گفت وگو با پدر نخستین شهید مدافع حرم جامعه پزشکی/ از حضور پسرم در سوریه هرگز پشیمان نیستم- اخبار چهارمحال و بختیاری - اخبار استانها تسنیم
حاج قاسم را به سردار دل ها می شناسیم، کسی که بر دل ها فرمان می داد، اگر به قاب شهدای مدافع حرم نگاه کنیم، سن اکثر آن ها به دوران دفاع مقدس قد نمی دهد، جوانانی وارسته به دنبال فرمانده شجاعشان رفتند تا گوش آسایش از صدای تفنگ پر نشود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از شهرکرد، مردم ایران خوب حاج قاسم را میشناسند، حاج قاسمی که جانش را کف دست گرفت تا مبادا امنیت رنگ خون بگیرد و چشمان کودکان بیگناه غرق در اشک و غم شود، حاج قاسم ژنرال و ابرقهرمان نسل جدید است، البته تنها در ایران طرفدار ندارد بلکه چهره او بینالمللی است.
حاج قاسم را به سردار دلها میشناسیم، کسی که بر دلها فرمان میداد، اگر به قاب شهدای مدافع حرم نگاه کنیم، سن اکثر آنها به دوران دفاع مقدس قد نمیدهد، جوانانی وارسته به دنبال فرمانده شجاعشان رفتند تا گوش آسایش از صدای تفنگ پر نشود، فرقی نمیکرد در کجای ایران در کدام قشر و با کدام گویش باشی، فرمانده گفته بود بیایید سربازان لبیک گفتند.
از این گوشه ایران، قیور مردانی از استان چهارمحال و بختیاری هم به سردار سلیمانی و راه او پاسخ مثبت دادند و در این مسیر گام برداشتند، "محمدحسن قاسمی" جوان یک خانواده 6 نفره بود که در قسمت هوشبری بیمارستان فعالیت داشت اما هدف بزرگی داشت که دیگر مهم نبود چند ساله است یا چه چیزهایی دارد، شهدا او را فرا خوانده بودند و او با دل و جان پا در مسیر زیبای شهادت گذاشت.
سرنوشت نخستین شهید مدافع حرم جامعه پزشکی ایران
منصور قاسمی پدر اولین شهید مدافع حرم جامعه پزشکی ایران در سوریه یعنی شهید "محمدحسن قاسمی" در گفتوگو با خبرنگار تسنیم اظهار داشت: "محمدحسن" کارمند رسمی دانشگاه علوم پزشکی حضرت بقیهالله اعظم در تهران بود.
آن روزها داعش در حال گسترش بود و محمدحسن قصد پیاده روی اربعین را داشت و از تمامی اقوام خداحافظی گرفته بود اما وقتی به تهران رفت سرنوشت او طور دیگری رقم خورد.
وی در ادامه بیان داشت: او در تماسی با من ماجرا را اینگونه نقل کرد، برای یکی از افراد هم رشتهام(هوشبری اتاق عمل) در اعزام به سوریه مشکل پیش آمده است و دو ساعت دیگر تا پرواز فرصت نیست اگر اجازه بدهید به جای او بروم...
تردیدی نکردم و به او گفتم برو انجام وظیفه کن، قطعا اگر میتوانستم من هم بیایم با تو عازم این سفر میشدم.
پدر این شهید از مسئولیت شهید "محمدحسن قاسمی" در سوریه، میگوید: او مسئول بیمارستان صحرایی جنوب غربی حلب و همچنین دستیار پزشک در اتاق عمل بود اما در تاریخ دهم مرداد ماه سال 95 پس از چندین ماه حضور در سوریه، آمبولانس آنها مورد هدف قرار میگیرد و محمدحسن مجروح میشود اما برای نجات جان دو فرد مجروح دیگر از افغانستان، سعی در یافتن بیسیم خود میکند که در حین برداشتن بیسیم و بازگشت به سمت آنها گوله باران و شهید میشود.
عشق حاج قاسم "محمدحسن قاسمی" را به کار در بیمارستان بقیهالله کشاند
قاسمی از علاقه شدید شهید "محمدحسن قاسمی" به حاج قاسم میگوید و مطرح میکند: محمدحسن قبل از اینکه به سوریه برود و از نزدیک حاج قاسم را ببیند، اطلاعات زیادی از ایشان داشت و بسیار به او عشق میورزید.
کتاب دلم پرواز میخواهد در ارتباط با محمدحسن نوشته شده است که یکی از روایان این کتاب حاج قاسم سلیمانی بوده که در رابطه با محمدحسن گفته است اما از نویسنده خواسته تا نامی از او برده نشود.
وی با بیان اینکه در واقع عشق حاج قاسم، فرزند شهیدش را به کار در بیمارستان بقیهالله کشاند، گفت: در قسمتی از نوشتههایش از حاج قاسم میگوید که موقع افطار ایشان را دیده است.
پس از شهادت محمدحسن برنامهای با سردار شهید بود که از نزدیک ایشان را دیدیم و پس از اینکه میخواستند تشریف ببرند دو سه ساعت به دلیل ازدحام خانوادههای شهدا نتوانستند محل را ترک کنند.
محبوبیت حاج قاسم به علت حقارت دنیا و بزرگی آخرت نزد او
این پدر شهید مطرح کرد: محبوبیت حاج قاسم به علت حقارت دنیا و بزرگی آخرت نزد او بود، این سردار بزرگ اخلاص و مردمداری داشت.
در حدیثی گفته شده هر کسی رابطه بین خود و خداوند را اصلاح کند، خداوند رابطه او و مردم را اصلاح میکند که یکی از مصادیق این حدیث، سردار کمنظیر حاج قاسم سلیمانی است.
خداوند این سردار بزرگ را در دل مستضعفان جهان عزیز کرد.
وی تصریح کرد: امثال سردار سلیمانی و شهید "محمدحسن قاسمی" برای امنیت ما رفتند اما اگر امروز داعش بود چه اتفاقاتی میافتاد؟
شهدا از عمر خود خوب استفاده کردند و ارتباط خوبی با خداوند و ولی فقیه برقرار کردند، باید قدر عمر خود را دانست و وقت را تلف نکرد.
قاسمی در پایان خاطرنشان کرد: اگر روزی دوباره محمدحسن به من زنگ بزند و بگوید بروم یا نه، قطعا میخواهم برود و هرگز پشیمان نیستم.
خدارا شاکرم که این امانت را به بهترین شکل ممکن از ما تحویل گرفت، شاید محمدحسن حضور فیزیکی در بین ما نداشته باشد اما همه میدانیم شهید زنده است.
خدا را شکر که فرزندمان به این مقام عالی رسید، امید است شهدا دست ما را بگیرند.
انتهای پیام/7540/.