خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

چهارشنبه، 21 خرداد 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

چرا مدارس لاکچری ماهیتاً ضدانقلاب‌اند؟!

مشرق | فرهنگی و هنری | سه شنبه، 07 خرداد 1398 - 18:16
امام ولی به ما آموخت که نه جزء که «کل» ساختار باید اصلاح شود. امام به ما آموخت که باید در میان مردم باشیم و هر نوع خط کشی، جدایی و ویژه خواری ممنوع است.
مدارس،آموزشي،وضعيت،آموزش،كشور،؟!،مدرسه،مدعي،بهبود،ساختار،اصل ...

به گزارش مشرق، خواندن این متن کوتاه و بسیار مهم، حداکثر چهار دقیقه از وقت شما را می‌گیرد.
عاطفه صادقی در متنی نوشت:
۱- بحث را با یک مقایسه شروع می‌کنیم؛ کدام نیروی مدعی انقلابی بودن طی سال‌های اخیر، طرحی یا پیشنهادی روشن برای ارتقای وضعیت کلی آموزش و پرورش ارائه کرده است و در مقابل، انرژی و اهتمام چند نیروی حزب اللهی در شهرهای مختلف کشور، صرف راه‌اندازی مدرسه غیر انتفاعی و خصوصی شده است؟!
طبیعی است که وقتی دغدغه شما بهبود طرح شخصی و سود اقتصادی‌تان باشد نسبت به اصلاح و ارتقای کلیت ساختار بی‌اعتنا می‌شوید و اصلاً مگر می‌توانید حرفی بزنید و انتقادی کنید؟!
تا حرف بزنید غول بی شاخ و دم آموزش و پرورش که کل مجوزها در انحصار اوست، برای مدرسه خصوصی‌تان سنگ‌اندازی می‌کند.
۲- فرض بگیریم انقلاب اسلامی‌ در ایران رخ نمی‌داد.
شخصیت‌هایی که بدون اثرگذاری حقیقی، همه‌جا در صدر مجالس می‌نشینند و مدعی فرهنگ‌اند، چقدر کارنامه و عملکردشان متفاوت از امروز بود؟
جز این است که همچنان به تأسی از مرحوم ک ، مدارس ویژه راه می‌انداختند و خانوادگی به فعالیت فرهنگی سودآور مشغول بودند؟!
فرض بگیریم انقلاب اسلامی رخ نمی‌داد، آیا رژیم گذشته مخالف راه‌اندازی مدرسه میم و الف و ف و میم و ح و … بود؟!
اگر قرار بود عده‌ای مسیر ویژه خود را بروند و به روند مرسوم و رایج کاری نداشته باشند، برای بچه‌هایشان مدرسه ویژه داشته باشند، در مجتمع‌های آپارتمانی ویژه زندگی کنند، در رستوران‌ها و مراکز ویژه تفریح کنند و به کلی خود را از جامعه منفک کنند، اصلاً چرا انقلاب کردیم؟!
قطعاً برای محمد رضا شاه بهتر بود شهری مخصوص برای مذهبیون و مدعیان فرهنگ و آرمان‌ها راه می‌انداخت تا آن‌جا فقط با یکدیگر حشر و نشر داشته باشند و درگیر جامعه آلوده، کم سواد و بی‌فرهنگ!
نشوند و از همه مهم‌تر موی دماغ رژیم نباشند.
۳- امام ولی به ما آموخت که نه جزء که «کل» ساختار باید اصلاح شود.
امام به ما آموخت که باید در میان مردم باشیم و هر نوع خط کشی، جدایی و ویژه خواری ممنوع است.
امام به ما یاد داد که اتفاقاً فرزند کسی که مدعی فرهنگ است و برای ریاست جمهوری ثبت نام می‌کند و سال‌ها نان فرهنگ و مدیریت این کشور را خورده، حتماً و باید در مدارس دولتی درس بخواند تا به خوبی بتواند از پس تحلیل و ارزیابی وضعیت آموزشی و تحصیلی فرزندان ایران بربیاید نه اینکه خود مؤسس و پایه‌گذار مدارس غیر انتفاعی باشد.
۴- واقعیت این است که مدارس غیر انتفاعی تمام تلاش خود را برای رضایت پدر و مادرها و پرزنت شایسته خود می‌کنند و در مقابل، مدارس دولتی ، خود را حتی از پاسخگویی مناسب به اولیا بی‌نیاز می‌بینند و تلاشی برای بهبود وضعیت خود نسبت به سال گذشته ندارند.
بی‌شک مقصر اصلی این وضعیت، جماعت مدعی انقلاب و صاحب تریبون و رسانه‌ای هستند که یا مدارس ویژه راه انداختند و به جای بهبود کیفیت آموزش و پرورش عمومی کشور و اصلاح نقایص، فقط به «برند و پرزنت» مدرسه خود اندیشیدند یا نخبگان، اساتید دانشگاه، مسؤولان و نمایندگان مجلسی که با ثبت‌نام فرزندان خود در مدارسی این‌چنین به جای رصد و ارزیابی گره‌ها و مشکلات ساختاری و محتوایی کل مجموعه آموزشی، همین‌که خیالشان از تحصیل و تربیت نوردیده‌هایشان راحت شد نسبت به وضعیت آموزشی بقیه فرزندان این کشور بی‌مسؤولیت شدند و متأسفانه خروجی چنین روندی این است که ما نه تنها آسیب شناسی منطقه‌ای و درستی از وضعیت آموزش عمومی در کشور نداریم بلکه از داشتن طرح‌های واقع‌بینانه و همه‌جانبه برای بهبود وضعیت عمومی آموزش کشورنیز محرومیم و همه تلاشمان معطوف به مشتی انتقاد نسبت به ساختار طبقاتی و ناعادلانه آموزشی شده که البته در جای خود مهم و قابل توجه است.
۵- با چنین روندی طبیعتاً مدارس لاکچری با روکش انقلابی و مذهبی، ماهیتاً ضدانقلاب می‌شوند چون علاوه بر تولید نابرابری و بی‌عدالتی آموزشی، با توجیهات و بهانه‌های زیبا و دهان پرکن، موجب کناره‌گیری، اتمی‌شدن و جزیره‌گرایی بخش مهمی از جامعه نخبگانی، مذهبی و صاحب‌تریبون شده و به جای مسؤولیت‌پذیری، تعهد جمعی و نظارت و تلاش برای اصلاح و ارتقای ساختار و روند آموزش دولتی و عمومی، کناره‌گیری و انزوا نسبت به آن را رقم می‌زنند.
در حقیقت بزرگترین خسارت این نوع مدارس که چه بسا علت‌العلل بی‌عدالتی آموزشی نیز هست، کر، کور و لال شدن گوش‌ها، چشم‌ها و زبان‌های نخبگانی است که می‌بایست ناظر و ارزیاب روند آموزشی کشور باشند.