خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

جمعه، 16 خرداد 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

دعا بیان غم دوری از حضرت محبوب است/ دعا در آینه اولیای الهی

مهر | دین و اندیشه | سه شنبه، 07 خرداد 1398 - 06:07
پیامبر اسلام و ائمه اطهار تحت تأثیر قرآن و هماهنگ با قرآن مطالب بسیاری راجع به حقیقت راز و نیاز، مناجات و آداب و فلسفه دعا فرموده اند و خود دعاهای بسیار عمیق و زیبایی به یادگار گذاشته اند.
دعا،مناجات،لا،مَنْ،دعاي،امام،وَ،دوش،دي،انسان،حضرت،الله،نور،خداو ...

به گزارش خبرنگار مهر، متنی که در ادامه می‌آید یادداشتی است از سید سلمان صفوی، رئیس آکادمی مطالعات ایرانی لندن که به مناسبت ماه عبادت و بندگی از نظر شما می‌گذرد؛
دعا قیام خاشعانه، خاضعانه و مخلصانه در محضر خدای قادر است که درگاهش به روی جویندگان حق و توبه کاران گشوده است و پناه جان سوختگان، یاور ضعیفان همراه غریبان، اکرم الاکرمین، ارحم الراحمین و غیاث المستغثین است.
او یکتاست و ضدّ ندارد، یگانه است و بی‌مانند، بی نیاز مطلق، داوری دادگر، پروردگاری بی وزیر، عزّتمندی بی خواری، توانگری بی نیاز و پادشاهی عزل ناپذیر است.
دعا راز و نیاز در محضر پروردگاری است که شکوه و زیبایی تنها از آن اوست، توانایی و برازندگی تنها از آن اوست، فرمانروایی و شوکت تنها از آن اوست.
آفریننده هر مخلوق، روزی بخش هر روزی خوار، غم گسار هر غم زده، فرج بخش هر اندوهگین، مهرورز بر هر مهرجو، یاور هر بی یاور، پرده پوش هر کاستی، پناه هر رانده شده، پزشک قلب‌ها، اجابت کننده دعای بیچارگان است.
دعا فرجام‌خواهی انسانِ مشتاقِ بی همدَم است: «یَا عِمَادَ مَنْ لا عِمَادَ لَهُ یَا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ یَا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ یَا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ یَا غِیَاثَ مَنْ لا غِیَاثَ لَهُ یَا فَخْرَ مَنْ لا فَخْرَ لَهُ یَا عِزَّ مَنْ لا عِزَّ لَهُ یَا مُعِینَ مَنْ لا مُعِینَ لَهُ یَا أَنِیسَ مَنْ لا أَنِیسَ لَهُ یَا أَمَانَ مَنْ لا أَمَانَ لَهُ.» (جوشن کبیر، فراز ۲۸) ای تکیه‬ ‏گاه آن‏که تکیه‏‬ گاه ندارد، ای پشتیبان آن‏که پشتیبانی ندارد، ای اندوخته آن‏که اندوخته‬ ‏ای ندارد، ای پناه آن‏که پناهی ندارد، ای فریادرس آن‏که فریادرسی ندارد، ای افتخار آن‏که افتخاری ندارد، ای عزّت آن‏که عزّتی ندارد، ای مددرسان آن‏که مددی ندارد، ای همدم آن‏که همدمی ندارد، ای ایمنی‏‬ بخش آن‏که ایمنی ندارد.
«دعا» راز و نیاز عاشقانه انسان با پروردگار و تنها پناهگاه انسان بی‌پناه است.
دعا بیان درد فراق و اشتیاق بازگشت به محبوب است.
«دعا» مخ عبادات است.
«دعا» بیان خالصانه نیاز انسان به حضرت پروردگار است.
دعای حقیقی مبتنی است بر معرفت، عشق، خلوص، استغاثه، تضرع، ابتهال، اشتیاق به قربت الی الله تعالی.
دعا راز و نیاز «سرگشته حق» با «نورالانوار» است: «یَا نُورَ النُّورِ یَا مُنَوِّرَ النُّورِ یَا خَالِقَ النُّورِ یَا مُدَبِّرَ النُّورِ یَا مُقَدِّرَ النُّورِ یَا نُورَ کُلِّ نُورٍ یَا نُورا قَبْلَ کُلِّ نُورٍ یَا نُورا بَعْدَ کُلِّ نُورٍ یَا نُورا فَوْقَ کُلِّ نُورٍ یَا نُورا لَیْسَ کَمِثْلِهِ نُورٌ.» (جوشن کبیر، فراز ۴۷) ای روشنی نور، ای روشنی‬ ‏بخش نور ای آفریننده نور، ای گرداننده نور، ای به اندازه‏‬ ساز نور، ای روشنی هر نور، ای روشنایی پیش از هر نور، ای ‏ روشنایی پس از هر نور، ای روشنایی بر فراز هر نور، ای نوری که همانندش نوری نیست.
