معاون پیمان ملی تاجیکستان: شواهدی بر سازماندهی شده بودن داعش توسط مقامات دولتی وجود دارد
عدم پذیرش مسئولیت شورش توسط داعش، پوشش رسانهای خیلی سریع و غیرقابل تصور دولت، بیتجربگی جوانانی که حمله را به آنها نسبت میدهند و عدم حضور رئیس زندان در محل کارش در موقع حادثه و عدم برخورد با مسببین، از جمله ابهامات شورش زندان وحدت هستند.

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، دومین شورش یک سال اخیر در تاجیکستان اگرچه در ابتدا توجهات زیادی را به خود جلب کرد، اما شاهد آن هستیم که به رغم ابعاد گستردهتر، خیلی زود از صحنه افکار عمومی جهان محو شد.
نکته مهمتر در این زمینه، نوع واکنشهایی است که نسبت به این پدیده صورت گرفت.
به رغم ابهامات و نقاط گنگ این فاجعه خونین، دولت تاجیکستان آن را یک حادثه طبیعی جلوه داد و خیلی راحت بدون تبعات جانبی از آن گذر کرد.
در همین راستا مصاحبهای را با آقای الیم شیرزماناف، رهبر اجرایی انجمن آزاداندیشان تاجیک و معاون رهبری پیمان ملی تاجیکستان ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید.
تسنیم: این دومین شورش زندانها در 7 ماه اخیر در تاجیکستان است.
چه شباهتها و تفاوتهایی میان شورش زندان خجند و زندان وحدت وجود دارد؟
شیرزماناف: بله، این دومین باری است که طی یک سال اخیر در زندانهای تاجیکستان چنین اتفاقی میافتد و بنده بر آنم که نمیشود این هر دو را شورش با تمام معنایش گفت.
هر شورشی خواه در زندانی باشد و خواه در آزادی، انگیزهای دارد و آن انگیزه در حالت این زندان میتوانست آنطور که مقامات این فرض را گفتند، که طلب آزادی از زندان باشد که باورپذیر نیست.
چون مسلم است که گروگانانی مانند زندانیان نهضتی چنین شخصیتهایی نیستند که به خاطر نجات جان آنها مقامات زندان یا دیگر مقامات با این گروگانگیران حتی صحبت کنند.
این گروگانگیران که گفته میشود چهار نفر بودند، به میفهمیدند که مقامات زندان و یا گروه ویژهای که از وزارت داخلی برای حل این مناقشه میآیند، هم گروگان و هم گروگانگیران را نشانه خواهند گرفت و هیچ شانسی برای نجات از مرگ نیست، چه رسد به آزاد شدن.
منظورم این است که چه در خجند و چه در وحدت، برای زندانیان این یک اتفاق بود، ولی برای مقامات یک طرح بود که حتی زندانیان «فعال» در این «آشوب» بیاختیار جزء آن شدند.
تسنیم: داعش هنوز مسئولیت این فاجعه را بر عهده نگرفته است اما دولت میگوید کار داعش است.
علت این امر چیست؟
به نظر شما فرضیه نسبت دادن این موضوع به داعش منطقی است؟
شیرزماناف: بله، همانطور که به درستی قید کردید، داعش مسئولیت این به اصطلاح آشوب را بر عهده نگرفت، چون سابقه این گروه نشان میدهد که در چنین حالتها این گروه حتی اگر در آن دست هم نداشته باشد، به خاطر نشان دادن خود، هر چیزی را به گردن میگیرد و مطمئنم که اگر مقامات در این قضه نزدیکان گلمراد حلیماف را وارد نمیکردند، صرف نظر از آن که در آن دست داشتند یا خیر، داعش حتما مسئولیت را بر عهده میگرفت.
ببینید آژانس اطلاعاتی «خاور» در تاریخ وجودش شروع از سابقه دوران شوروی تا به امروز بار اول چنین عاجل و با «جزئیات» اینقدر سریع و در اولین لحظات از وقوع چنین واقعهای خبر میدهد؛ و همچنین خدمات مطبوعاتی وزارت عدلیه.
