فرمانروای عالم هپروت/«وکالت میدهم» وزن سیاسی پهلوی را نشان داد
مهر
|
سیاسی
|
چهارشنبه، 05 بهمن 1401 - 13:06
آمار پایین امضای طومار اینترنتی در حمایت از فرزند شاه مخلوع در کمپین «من وکالت میدهم» وزن سیاسی و اعتبار اپوزیسیون خارجنشین را بار دیگر عیان کرد.

خلاصه خبر
جدیدترین هیاهوی رسانهای ضدانقلاب کمپین «من وکالت میدهم» است تا فرزند آخرین شاه ایران را در جایگاه هدایتگری کاریزماتیک بنشاند.
بعد از این برنامه امضای یک طومار اینترنتی آغاز شد به امید آنکه چنین اقدامی، برگ اعتباری برای فرزند شاه مخلوع به ارمغان بیاورد.
تبلیغات درباره طومار «من وکالت میدهم» موج جدیدی از اظهار نظرات و واکنشهای مختلف را با خود به همراه داشت، اما از همان ابتدای کار کفه موضعگیریهای منفی با این موضوع، سنگینتر از کفه موافقانش بود.
منتقدین، ضمن آنکه رضا پهلوی را به مصادره حرکت براندازانه علیه جمهوری اسلامی متهم کردند وکالت هشتگی را مغایر با یک حرکت دموکراتیک دانستند که سازوکار آن شفاف نیست.
در کنار همه این انتقادات، سلطنت طلبان و هواداران فرزند شاه مخلوع پهلوی در جریان حمایت از این طومار، در فضای مجازی به مخالفان خود حمله کردند و با استفاده از الفاظ رکیک و هجمههای بسیار، بار دیگر نشان داند روحیه دیکتاتوری بر فعالیتهای کمرنگ آنها سایه سنگینی انداخته است.
ه مچنین یکی از اقوام درجه دوم «نیکا شاکرمی» که توسط رسانهها و براندازان به عنوان یکی از کشته شدگان در اغتشاشات معرفی شده بود و تا روزهای اخیر مورد حمایت جریانهای مختلف قرار داشت، بعد از آنکه با طومار «من وکالت میدهم» همراهی نکرد، با حملات گسترده کاربران مواجه شد.
اپوزیسیون در کشورهای مختلف داخل مرزهای جغرافیایی مستقر هستند و با موضوعات مختلف مخالف کنند.
او ادامه میدهد: «اینکه اپوزیسیون جمهوری اسلامی خارج از کشور هستند امری بدیع است و همین موضوع بزرگترین چالش آنها در چهار دهه اخیر بوده؛ چالش دیگر اپوزیسیون آن است که در پی تغییر حزب یا سیاست نیستند بلکه درصدد براندازی ساختار سیاسی هستند.
از طرف دیگر پراکندگیهای فکری و سیاسی اپوزیسیون مانع از اتحاد و دستیابی به گفتمان واحد در میان آنها شده است و آنها را همواره با تفرقه مواجه کرده است.
فلاحتی درباره چند دستگی میان اپوزیسیون با تاکید بر اینکه هر اقدام سیاسی به ویژه در مرحلههای نهایی حتماً نیاز به رهبری متشکل دارد، میگوید: «در پی این تفرقهها براندازان نتوانستهاند چالش اصلی خود یعنی انتخاب یک رهبر را حل کنند.
این مخالفت تا جایی جدی شد که در مقابله به طومار مذکور جریان دیگری به نام «من وکالت نمیدهم» به راه افتاد.
این در حالی است که بنا بر آمار، تعداد کل امضاءکنندگان این طومار از میزان آرای آخرین فردی که در شورای شهر تهران رأی آورده کمتر است.
او یادآور میشود: «یک سایت راه انداختهاند که هرکس در دنیا میتواند آن را امضا کند؛ اسامی که این طومار را امضا میکنند قابل مشاهده است و بسیاری از آنها خارجی هستند و ممکن است اپوزیسیون خارج نشین به دوست و همسایه خودش بگوید این طومار را امضا کند.