نیایش راز و نیاز قلبی مستقیم انسان با حضرت محبوب، مونس، انیس، رفیق، شفیق، نصیر، ولی، کفیل، وکیل، منور و حی قیوم است.
دعا شادی‏ عارفان، آرزوی شیفتگان، محبوب توبه‏‬ کاران، ‏ امید گنهکاران، نور چشم عبادت‏‬ کنندگان و گشاینده اندوه دلگیران است.
دعا گفتگوی انسان مصفا با حضرت حبیب، طبیب، مجیب، شفیق، رفیق، مغیث، انیس است: «یَا حَبِیبَ مَنْ لا حَبِیبَ لَهُ یَا طَبِیبَ مَنْ لا طَبِیبَ لَهُ یَا مُجِیبَ مَنْ لا مُجِیبَ لَهُ یَا شَفِیقَ مَنْ لا شَفِیقَ لَهُ یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ یَا مُغِیثَ مَنْ لا مُغِیثَ لَهُ یَا دَلِیلَ مَنْ لا دَلِیلَ لَهُ یَا أَنِیسَ مَنْ لا أَنِیسَ لَهُ یَا رَاحِمَ مَنْ لا رَاحِمَ لَهُ یَا صَاحِبَ مَنْ لا صَاحِبَ لَهُ.» (جوشن کبیر، فراز ۵۹) ای دوست آن‏که دوستی ندارد، ای پزشک آن‏که پزشکی ندارد، ای‏ پاسخگوی آن‏که پاسخگویی ندارد، ای یار مهربان آن‏که مهربانی ندارد، ای همراه بی‏‬ همرهان، ای فریادرس آن‏که‏ فریادرسی ندارد، ای رهنمای آن‏که رهنمایی ندارد، ای همدم آن‏که همدمی ندارد، ای رحم‏‬ کننده آن‏که رحم‏‬ کننده‬ ‏ای ندارد ای همنشینی آن‏که همنشینی ندارد.
دعا سوخت پرواز به آسمان‌ها، کوه‌ها، ابرها و رودهای جهان غیب است.
با دعا چشم دل باز می‌شود و معرفت قلبی فوران می‌نماید.
با دعا انسان هم نشین و هم کلام حضرت حکیم و سلطان پایدار جهان بی حاجب می‌شود.
با دعا انسان در حالی که کالبدش بر فرش است در عرش پرواز می‌نماید و الوان و رنگ‌های زیبای جهان مینوی را می بیند.
با دعا انسان مرتباً در حال رفت و آمد بین عالم غیب و شهادت، دنیا و ملکوت است.
با دعا معراج انسان به حقیقت می‌پیوندد و مسکنش در عرش و فرش می‌گردد و در حالی که با فرشیان است از عرشیان است.
در فراز یازدهم دعای جوشن کبیر به زیبایی رابطه انسان و خدا در حال دعا را بیان نموده: «یَا عُدَّتِی عِنْدَ شِدَّتِی یَا رَجَائِی عِنْدَ مُصِیبَتِی یَا مُونِسِی عِنْدَ وَحْشَتِی یَا صَاحِبِی عِنْدَ غُرْبَتِی یَا وَلِیِّی عِنْدَ نِعْمَتِی یَا غِیَاثِی عِنْدَ کُرْبَتِی یَا دَلِیلِی عِنْدَ حَیْرَتِی یَا غَنَائِی عِنْدَ افْتِقَارِی یَا مَلْجَئِی عِنْدَ ضْطِرَارِی یَا مُعِینِی عِنْدَ مَفْزَعِی.» ای توشه‬ ‏ام در سختی، ای امیدم در ناگواری، ای همدم در وحشت، ای همرهم در غربت‏ ای سرپرستم در نعمت، ای فریادرسم در گرفتاری، ای رهنمایم در سرگردانی، ای توانگری‏ام در تنگدستی‏ ای پناهم در دماندگی، ای مددرسانم در پریشانی.
