ماجرای چند حبه قندی که امام به عروس و داماد داد
مشرق
|
یادداشت
|
سه شنبه، 04 بهمن 1401 - 10:56
سارا عرفانی گفت: جای زنان در برهههای حساس در بسیاری از جاها خالی است و روایتهایی هست که هنوز نوشته نشده است. اینها بخشی از تاریخ کشور ماست که باید از روی آن داستان و یا فیلم ساخته شود.

خلاصه خبر
رفعتالسادات نعمتاللهی در این نشست گفت: شروع کتاب «چند حبه قند» از آنجا بود که ۱۵ سال قبل حوزه هنری فارس از من دعوت کرد تا خاطراتم را از دوران دفاع مقدس بیان کنم و قرار بر این شد تا طاهره امامی خاطراتم را به صورت کتاب مکتوب کند.
بیمارستان نمازی شیراز را به این دلیل که شناخته شده بود، انتخاب کردم.
از همان بیمارستان به اهواز اعزام شدم و فراز و فرودهایی که پشت سر گذاشتم.
این کتاب بعدها میتواند منبعی برای نوشتن چند داستان باشد.
کتاب «چند حبه قند» به صورت خاطره است که باید اینگونه نوشته میشد.
دیگر اینکه باید کتاب «چند حبه قند» به خوبی تجزیه و تحلیل شود تا این الگوها فقط در کتابها باقی نمانند.
اسامی فصلها نیز در خواندن داستان به خواننده بسیار کمک میکند.
یکی از نقطه اوجهای داستان آنجاست که راوی برای اولین بار میخواهد به جبهه برود اما با مخالفت خلبان روبهرو میشود.
در بخش سوم کتاب «چند حبه قند» با قسمتهایی از زندگی شخصی راوی همچون تحصیل، بچهداری، رفتن همسر به جبهه و...
روبهرو هستیم که هر یک فرازی خواندنی از داستان را شکل داده است.
بیمارستان نمازی شیراز را به این دلیل که شناخته شده بود، انتخاب کردم.
از همان بیمارستان به اهواز اعزام شدم و فراز و فرودهایی که پشت سر گذاشتم.
این کتاب بعدها میتواند منبعی برای نوشتن چند داستان باشد.
کتاب «چند حبه قند» به صورت خاطره است که باید اینگونه نوشته میشد.
دیگر اینکه باید کتاب «چند حبه قند» به خوبی تجزیه و تحلیل شود تا این الگوها فقط در کتابها باقی نمانند.
اسامی فصلها نیز در خواندن داستان به خواننده بسیار کمک میکند.
یکی از نقطه اوجهای داستان آنجاست که راوی برای اولین بار میخواهد به جبهه برود اما با مخالفت خلبان روبهرو میشود.
در بخش سوم کتاب «چند حبه قند» با قسمتهایی از زندگی شخصی راوی همچون تحصیل، بچهداری، رفتن همسر به جبهه و...
روبهرو هستیم که هر یک فرازی خواندنی از داستان را شکل داده است.