این غیرقابل تصور است که بدون اجازه رحماناف یا حداقل یتیماف در لحظههای اول واقعه، جزئیات آن را پیشکش مردم کنند.
متوجه شدید چه میخواهم بگویم؟
وزارت عدلیه وزارتی نیست و شخص وزیر آن چهرهای نیست که اجازه داشته باشد بدون موافقت بالا چنین کاری کند.
برای این وزارت و این وزیر شخصیتهایی مانند یتیماف، عمراف، علم شاهزاده و دادستان کل و چندین شخصیت مطرح دیگر در این دولت خانوادگی تا خود رحماناف «بالا» هستند.
لذا، خود وزیر هم نمیتواند بدون هماهنگی چنین موضوعی را مطرح کند، چه رسد به خدمات مطبوعاتیاش.
بنابراین، معلوم است در سطح بالاتری و چند روز قبل تصمیم گرفته شده که این افسانه را از این واحد رسانهای اعلام کنند.
از گفتههای بالا میشود با اطمینان ذکر کرد که فرضیه اتفاقی در این «آشوب» از اعتبار میافتد.
چه انگیزهای و کدام بازی پس پردهای در آن نهفته است، شاید هفتههای نزدیک مشخص شود.
یکی از این فرضیهها که بنده نمیخواهم خودم آن را باور کنم، پاکسازی مخالفین سیاسی است.
در این واقعه حداقل سه عضو حزب نهضت اسلامی که با اتهامات ساختگی زندانی بودند، به طور مخصوصا وحشتناکی به قتل رسیدند.
بنده هرگز باور نخواهم کرد که این قتل از جانب زندانیان و به ویژه به دست این جوان که مقامات او را به عنوان رهبر آشوب معرفی میکنند، منظورم پسر گلمراد حلیماف است، باشد.
فردی که پس از اتمام مدرسهاش در 18 سالگی به زندان افتاده و تنها جرمش شاید فرزند این رزمنده داعش بودنش باشد.
من حداقل باور نمیکنم او در مدتی کوتاه توانسته باشد چنین گروهی تشکیل داده و چنین اقدام وحشتناکی را صورت دهد.
ببینید این جوانانی که هیچ کدامشان در هیچ جنگی شرکت نکردند و اکثرشان با اتهاماتی ساختگی زندانی شدهاند، چنین تجربه آدمکشی در کجا کسب کردهاند؟
اگر به افسانه این وزارت باور کنیم، پس در این زندان این واقعه اول قتل بیرحمانه زندانیان نبوده است.
اگر فرضیه خود مقامات را باور کنیم، این چهار نفر گروگانگیر از ابتدا مطمئن بودند که در ساعت و زمان شورش رهبری زندان در اتاقش خواهد بود، ولی با امری «تصادف» این شخص در ساعتی که باید در اتاقش باشد، نبود.
او ساعتی پیشتر از کار رفته بوده و سه نفر قربانی را که طراحان این «آشوب» در اختیار این جلادان قرار داده بود، باقی مانده بودند.
اگر واقعا رهبری زندان جزء این طرح نباشد، همین حالا باید رهبری زندان در زندان باشد و طوری از تجربه بازجوییها در تاجیکستان همهمان میدانیم، زیر فشار و شکنجه از جزئیات تمام فعالیتش که باعث چنین آبروریزی دولت و شخص رحماناف شده، پاسخ دهد.
ولی از رسانههای خبری هنوز درباره بازداشت هیچ مسئولی نشنیدهایم و چنین به نظر میرسد که تمام مقامات از کمیته دولتی امنیت ملی تا دادستان و نماینده حقوق بشر تا خود رئیسجمهور با این حرکتها و واکنششان میخواهند بگویند که این طبیعت زندان است و این واقعه اول نیست و آخرین هم نخواهد بود.