خدا در هنگام دعای انسان مخلص: رهنمای رهجویان، مددرس‏ مددجویان، فریادرس فریادکنان، پناه پناهندگان، ایمنی‏‬ بخش هراسندگان، یاور مؤمنان، ای مهرورز بر خاک نشستگان، پناه عصیانگران، آمرزنده گنهگاران، اجابت‬ ‏کننده دعای‏ بیچارگان است.«یَا دَلِیلَ الْمُتَحَیِّرِینَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ یَا صَرِیخَ الْمُسْتَصْرِخِینَ یَا جَارَ الْمُسْتَجِیرِینَ یَا أَمَانَ الْخَائِفِینَ یَا عَوْنَ الْمُؤْمِنِینَ یَا رَاحِمَ الْمَسَاکِینِ یَا مَلْجَأَ الْعَاصِینَ یَا غَافِرَ الْمُذْنِبِینَ یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ.» (فراز ۱۴ دعای جوشن کبیر)
«دعا» بر اساس مراتب وجودی و معنوی انسان‌ها و احوالات و مقامات سلوک متفاوت و مترتب است؛ نظیر: ۱.
مناجات التائبین (مناجات توبه کنندگان).
۲.
مناجات الشاکین (مناجات شکوه-کنندگان).
۳.
مناجات الخائفین (مناجات ترسان).
۴.
مناجات الراجین (مناجات درخواست کنندگان).
۵.
مناجات الرّاغبین (مناجات راغبان و مشتاقان حق).
۶.
مناجات الشاکرین (مناجات شکرگزاران).
۷.
مناجات المطیعین لله (مناجات اهل طاعت خدا).
۸- مناجات المریدین (مناجات اهل ارادت و اشتیاق).
۹.
مناجات المحبین (مناجات محبان خداوند).
۱۰.
مناجات المتوسلین (مناجات اهل توسل به خداوند).
۱۱.
مناجات المفتقرین (مناجات نیازمندان به درگاه خداوند).
۱۲.
مناجات العارفین (مناجات عارفان).
۱۳.
مناجات الذاکرین (مناجات اهل ذکر).
۱۴.
مناجات المعتصمین (مناجات پناه برندگان به درگاه خداوند).
۱۵.
مناجات الزاهدین (مناجات اهل زهد).
(بن: مناجات خمس عشر امام سجاد علیه السلام)
حضرت پروردگار صدای انسان را می‌شنود و جواب دعا کنندگان را می‌دهد و حاجات آنها را برآورده می‌سازد: «یَا کَافِیَ مَنِ اسْتَکْفَاهُ یَا هَادِیَ مَنِ اسْتَهْدَاهُ یَا کَالِیَ مَنِ اسْتَکْلاهُ یَا رَاعِیَ مَنِ اسْتَرْعَاهُ یَا شَافِیَ مَنِ اسْتَشْفَاهُ یَا قَاضِیَ مَنِ اسْتَقْضَاهُ یَا مُغْنِیَ مَنِ اسْتَغْنَاهُ یَا مُوفِیَ مَنِ اسْتَوْفَاهُ یَا مُقَوِّیَ مَنِ اسْتَقْوَاهُ یَا وَلِیَّ مَنِ اسْتَوْلاهُ» (جوشن کبیر، فراز ۶۰) ای کفایت کننده هرکه از او کفایت خواهد، ای راهنمای هرکه از او راهنمایی جوید، ای نگاهبان هرکه از او نگاهبانی خواهد، ای رعایت کننده هرکه از او رعایت خواهد، ای شفادهنده هرکه از او شفا طلبد، ای داور هرکه از او داوری خواهد، ای بی نیاز کننده هرکه از او بی نیازی جوید، ای وفادار به هر که از او وفا جوید، ای نیرو بخش هرکه از او نیرو خواهد، ای سرپرست هرکه از او سرپرستی خواهد.
سُبْحَانَکَ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ.
سنت دعا در آینه اولیای الهی
در قرآن کریم «سنت دعا» از سوی پیامبران الهی مانند نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، ایوب، زکریا، سلیمان علیهم السلام گزارش شده است.
یکی از مشهورترین آنها که ذکر اهل عرفان شده؛ «دعای حضرت یونس» است که به «ذکر یونسیه» معروف شده است.
این دعا؛ بیان رابطه دوسویه انسان و خدا در نیایش است؛ از سوی انسان بیان طلب و نیاز به پیشگاه حضرت محبوب و از جانب حضرت پروردگاد پاسخ و اجابت طلب و نیاز انسان.
{وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَی فِی الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ}: و ذوالنون را [یاد کن] آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او قدرتی نداریم تا در [دل] تاریکی‌ها ندا درداد که معبودی جز تو نیست منزهی تو راستی که من از ستمکاران بودم.
{فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ.}: پس [دعای] او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را [نیز] چنین نجات می‌دهیم.
پیامبر اسلام و ائمه اطهار (علیهم السلام) تحت تأثیر قرآن و هماهنگ با قرآن مطالب بسیار زیبا و متعالی راجع به حقیقت راز و نیاز، مناجات و آداب و فلسفه دعا فرموده اند و خود دعاهای بسیار عمیق و زیبایی برای بشریت به یادگار گذاشته‌اند، نظیر «دعای جوشن کبیر» پیامبر (ص)، «دعای کمیل» امام علی (ع)، «دعای نور» حضرت فاطمه (س)، «دعای عرفه» امام حسین (ع)، «صحیفه سجادیه» امام زین‌العابدین (ع)، «دعای سمات» امام محمدباقر (ع) و «دعای مکارم الاخلاق» امام سجاد (ع).
کتاب‌های معتبر متعددی در باره دعاهای اهل‌بیت (علیهم السلام) نگارش شده، نظیر «مصباح المتهجد» شیخ طوسی، «منهج الدعوات» اقبال، «مصباح الزائر» سید بن طاووس، «بلدالامین» و «مصباح» کفعمی، «مفتاح الفلاح» شیخ بهایی و «مصباح المنیر» علی مشکینی.
گزیده‌ای از سخنان معصومین (علیهم السلام) در باره اهمیت و شرایط دعا
حضرت محمدرَسُولُ الله (ص): «اَلدُّعاءُ سِلاحُ المُؤمِن وَ عِمادُ الدّینِ وَ نورُ السَّمواتِ وَ الاَرضِ»: «دعا سلاح مؤمن و ستون دین و نور آسمان‌ها و زمین است».(بحارالانوار، ۱۹،۳۵).
محمد رسول الله (ص): «دعایی که با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز شود، رد نمی‌شود».(الدعوات، ص ۵۲).
محمد رسول الله (ص): «خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که خداوند دعا را از قلب غافل بی‌خبر نمی‌پذیرد».(کنز العمال، ج ۲، ص ۷۲).
محمد رسول الله (ص): «هر کس دوست دارد خداوند هنگام سختی‌ها و گرفتاری‌ها دعای او را اجابت کند، در هنگام آسایش، دعا بسیار کند».(نهج الفصاحه، ح ۳۰۲۳).
محمد رسول الله (ص): «هیچ دعایی زودتر از دعایی که انسان در غیاب کسی می‌کند، مستجاب نمی‌شود».(بحارالأنوار، ج ۹۳، ص ۳۵۹، ح ۱۷).
محمد رسول الله (ص): «دعا کردن را در هنگام رقّت قلب غنیمت شمرید که رقت قلب؛ رحمت است».(بحارالأنوار، ج ۹۳، ص ۳۴۷، ح ۱۴)
امام علی (ع): «نَسأَلُ اللهُ مَنازِلَ الشُّهَداء وَ مَعایِشَهَ السُّعَداء وَ مُفارَقَهَ الأنبیاء».(نهج البلاغه، خطبه٢٣):» ما برای همگان سعادت و منزلت شهدا و دوستی با انبیا را می‌خواهیم».
امام حسن (ع): «من ضمانت می‌کنم خداوند دعای کسی را که در دلش هوایی جز خشنودی خدا خطور نکند، مستجاب فرماید».(اصول کافی، ج ۲، ص ۶۲، ح ۱۱).
امام حسین (ع): «عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند».(بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۲۹۴).
امام سجاد (ع): «هر کس در هیچ کاری به مردم امید نبندد و همه کارهای خود را به خدای عزوجل واگذارد، خداوند هر خواسته‌ای که او داشته باشد را اجابت می‌کند».(اصول کافی، ج ۲، ص ۱۴۸، ح ۳).
امام محمدباقر (ع): «ما مِن شَیءٍ أَحَبُّ اَلی اللهِ مِن أن یُسأل»: «هیچ چیز پیش خدا از سوال کردن از او محبوب تر نیست.» (بحارالانوار، ۱۹، ۲۶.) امام جعفرصادق (ع): «هر کس بخواهد دعایش مستجاب شود، باید کسب خود را حلال کند و حق مردم را بپردازد.
