت کرده است؛ افزایش قیمتهای مربوط به لجستیک کشاورزی، معرفی مکانیسمهای بازار برای جایگزینی کنترلهای دولتی و حرکت به سمت عملیات کامل بازار رقابتی.
این سلسله اصلاحات فراگرد تولید کشاورزی را تقویت کرد، مصرف سرانه محصولات غذایی را افزایش داد و امنیت غذایی ملی را تقویت کرد.
چنانکه برخی از تغییراتی که از اواخر قرن بیستم شاهد آن بودهایم، وابسته به تغییر در الگوی مصرف، نقش رسانهها و گرایش مصرف کنندگان چینی بوده است.
بسیاری از اشکال کنترل قیمت به طور گستردهای عملکرد بازار را مخدوش کرده و منجر به کمبود فراگیر و افزایش هزینهها میشد؛ به همین دلیل تقریباً هیچ آمار درستی از میزان مصرف شیر و سایر محصولات لبنی وجود ندارد.
سطح زندگی نزدیک به سطح معیشتی بوده و نوسان قیمت مواد غذایی زیاد بود.
در اسناد حزب آمده که قیمتهای کشاورزی متفاوت است زیرا تولید و مصرف متغیر است.
شوک به تولید و مصرف منجر به تغییر قیمت میشود.
مصرف نیز به دلیل تغییر در درآمدها، تغییر در قیمت جانشینها و تغییر ذائقه مردم متفاوت است.
با این وجود، شوکهای تقاضا به ویژه شوکهای درآمدی و شوکهای سیاسی و سیاست گذاری نیز ممکن است نقش مهمی ایفا کنند؛ البته میزانی که شوکهای تولید و مصرف به نوسان قیمت تبدیل میشوند به کششهای عرضه و تقاضا بستگی دارد که به نوبه خود نشاندهنده واکنش تولیدکنندگان و مصرفکنندگان به تغییرات قیمتی است.
مصرف کنندگان هم معمولاً تمایلی به تجدید نظر در الگوهای غذایی ندارند و جایگزینهای کمی در سبد مصرف داشته باشند
قیمتهای بالا و بیثبات مواد غذایی یک چالش مهم سیاستی است و درک پویایی تورم و نوسان قیمت مواد غذایی در طراحی پاسخهای مناسب سیاستی ضروری است.
به عنوان مثال در سمت عرضه، زمانی که قیمتها بهطور خودسرانه به پایینتر از سطح بازار سرکوب میشوند، برخی از شرکتها فعالیت در آن حوزه تجاری را بیسود میدانند و بازار را ترک میکنند، در حالی که شرکتهای باقی مانده نیز تولید را کاهش خواهند داد.
بنابراین، عرضه کل کاهش مییابد.
شیرزاد با اشاره به بازار تقاضا اضافه کرد: در سمت تقاضا، کنترل قیمتها بار رفاهی مستقیم را بر مصرف کنندگان تحمیل کرد و صفهای طولانی انتظار مستقیماً منجر به تخصیص نادرست کالاها شد.
در گزارش توسعه جهانی ۱۹۸۳، محققان بانک جهانی نیز اعوجاج قیمتها را در ۳۱ کشور در حال توسعه اندازه گیری و نشان میداد که نرخ رشد تولید ناخالص داخلی برای کشورهایی با اعوجاج قیمتی بالا تقریباً دو واحد درصد کمتر از میانگین ۳۱ کشور است، در حالی که نرخ رشد کشورهایی با اعوجاج قیمتهای پایین دو درصد بیشتر از میانگین است.
به طور قطع در بازاری انحصاری برای اینکه در حق مصرف کننده اجحاف نشود ضرورت دارد تا برخی کالاها کنترل قیمت شوند.
حسین شیرزاد، تحلیل گر بخش کشاورزی، درباره تجربه بازنگری در سیاستهای چین در تولید و تجارت مواد غذایی به مهر گفت: اصلاحات «بازار محور» چین به لحاظ تاریخی در سه مرحله پیشرفت کرده است؛ افزایش قیمتهای مربوط به لجستیک کشاورزی، معرفی مکانیسمهای بازار برای جایگزینی کنترلهای دولتی و حرکت به سمت عملیات کامل بازار رقابتی.
این سلسله اصلاحات فراگرد تولید کشاورزی را تقویت کرد، مصرف سرانه محصولات غذایی را افزایش داد و امنیت غذایی ملی را تقویت کرد.
چنانکه برخی از تغییراتی که از اواخر قرن بیستم شاهد آن بودهایم، وابسته به تغییر در الگوی مصرف، نقش رسانهها و گرایش مصرف کنندگان چینی بوده است.
بسیاری از اشکال کنترل قیمت به طور گستردهای عملکرد بازار را مخدوش کرده و منجر به کمبود فراگیر و افزایش هزینهها میشد؛ به همین دلیل تقریباً هیچ آمار درستی از میزان مصرف شیر و سایر محصولات لبنی وجود ندارد.
سطح زندگی نزدیک به سطح معیشتی بوده و نوسان قیمت مواد غذایی زیاد بود.
در اسناد حزب آمده که قیمتهای کشاورزی متفاوت است زیرا تولید و مصرف متغیر است.
شوک به تولید و مصرف منجر به تغییر قیمت میشود.
مصرف نیز به دلیل تغییر در درآمدها، تغییر در قیمت جانشینها و تغییر ذائقه مردم متفاوت است.
با این وجود، شوکهای تقاضا به ویژه شوکهای درآمدی و شوکهای سیاسی و سیاست گذاری نیز ممکن است نقش مهمی ایفا کنند؛ البته میزانی که شوکهای تولید و مصرف به نوسان قیمت تبدیل میشوند به کششهای عرضه و تقاضا بستگی دارد که به نوبه خود نشاندهنده واکنش تولیدکنندگان و مصرفکنندگان به تغییرات قیمتی است.
مصرف کنندگان هم معمولاً تمایلی به تجدید نظر در الگوهای غذایی ندارند و جایگزینهای کمی در سبد مصرف داشته باشند
قیمتهای بالا و بیثبات مواد غذایی یک چالش مهم سیاستی است و درک پویایی تورم و نوسان قیمت مواد غذایی در طراحی پاسخهای مناسب سیاستی ضروری است.
به عنوان مثال در سمت عرضه، زمانی که قیمتها بهطور خودسرانه به پایینتر از سطح بازار سرکوب میشوند، برخی از شرکتها فعالیت در آن حوزه تجاری را بیسود میدانند و بازار را ترک میکنند، در حالی که شرکتهای باقی مانده نیز تولید را کاهش خواهند داد.
بنابراین، عرضه کل کاهش مییابد.
شیرزاد با اشاره به بازار تقاضا اضافه کرد: در سمت تقاضا، کنترل قیمتها بار رفاهی مستقیم را بر مصرف کنندگان تحمیل کرد و صفهای طولانی انتظار مستقیماً منجر به تخصیص نادرست کالاها شد.
در گزارش توسعه جهانی ۱۹۸۳، محققان بانک جهانی نیز اعوجاج قیمتها را در ۳۱ کشور در حال توسعه اندازه گیری و نشان میداد که نرخ رشد تولید ناخالص داخلی برای کشورهایی با اعوجاج قیمتی بالا تقریباً دو واحد درصد کمتر از میانگین ۳۱ کشور است، در حالی که نرخ رشد کشورهایی با اعوجاج قیمتهای پایین دو درصد بیشتر از میانگین است.