این مساله خیلی وحشتناک خواهد بود اگر مردم نیز به این عادت کنند.
تسنیم: دولت از انتشار فیلمهای دوربینهای زندان و یا حتی تحویل داده جنازهها به خانوادهها خودداری کرده.
علت این موضوع چیست؟
شیرزماناف: چون در زندانها شکنجه و تحقیر بطور گسترده و مداوم انجام میشود، بنده باور ندارم که در این زندانها دوربینهایی نصب شده باشند و اگر هم به درخواست سازمانهای بینالمللی حقوق بشری این دوربینها نصب شده باشند، بنده بر آن باورم که اکثر وقتها آنها به دلایل «فنی» کار نخواهند کرد.
البته نکته دیگر برای شبهات فرضیه دولت همین موضوع است که اکثر جنازهها را به خانوادههایشان ندادند تا جنایتشان فاش شود.
میترسم که جنایت ضد بشری که مقامات مرتکب آن شدند، وحشتناکتر از تصور انسان باشد و از این خاطر اجازه ندادند که این مردهها را نزدیکانشان شست و شو و دفن کنند.
البته باید توجه داشت اکثر این جوانانی که به دلیل ماده 401 زندانی شدهاند، با اتهامات ساختگی به زندان رفتهاند و ما شاهد چندین مورد از چنین پرونده سازیهایی بودهایم قبلتر رسانهای شدهاند.
مانند پرونده جنیدالله خدایاراف، که به اتهام ساختگی سلفی بودنش، تنها به خاطر حالت دستهایش در هنگام نماز خواندن در مسجد صورت گرفته یا یک پزشک از ولایت خجند، که به خاطر شرکت کردن در مراسم ناهار شخصی که بعدا مقامات گفتند که سلفی بوده، پروندههای اینچنینی ساختند.
البته نمیتوان کتمان کرد که تعداد معینی از گروههای افراطی در زندان هستند که جدای از این افراداند و هنوز هم تحت افکار افراطیشان در شرایط سخت زندانهای تاجیکستان ماندهاند و تعدادشان هم ممکن است اندک نباشد.
اما به هر حال بسیاری از اعضای حزب نهضت اسلامی نیز در زندانها وجود دارند که بعضا قبل و عمدتا بعد از «آشوب» ژنرال نظرزاده زندانی شدند.
البته اینها آمار مقامات امنیتی است و اگر شخصی یک وقت حتی با یک فعال حزب آشنایی هم داشته باشد یا خود عضو حزب هم باشد، با اشتباه کوچکی به مانند اوباش به دست مقامات میافتد و زندانی میشود و در پروندههایشان هم این مورد ذکر میشود.
از اینها خبر ندارم که چه تعداد هستند.
تقریباً در همه زندانهای تاجیکستان صف چنین حزبیانی که در اینجا هنوز آنها را «حزبی» گروهبندی کردهاند، حضور دارند و از رئیسجمهور تا زندانبان و سلفی و دیگر گروههای افراطی را بر ضد این گروه تحریک میکنند که در حالت خیلی خوفناک از نگاه امنیتی قرار دارند.
همه ما میدانیم که فتوای کشتن ایشان قیامالدین در سپتامبر سال گذشته از تریبون خود رحماناف بلند شده بود.
اگر در خاطر داشته باشید، آن وقت رحماناف گفت که ایشان قیامالدین خائن است چون به مذهب شیعه گرویده است و همانطور که همه مان شاهدیم، مقامات امنیتی تاجیکستان از تمام تریبونها و به ویژه آژانس اطلاعاتی دولتی «خاور» بارها اعضای حزب نهضت اسلامی را به شیعهگری و پول گرفتن از طرف ایران متهم کردهاند و میکنند.