دعای هیچ بنده‌ای که مال حرام در شکمش باشد یا حق کسی بر گردنش باشد، به درگاه خدا بالا نمی‌رود».(بحارالأنوار، ج ۹۳، ص ۳۲۱، ح ۳۱).
امام جعفرصادق (ع): «هر آینه که بنده دعاکند، خداوند عزوجل به دو فرشته می‌فرماید: من دعای او را مستجاب کردم، اما حاجتش را نگه دارید، زیرا دوست دارم صدای او را بشنوم».(کافی، ج ۲، ص ۴۸۹، ح ۳).
امام موسی‌کاظم (ع): «دعای شخص روزه‌دار هنگام افطار مستجاب می‌شود».(بحار الانوار، ج ۹۲، ص ۲۵۵، ح ۳۳).
امام رضا (ع): «هر کس قدرت ندارد کفاره گناهان خود را بدهد، باید بر محمد و آل او (علیهم السلام) صلوات بفرستد که صلوات گناهان را از بین می برد».
و نیز فرمودند: «صلوات بر محمد و آل او در نزد خداوند ثواب تکبیر و تهلیل دارد».(اخبار و آثار امام رضا (علیه السلام)، صفحه ۵۵۸- روایت ۲)
عارفان تحت تأثیر آیات قرآن مطالب بسیار زیبایی در باره هنر نیایش و مناجات با خدا بیان کرده‌اند.
خشیت قلب از ارکان اصلی دعا است.
میبدی مفسر معروف قرآن کریم؛ احوالات حضرت علی (ع) را نمونه عالی خشیت الهی هنگام دعا برشمرده است:» و در آثار بیاورند که امام علی (ع) در یکی از حرب‌ها تیری به ایشان رسید چنان که پیکان اندر استخوان ماند.
جهد بسیار کردند؛ جدا نشد.
گفتند تا گوشت و پوست را بر ندارند و استخوان را نشکنند؛ این پیکان جدا نشود.
بزرگان و فرزندان ایشان گفتند: اگر چنین است باید صبر کرد تا در نماز شوند، که ما ایشان را اندر نماز چنان بینیم که گویی ایشان را از این جهان خبر نیست.
صبر کردند تا از فرایض و سنن فارغ شدند و به نوافل و فضائل نماز ابتدا کردند.
مرد معالج آمد.
گوشت بر گرفت، استخوان را شکست و پیکان را بیرون کشید و امام اندر نماز بر حال خود بودند.
چون سلام نماز باز دادند، گفتند: درد من آسان‌تر شده است.
گفتند: چنین حالی بر شما رفت و شما را خبر نبود.
گفتند: اندر آن ساعت که من به مناجات الله باشم؛ اگر جهان زیر و زبر شود یا تیغ و سنان در من بزنند، مرا از لذت مناجات «الله»؛ از درد تن خبر نبوَد».(کشف الاسرار میبدی، سوره بقره، ذیل قوله تعالی یا بنی اسرائیل)
محرومیت از راز و نیاز با خدا در سحرگاهان، تنبیه عابدان است: خیانت چشم متعبدان آن است که در شب تاریک چون وقت مناجات حق باشد در خواب شوند تا انس خلوت بر ایشان فوت شود.(کشف الاسرار میبدی، سوره بقره، ذیل قوله تعالی: {أَوَ لا یَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ}.
«دعا»؛ نیاز آدمی به بازگشت به اصل خویشتن و بیان غم دوری از حضرت محبوب است.
«دعا» همراه با زاری و تضرع است.
حکیم سنایی سروده است:
از فلک در تاب بودم دی و دوش وز غمت بی‌تاب بودم دی و دوش
با لب خشک از سرشک دیدگان در میان آب بودم دی و دوش
گاه می‌خوردم گه از بحر دعا روی در محراب بودم دی و دوش
بی رخ تو در میان بحر آب با نبید ناب بودم دی و دوش
از کمال هجر در صحرای درد تیر در پرتاب بودم دی و دوش
صحبت دیدار تو جستم همی گر چه با اصحاب بودم دی و دوش
بی تو لرزان و طپان بر روی خاک راست چون سیماب بودم دی و دوش
(دیوان سنایی، غزل ۲۰۳)
«دعا» در نگاه عارفانه؛ زیباست، اما نتیجه محور نیست.
نفس «دعا»؛ مطلوبیت ذاتی دارد.
