خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 07 فروردین 1402
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان دیپی (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

ماجرای فحش ۱۸+ شاه به روزنامه‌ها به خاطر رضا پهلوی چیست؟

مشرق | یادداشت، اجتماعی و حوادث | سه شنبه، 04 بهمن 1401 - 20:00
اسدالله عَلَم در خاطرات خود می‌نویسد: ... فرصت را مغتنم می‌دانم که عرض کنم، این پسر [رضا] را تا کی می‌خواهید در دست پرستار فرانسوی و فقط پرستار فرانسوی بگذارید. ایشان باید به عادات ایرانی، روحیه ایرانی، و علایق ایرانی خود بگیرد.
عرض،فرمودند،وليعهد،والاحضرت،شاه،همايوني،فرانسوي،بچه،صحبت،شهب ...

خلاصه خبر

نخست‌وزیری و وزارت دربار(!) پهلوی از جمله سوابق اوست.
پنجشنبه یازدهم مهر ۱۳۴۷: (...) فرصت کردم ساعت‌های متوالی با شهبانو در خصوص زندگی خانوادگی و آینده ولیعهد مذاکره کنم.
می‌بینم که خیلی مسائل را احساس می‌کنند، منجمله این که ولیعهد گرفتاری و دردسر بیشتر از شاهنشاه خواهند داشت، زیرا دیگر دنیا به طرفی می‌رود که پادشاهی منسوخ می‌شود.
پرستار فرانسوی والاحضرت ولایتعهد رضا
یکی اینکه شهبانو تلفن فرموده بودند به سفیر ما در برن که بچه‌ها به سنت موریس می‌آیند، ترتیب کار آن‌ها را بدهید.
به شاهنشاه عرض کردم، تا کی می‌خواهید با والاحضرت ولایتعهد [رضا] مثل بچه رفتار کنید ...
شاهنشاه تصدیق فرمودند به علیا حضرت شهبانو تذکر بده.
چرا من بین اعلی‌حضرت و شهبانو مداخله بکنم؟
در خصوص والاحضرت علیرضا صحبت کردند.
چهارشنبه هجدهم مهر ۱۳۵۲: (...) عرض دیگرم در خصوص تند راندن ماشین به وسیله والاحضرت همایونی بود.
چهارشنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۵۳: صحبت والاحضرت همایونی شد که قرار است تابستان تشریف ببرند انگلستان را ببینند.
تیمورتاش آن موقع وزیر دربار بود.
چهارشنبه اول خرداد ۱۳۵۳: در مورد پرواز سولوی والاحضرت همایونی، من عرض کردم مثل این که امر فرمودید سر و صدایی نشود، به این جهت من هم عریضه تبریکی که به والاحضرت عرض کردم نمی‌فرستم.
جمعه پانزدهم مرداد ۱۳۵۵: (...) شاهنشاه ابتدا از هدیه‌های که من از فرانسه آورده بودم و دیشب در حضورشان بود، تعریف فرمودند.
به من فرمودند، به تو خبر خوشی بدهم که خود شهبانو به من گفتند باید برای ولیعهد فکر سرگرمی کرد، دارد پسر بزرگ می‌شود و باید به احتیاجات انسانی و طبیعی او توجه کرد.
از این جا همه متوجه شدند که پسرِ ...، همکلاس والاحضرت همایونی، حساب پرستار خودش را رسیده است!
چهارشنبه هشتم آبان ۱۳۵۵: (...) اجازه گرفتم اتومبیلی به والاحضرت همایونی تقدیم کنم به مناسبت تولد معظم له که فرداست.
باز هم راجع به والاحضرت مذاکره شد.
شاهنشاه خوشبختانه راضی هستند.