کما اینکه یک نفر میتواند با چند دستگاه در این طومار ثبت امضا کند.
از طرف دیگر هیچ محدویت سنی به لحاظ بلوغ فکری در این طومار مد نظر قرار نگرفته است.»
بعد از این برنامه امضای یک طومار اینترنتی آغاز شد به امید آنکه چنین اقدامی، برگ اعتباری برای فرزند شاه مخلوع به ارمغان بیاورد.
تبلیغات درباره طومار «من وکالت میدهم» موج جدیدی از اظهار نظرات و واکنشهای مختلف را با خود به همراه داشت، اما از همان ابتدای کار کفه موضعگیریهای منفی با این موضوع، سنگینتر از کفه موافقانش بود.
منتقدین، ضمن آنکه رضا پهلوی را به مصادره حرکت براندازانه علیه جمهوری اسلامی متهم کردند وکالت هشتگی را مغایر با یک حرکت دموکراتیک دانستند که سازوکار آن شفاف نیست.
در کنار همه این انتقادات، سلطنت طلبان و هواداران فرزند شاه مخلوع پهلوی در جریان حمایت از این طومار، در فضای مجازی به مخالفان خود حمله کردند و با استفاده از الفاظ رکیک و هجمههای بسیار، بار دیگر نشان داند روحیه دیکتاتوری بر فعالیتهای کمرنگ آنها سایه سنگینی انداخته است.
ه مچنین یکی از اقوام درجه دوم «نیکا شاکرمی» که توسط رسانهها و براندازان به عنوان یکی از کشته شدگان در اغتشاشات معرفی شده بود و تا روزهای اخیر مورد حمایت جریانهای مختلف قرار داشت، بعد از آنکه با طومار «من وکالت میدهم» همراهی نکرد، با حملات گسترده کاربران مواجه شد.
اپوزیسیون در کشورهای مختلف داخل مرزهای جغرافیایی مستقر هستند و با موضوعات مختلف مخالف کنند.
او ادامه میدهد: «اینکه اپوزیسیون جمهوری اسلامی خارج از کشور هستند امری بدیع است و همین موضوع بزرگترین چالش آنها در چهار دهه اخیر بوده؛ چالش دیگر اپوزیسیون آن است که در پی تغییر حزب یا سیاست نیستند بلکه درصدد براندازی ساختار سیاسی هستند.
از طرف دیگر پراکندگیهای فکری و سیاسی اپوزیسیون مانع از اتحاد و دستیابی به گفتمان واحد در میان آنها شده است و آنها را همواره با تفرقه مواجه کرده است.
فلاحتی درباره چند دستگی میان اپوزیسیون با تاکید بر اینکه هر اقدام سیاسی به ویژه در مرحلههای نهایی حتماً نیاز به رهبری متشکل دارد، میگوید: «در پی این تفرقهها براندازان نتوانستهاند چالش اصلی خود یعنی انتخاب یک رهبر را حل کنند.
این مخالفت تا جایی جدی شد که در مقابله به طومار مذکور جریان دیگری به نام «من وکالت نمیدهم» به راه افتاد.
این در حالی است که بنا بر آمار، تعداد کل امضاءکنندگان این طومار از میزان آرای آخرین فردی که در شورای شهر تهران رأی آورده کمتر است.
او یادآور میشود: «یک سایت راه انداختهاند که هرکس در دنیا میتواند آن را امضا کند؛ اسامی که این طومار را امضا میکنند قابل مشاهده است و بسیاری از آنها خارجی هستند و ممکن است اپوزیسیون خارج نشین به دوست و همسایه خودش بگوید این طومار را امضا کند.
کما اینکه یک نفر میتواند با چند دستگاه در این طومار ثبت امضا کند.
از طرف دیگر هیچ محدویت سنی به لحاظ بلوغ فکری در این طومار مد نظر قرار نگرفته است.»