امروز خودشان هم باور کردهاند که این داعشیها بودند که اعضای حزب نهضت اسلامی را با چنین بیرحمی به قتل رسانده و به ادعای آنها علتش فقط بدبینی عقیدتی نسبت این شخصیتها بوده است.
با چنین رنگ گرفتن قضیه وضعیت بسا نگران کننده است و وضع امنیتی تمام زندانیان سیاسی و به ویژه اعضای حزب نهضت اسلامی امروز در زندانها خیلی نگران کنندهتر است و این طرح پاکسازی گروهی هنوز تازه شروع شده است.
این اتهام شیعهگری نسبت به این حزب از ابتدا جزو نقشه شوم مقامات است با استفاده از تجربه سالهای 90 به «واوچیک» و «یورچیک» تقسیم کنند تا تاجیکستان را به خاک و خون بکشند.
علاوه بر این اگر به این فرضیه مقامات باور کنیم و قبول کنیم که جانبداری داعش در زندانهای تاجیکستان چنین نیرو گرفتهاند، هیچ ضرورتی به آن نیست که اعضای حزب نهضت اسلامی را به شیعهگرایی متهم کنیم، چرا که داعشیها آنها را هدف قرار دهند.
از تجربه داعش میبینیم که داعش دشمن اساسی خود را در چهره نهادهای مذهبی میبیند که مسلمانها به این نهاد اعتماد بیشتر داشته باشند و طبیعی است اگر داعش واقعا هم در تاجیکستان نیرو پیدا کند اولین دشمنش حزب نهضت اسلامی خواهد بود و بعد از آن چهرههای مطرح مانند تورجانزادهها، حاجی میرزا و دیگر لیدرهای سنتی مسلمانان تاجیک خواهند بود و اگر به تصمیمگیریها و سیاستها ده سال اخیر رژیم رحماناف نظر کنیم، به نظر چنین میرسد که در دالانهای تصمیمگیری مقامات تاجیکستان داعش یا سلفیها نفوذ پیدا کردهاند.
تسنیم: بعد از زندان خجند شاهد آن بودیم که رئیس سازمان زندانها که از نزدیکان رئیسجمهور هم بود برکنار شد و به جای او «منصورجان عُمر اف» معاون کمیته دولتی امنیت ملی تاجیکستان را گذاشت به این سمت.
اما با این تغییر هم میبینیم هنوز مشکل حل نشده.
علت چیست؟
آیا باز هم تغییری رو شاهد خواهیم بود؟
شیرزماناف: شاید خود برکناری رهبری سابق زندانهای تاجیکستان که به لقب «زورو» مشهور بود یکی از انگیزههای اصلی «آشوب» زندان خجند باشد، چون طبق بعضی خبرهایی که در دست داریم، در ابتدای انتقال قدرت در تاجیکستان مبارزه در داخل خود خانواده خیلی شدید شده است.
شاید این «آشوب» نیز ادامه این مبارزه باشد و در مقابل یکی از چهرههای مطرح که جزئی از این بازیها هستند مانند یتیماف یا وزیر امور داخلی یا خود رهبری تازه تعیین شده زندانها، عمراف، که نیز یکی از چهرههای مطرح در دالانهای تصمیمگیری است، باشد.
گذر زمان نشان خواهد داد و بنده از آن میترسم که تا سال 2020 این گروهها باز به چه اقدامات دیگری دست خواهند زد.
تسنیم: دولت تاکنون حزب نهضت اسلامی را تروریستی و همدست داعش و دیگر گروههای مسلح معرفی میکرد.
اما میبینیم که اکنون نیروهای به اصطلاح داعشی اول نهضتیها را میکشند.
آیا این میتواند دلیلی برای رد ادعای دولت تاجیکستان باشد؟
شیرزماناف: این اتهامات نسبت به رقیبان سیاسی اولین و آخرین نبوده و باز هم اتهامات جدید دیگری پیدا خواهند شد.
همانطور که پیشتر هم ذکر کردم، مقامات تاجیکستان و از جمله خود شخص رحماناف بسته به مخاطبشان به رقیبان سیاسی هر اتهامی را نسبت میدهند.
