خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

یکشنبه، 06 فروردین 1402
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان دیپی (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

چرا آقای خالدی معاون رئیس جمهور نشد؟!

مشرق | یادداشت | یکشنبه، 14 اسفند 1401 - 15:34
آیین رونمایی کتاب «جولان جوانمرد»؛تاریخ شفاهی دکتر احمد خالدی با حضور دکتر سعید جلیلی، محمدعلی زمانیان، محمدمهدی رحیمی عوامل کتاب و همچنین خانواده و همکاران مرحوم خالدی در خانه اندیشه ورزان برگزار شد.
خالدي،دكتر،كتاب،بشود،مرحوم،عنوان،دوستان،وزارت،قرار،جليلي،جهت ...

خلاصه خبر

سعید جلیلی در ابتدای این مراسم طی سخنانی گفت: نکته اولی که درباره آقای خالدی که رحمت خدا بر ایشان باد، این است که ایشان در تمام عمرشان به دور از تشریفات و خودنمایی بودند.
از ابتدایی که فکر تهیه چنین کتابی به ذهن دوستان رسید، بر اساس یک کار شکلی نبود، بر اساس یک کار محتوایی واقعی و پاسخ به یک ضرورت بود.
مدیریت دکتر خالدی، نمونه یک مدیریت و تفکر بسیجی است
مرحوم آقای خالدی، چنین الگویی هست.
بهترین دوره وزارت نفت، زمان معاونت آقای خالدی بود
به همین خاطر بسیار خوشحال بودم و از خداوند سپاسگزارم که چنین همسری را به من هدیه کرده است.
وی افزود: مرگ ایشان شوک بزرگی برای من بود و اصلاً برایم باورپذیر نبود.
در آنجا به لطف خدا احساس کردم که نباید این حالت را داشته باشم و با خود گفتم به جای اینکه غصه بخورم، هر چند غصه اجتناب ناپذیر است، ولی آن حالت ناشکری که پیدا کرده بودم، همانجا طلب عفو کردم از خداوند و گفتم به جای این من باید شکرگزار باشم که خداوند چنین همسری را نصیب من کرده که انقدر مخلص و صمیمانه در راه خدا قدم برداشته و من خیالم راحت بود از تمام زندگی و هر کاری که ایشان کرده بودند، خوشحال بودم که هیچ وقت به ایشان اعتراض نکرده بودم، چون در اکثر مواقع ایشان به خاطر مشغله کاری که داشتند از همان ابتدای زندگی، خیلی منزل نمی‌آمدند، ولی من با کمال میل قبول می‌کردم چون خودم ایمان و اعتقاد به این مسائل داشتم که برای اینکه این انقلاب پایدار بماند، این از خود گذشتگی‌‎ها را لازم می‌دانستم و وظیفه خود می‌دیدم که همراه ایشان باشم.
وی یادآور شد: قبل از اینکه این کتاب را بخوانم می‌گفتم که اگر مملکت ما صد تا از مدیران اینچنینی را داشت، اینجا به گلستان تبدیل می‌شد هرچند که در حال حاضر هم به لطف خداوند بسیاری از مدیران گمنام هستند که با وجود آنان، بسیاری از مشکلات مملکت به یاری خداوند برطرف شده است و ان‌شالله به قله پیروزی برسیم.
خانم فاطمه مشایخی، از همکاران مرحوم خالدی در وزارت نفت و راویان کتاب نیز در سخنانی در این مراسم عنوان کرد: بنده ۴سال خدمت آقای دکتر بودم و چیزهای زیادی را از ایشان آموختم.
خیلی از دوستان حاضر در جمع با روحیات آقای دکتر آشنا بودند و اینکه در واقع ایشان به عنوان یک استاد بزرگ در تمام زمینه‌ها روی همه همکاران کار می‌کردند.
مشایخی ادامه داد: بنده هم با توجه به شرایط کاری که داشتم ابتدا رئیس دفتر ایشان و پس از آن با تصمیم ایشان، مدیرکل شدم، ایشان مسیر بالندگی و رشد را برای تک تک کسانی که در معاونت بین‌الملل بودند، لحاظ می‌کردند، به طوری که همه از مدیران وزارت نفت شدند و یا بسیاری از این افراد به سازمان‌های دیگر رفتند و در رده‎های بالاتری به کار گرفته شدند که همگی تلاش جناب آقای دکتر بود.
در بخش دیگری از این برنامه دکتر محمدرضا یاورزاده، همکار مرحوم خالدی در سازمان حمایت از تولیدکنندگان و از راویان کتاب در سخنانی اظهار داشت: به عنوان شاگرد کوچک آقای دکتر خالدی، از ایشان یاد گرفتیم که از عکس و میکروفون و این‌ها فراری باشیم.
ایشان سازمان بازرسی و نظارت را را با ۱۰-۱۲ نفر راه انداخت.
خدا رحمتشان کند.
قطعاً مثل آقای دکتر خالدی باز هم هستند؛ کسانی که همین الان اجازه اینکه این‌ها نفر اول وزارتخانه باشند، نمی‌دهند.
در واقع ایشان این مسئله را به دوستانمان معرفی کرده بودند.
آن روز فقط قرار بود که کار را رصد کنم، ولی واقعاً شگفت انگیز بود.
مصاحبه با دوستان مرحوم خالدی مثل کار کردن با ایشان واقعاً سخت بود؛ یعنی همه‌ی آن چیزهایی که در کتاب است و مرحوم خالدی را توصیف می‌کند، واقعاً در دوستان ایشان هم بود.
همان فرار از دوربین و فرار از صحبت کردن کار ما را خیلی سخت می‌کرد.
من به عنوان یک خاطره‌ی مختصر عرض کنم، ما برهه‌ی سازمان بازرسی را که با بزرگواران صحبت می‌کردیم، آنجا ایشان به عنوان یک نهاد ناظر که از نهادهای بالادستی نظام تشکیل شده بود تا جلوی تورم و این‌ها گرفته شود، حضور داشتند.
ما در فرایند تحقیق از بزرگواران و دوستان در این برهه خیلی کنکاش می‌کردیم که ماجرای این فسادها، پیشنهادها و تهدیدهایی که آقای خالدی ممکن است با آن‌ها مواجه شده باشند را برای ما تعریف کنند.
در همان چند مصاحبه‌ی اولیه خیلی چیزی نداشتیم، کم کم متوجه شدیم داستان از این قرار است که مدیریت آقای خالدی و شخصیت ایشان به گونه‌ای است که اصلاً اجازه نمی‌دهد که همچین پیشنهادهایی به سمتش بیاید، یعنی آن کسی که قرار است پیشنهاد کند، لابی کند و انواع و اقسام ترفندهایی که وجود دارد برای اینکه نظر آن مسئول برگردد، اصلاً از این فرد ناامید است و اصلاً به سمت این فرد نمی‌آید.
زمانیان اضافه کرد: این مسئله، خیلی به نگاه ما نسبت به ایشان جهت داد و به این سمت رفت که اصلاً چطور می‌شود یک مدیر اگر می‌خواهد به معنای واقعی کلمه یک مدیر انقلابی باشد، آن ساختار و اطرافیانش را چطور می‌چیند و رفتار خودش چطور خواهد بود که اصلاً این امید را ایجاد نکند که بخواهند با او لابی کنند، بخواهند به او پیشنهاد بدهند.
زندگی آقای خالدی از این دو جهت به نظرم درس‌آموز و قابل بهره‌برداری است.