زیبایی «دعا» زمانی جلوه‌گر می‌شود که بر مدار نتیجه نچرخد.
توفیق نیایش حاصل عنایت و توجه محبوب است.
حضرت مولوی سروده است: این طلب در ما هم از ایجاد توست رستن از بیداد یا رب، داد توست.
(مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت ۱۲۴۱)
خداوند توفیق نیایش را به هر کسی نمی‌دهد.
گاهی انسان‌هایی چنان غرق روزمرگی و کار زدگی می‌شوند که خدا را فراموش می‌کنند و توفیق گفتن حتی یک «یا الله» را هم نمی‌یابند.
مولانا در مثنوی معنوی به حکایتی اشاره می‌کند که مردی تحت تأثیر القای شیطانی این گونه از دعا کردن باز ایستاد:
آن یکی الله می‌گفتی شبی تا که شیرین می‌شد از ذکرش لبی
گفت شیطان آخر ای بسیار گو این همه «الله» را لبیک کو؟
چون تحت تأثیر این وسوسه قرار گرفت، به او چنین خطاب شد:
گفت هین از ذکر چون وامانده ای چون پشیمانی از آن کش خوانده‌ای
گفت لبیکم نمی‌آید جواب زان همی ترسم که باشم رد باب
گفت آن «الله» تو لبیک ماست و آن نیاز و درد و سوزت پیک ماست
حیله‌ها و چاره جویی های تو جذب ما بود و گشاد این پای تو
ترس و عشق تو کمند لطف ماست زیر هر یا رب تو، لبیک هاست
جان جاهل زین دعا جز دور نیست زان که یا رب گفتنش دستور نیست
بر دهان و بر لبش قفل است و بند تا ننالد با خدا وقت گزند
داد مر فرعون را صد ملک و مال تا بکرد او دعوی عز و جلال
در همه عمرش ندید او درد سر تا ننالد سوی حق آن بد گهر
(مثنوی معنوی، دفتر سوم، بیت ۱۹۰)
مولانا در ادب دعا سروده است:
یاد ده ما را سخن‌های دقیق تا تو را رحم آورد آن ای رفیق
هم دعا از تو اجابت هم ز تو ایمنی از تو مهابت هم ز تو
(مثنوی معنوی، دفتر دوم، بیت ۶۹۴)
این‌همانیِ دعا و اجابت: به نظر عارفان چون دعا مبتنی بر نفس گفتگو است؛ اجابت از نفس دعا تفکیک‌پذیر نیست.
بدین معنا که هر دعایی عین اجابت خواهد بود و نیایش موجب لذت، بهجت و آرامش نیایش کننده می‌گردد.
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
(سعدی، دیوان اشعار، غزل ۵۰۹)
لذت دعا
در قران کریم؛ راز و نیاز با خداوند بسی لذت‌بخش است و عارفان سخت به آن توجه کرده‌اند:
همه جمال تو بینم چو چشم باز کنم همه شراب تو نوشم چو لب فراز کنم
حرام دارم با مردمان سخن گفتن چون حدیث تو آید سخن دراز کنم
(دیوان شمس،: غزل ۱۷۲۴)
ساقی به نور باده بر افروز جام ما مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آن‌که دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما
(دیوان حافظ: غزل ۴۹)
حکیم سنایی سروده است:
از فلک در تاب بودم دی و دوش وز غمت بی‌تاب بودم دی و دوش
با لب خشک از سرشک دیدگان در میان آب بودم دی و دوش
گاه می‌خوردم گه از بحر دعا روی در محراب بودم دی و دوش
بی رخ تو در میان بحر آب با نبید ناب بودم دی و دوش
از کمال هجر در صحرای درد تیر در پرتاب بودم دی و دوش
صحبت دیدار تو جستم همی گر چه با اصحاب بودم دی و دوش
بی تو لرزان و طپان بر روی خاک راست چون سیماب بودم دی و دوش
(دیوان سنایی، غزل ۲۰۳)
«دعا» در نگاه عارفانه؛ زیباست، اما نتیجه محور نیست.
نفس «دعا»؛ مطلوبیت ذاتی دارد.
زیبایی «دعا» زمانی جلوه‌گر می‌شود که بر مدار نتیجه نچرخد.
توفیق نیایش حاصل عنایت و توجه محبوب است.
حضرت مولوی سروده است:
این طلب در ما هم از ایجاد توست رستن از بیداد یا رب، داد توست
(مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت ۱۲۴۱)