اگر قرار باشد پیغامی به غرب داده شود، مخالفان از طرف ایران مبلغگذاری میشوند و با اخوان هممسلکاند، اگر هم پیغام را بخواهند به کرملین بدهند، مخالفان به بازیگران دست غرب و داعش تبدیل میشوند و برایشان مهم نیست که تا چه اندازه این اتهامات میتواند عجیب و غریب باشد.
مهم آن است که پیام رسانده شود و تا جایی هم موفق شدند.
بینید امروز اگر با پوشش خبری رسانههای جهانی از این واقعه و تحلیل کارشناسان توجه کرده باشید، آنها افسانه مقامات را قبول دارند و در این قضیه مقامات توانستند از نام گلمراد حلیماف خیلی ماهرانه سوءاستفاده کنند و افکار عمومی جهان را به خواست خود شکل دهند.
تسنیم: شورش قبلی دهها کشته بر جای گذاشت و دولت تاجیکستان هیچ مواخذهای نشد.
به نظر شما علت این که فشارها زیاد نمیشود چیست؟
شیرزماناف: خوب کشورهای غربی چه فشاری میتوانند بر روی دولت رحماناف آورند که در قبال این فشارها آسیبپذیر باشد؟
عملاً از طرف غرب در تاجیکستان هیچ طرحی پیاده نشده است و هیچ مبلغگذاری هم صورت نگرفته که به خاطر حمایت مبلغگذاریشان غرب تحریمهایی را متوجه دولت اعلام کند.
علاوه بر این، تاجیکستان اقتصاد ندارد یا کالاهای حمایتی مانند نفت و گاز ندارد که صادرات آن را ممنوع کنند و به بر ضرر تاجیکستان تمام شود.
تنها منبع صادراتی اقتصاد تاجیکستان این نیروی کاری است که از این اهرم روسیه همیشه خیلی ماهرانه استفاده میکند.
تنها تحریمهایی که غرب میتواند در مقابل این رژیم استفاده کند، تحریمهای انفرادی بر ضد شخصیتها است، ولی برای اعلان این تحریمها باید اسناد پارلمان اروپا و یا سنای آمریکا در دست باشد.
تسنیم: پیمان ملی چه موضعی در این مساله دارد و چه پیگیریهایی انجام خواهد داد؟
شیرزماناف: پیمان ملی از روز تاسیسش سعی کرده و ادامه خواهد داد که نهادهای بینالمللی را به این باور برساند که در تاجیکستان جنایتها ضدبشری گسترش مییابند و جامعه بینالمللی باید به این جنایت واکنش نشان دهد و موفق هم شد.
متاسفانه تاجیکستان دولتی نیست که جامعه غرب به آن زیاد توجه داشته باشد، و در اکثر موارد حتی بسیاری از وجود چنین دولتی بعد آشنایی با مخالفین تاجیک آشنا میشوند.
بله، خوب میبود از اهرمهای بینالمللی که تا حدی به رژیمهای خودکامه فشار آورد، ولی این نهادهای بینالمللی نمیتوانند با جای خود این ملتها بیایند و آنها را از جنگ این ضحاکهای عصر 21 برهانند.
از این جهت مخاطب اصل ما در پیمان ملی خود ملت است و قابل ذکر است که هر چند مقامات در پی این قضیه وحشتناک تا حدی توانستند در کوتاه مدت افکار عمومی خارجی تاجیکستان را به سود خود شکل دهند، ولی در داخل تاجیکستان در سالهای اخیر روز به روز مقامات اعتماد مردم را از دست داده و به ویژه خود رحماناف امروز آن اعتماد را که مردم به او حتی سه سال پیش داشتند از دست داده است.
فعالیت یک ساله پیمان ملی در تشکیل این افکار ملی نقش دارد و اندک هم نیست.
انتهای پیام/