نقش حاج قاسم در پرونده محکومان به قصاص
مشرق
|
یادداشت
|
شنبه، 01 بهمن 1401 - 08:55
بالاخره روز اجرای حکم اعدام رسید. مادر در آخرین لحظات جلو آمد و خطاب به پسر جوانی که فرزندش را کشته بود گفت: «میبخشم، به احترام او... روایت این بخششها شنیدنی است.

خلاصه خبر
به گزارش مشرق، بالاخره روز اجرای حکم اعدام رسید.
دل تو دل مادر مقتول نبود.
پسرش را کشته بودند؛ همان پسری که جانش به جان او و نفسش بند بود.
اما نفس او را گرفته بودند و مادر دلش راضی نمیشد به بخشش.
خانواده متهم بارها آمده و رفته بودند و خانواده مقتول راضی نشدند به بخشش.
جوان قاتل که در زمان وقوع قتل ۲۲ ساله بود و ۵ سال هم در زندان بود را به صحنه اجرای حکم آوردند.
وقتی خبر شهادت حاج قاسم را آوردند جوانک در زندان بود.
در روزهای سرد زمستانی دی ماه امسال، اتفاقی که در روز اجرای حکم در زندان سیرجان کرمان گذشت و رییس زندان سیرجان راوی آن بود، در زندان شهرهای دیگر ایران هم تکرار شد.
*سرنوشت پرونده محکومان به اعدام چه شد؟
چرا و چطورش را باید از سرانجام ۵ پرونده قتل و قصاص نفس و حکم اعدام در آذربایجان غربی پرس و جو کرد.
در چند هفته گذشته بسیاری از صاحبان حق با اسم رمز خاتم سلیمانی، بخشش وگذشت را سرلوحه زندگیشان قرار دادند، حتی پیرزن ارومیهای که همه دارایی و پس اندازش در اثر اشتباه یکی از زنان هم محلی از دست رفته بود و بعد از شکایت و دادگاه و کلی بر و بیا در نهایت متهم مالی محکوم به حبس شد و فرزندان متهم به بهزیستی سپرده شدند.
با اعلام رضایت بانوی ارومیهای در بستر بیماری و گذشت از ردمال بیش از ۳ میلیارد ریالی، زندانی زن بعد از مدت تحمل حبس از زندان ارومیه آزاد شد.
خبر پویش به عشق حاج قاسم میبخشم دهان به دهان در شهرهای مختلف میپیچد و میرسد به گوش اهلش و حتی پدر داغ دیده را هم هوایی کار خیر میکند برای باقیات و صالحات فرزند مرحومش.
به دفتر زندان مرکزی ارومیه رفت و هزینه مراسم ترحیم پسرش را صرف آزادی ۴ زندانی جرائم مالی کرد و ۴ جوان هم سن و سال پسرش را که در بند بودند آزاد کرد.
مددکاران اجتماعی زندان از شکات مالی این چهار زندانی دعوت کردند تا به دفتر زندان بیایند، پدر خیر هم حضور داشت.
مثل پروندهای که متهمش محکوم به ۳۴ سال حبس شده بود وشاکی، پزشکی بود که هیچ جوره کوتاه نمیآمد تا اینکه رییس دادگستری دزفول خبرخوبی از این پرونده میدهد و از ختم به خیر شدن آن میگوید؛ «متهم پرونده فردی بود که به اتهام درگیری و آدم ربایی در سال ۹۳ به ۳۴ سال حبس محکوم شده بود و شاکی پرونده هم یک پزشک بود.
تا اینکه پرونده به شورای حل اختلاف دزفول ارجاع داده شد.
اعضای این شعبه هم با همکاری دادستان عمومی انقلاب و قاضی شعبه اجرای احکام کیفری دزفول زمینه جلب رضایت پزشک شاکی را فراهم کردند.
دل تو دل مادر مقتول نبود.
پسرش را کشته بودند؛ همان پسری که جانش به جان او و نفسش بند بود.
اما نفس او را گرفته بودند و مادر دلش راضی نمیشد به بخشش.
خانواده متهم بارها آمده و رفته بودند و خانواده مقتول راضی نشدند به بخشش.
جوان قاتل که در زمان وقوع قتل ۲۲ ساله بود و ۵ سال هم در زندان بود را به صحنه اجرای حکم آوردند.
وقتی خبر شهادت حاج قاسم را آوردند جوانک در زندان بود.
در روزهای سرد زمستانی دی ماه امسال، اتفاقی که در روز اجرای حکم در زندان سیرجان کرمان گذشت و رییس زندان سیرجان راوی آن بود، در زندان شهرهای دیگر ایران هم تکرار شد.
*سرنوشت پرونده محکومان به اعدام چه شد؟
چرا و چطورش را باید از سرانجام ۵ پرونده قتل و قصاص نفس و حکم اعدام در آذربایجان غربی پرس و جو کرد.
در چند هفته گذشته بسیاری از صاحبان حق با اسم رمز خاتم سلیمانی، بخشش وگذشت را سرلوحه زندگیشان قرار دادند، حتی پیرزن ارومیهای که همه دارایی و پس اندازش در اثر اشتباه یکی از زنان هم محلی از دست رفته بود و بعد از شکایت و دادگاه و کلی بر و بیا در نهایت متهم مالی محکوم به حبس شد و فرزندان متهم به بهزیستی سپرده شدند.
با اعلام رضایت بانوی ارومیهای در بستر بیماری و گذشت از ردمال بیش از ۳ میلیارد ریالی، زندانی زن بعد از مدت تحمل حبس از زندان ارومیه آزاد شد.
خبر پویش به عشق حاج قاسم میبخشم دهان به دهان در شهرهای مختلف میپیچد و میرسد به گوش اهلش و حتی پدر داغ دیده را هم هوایی کار خیر میکند برای باقیات و صالحات فرزند مرحومش.
به دفتر زندان مرکزی ارومیه رفت و هزینه مراسم ترحیم پسرش را صرف آزادی ۴ زندانی جرائم مالی کرد و ۴ جوان هم سن و سال پسرش را که در بند بودند آزاد کرد.
مددکاران اجتماعی زندان از شکات مالی این چهار زندانی دعوت کردند تا به دفتر زندان بیایند، پدر خیر هم حضور داشت.
مثل پروندهای که متهمش محکوم به ۳۴ سال حبس شده بود وشاکی، پزشکی بود که هیچ جوره کوتاه نمیآمد تا اینکه رییس دادگستری دزفول خبرخوبی از این پرونده میدهد و از ختم به خیر شدن آن میگوید؛ «متهم پرونده فردی بود که به اتهام درگیری و آدم ربایی در سال ۹۳ به ۳۴ سال حبس محکوم شده بود و شاکی پرونده هم یک پزشک بود.
تا اینکه پرونده به شورای حل اختلاف دزفول ارجاع داده شد.
اعضای این شعبه هم با همکاری دادستان عمومی انقلاب و قاضی شعبه اجرای احکام کیفری دزفول زمینه جلب رضایت پزشک شاکی را فراهم کردند.