بازیگر اصلی جامعه ایرانی طبقه متوسط است/ از فهم طبقه متوسط غافلیم
تقی آزادارمکی در نشست «نشست طبقه متوسط؛ فروپاشی یا بازسازی» گفت: بازیگر اصلی جامعه ایرانی طبقه متوسط است و طبقات پایین و بالا هیچ وقت در جامعه نقش تأثیرگذاری نداشته اند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست طبقه متوسط؛ فروپاشی یا بازسازی در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران با سخنرانی تقی آزاد ارمکی برگزار شد.
در ابتدای این نشست احمد نادری مدیر این مؤسسه گفت: مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران قرار است برای فهم مختصات جامعه ایرانی نشستهایی را برگزار کند.
این نشست اولین نشست از سلسله نشستهایی است که طراحی کردیم و قرار است نتایج این نشستها در جامعه و رسانه منتشر شود.
وی افزود: طبقه متوسط یکی از بحثهای مناقشه برانگیز است.
ما در علوم اجتماعی تقسیمات اجتماعی متعددی مثل جنسیت، طبقه و … داریم.
با اینکه کلیت مفهوم «طبقه» بحث برانگیز است اما تعریف ثابتی از آن وجود ندارد.
با این حال یک سری توافقات کلی در این زمینه وجود دارد که میتوان طبقه را با آن تعریف کرد.
مثلاً اینکه ترتیبات اقتصادی جامعه یک طبقه را به وجود میآورد و براساس این ترتیبات اقتصادی گروهی به وجود می آیند که از لحاظ موقعیت اقتصادی به یکدیگر نزدیک هستند و نوعی شیوه زیست مشترک دارند.
در همین طبقه بر حسب قدرت، منزلت و امکانات مالی افراد از یکدیگر متمایز میشوند.
این استاد دانشگاه تهران افزود: بحث راجع به طبقه از قرن ۱۸ به بعد مطرح شد.
به عقیده مارکس این طبقه پرولتاریا و بورژوا وجود دارد که هر دو سرنوشت محتوم تاریخی است.
مارکس سعی میکند با کلان انگاری بحث طبقه، وحدت در طبقه را ایجاد کند.
در مقابل و در پاسخ به مارکس ما نظریات وبر را داریم که او ذهنیتر بحث میکند و معتقد است نقش انگیزهها و ایدهها را باید پررنگ کنیم.
نئووبری ها میگویند ما سه طبقه کلاس بالا، کلاس متوسط و کلاس پایین داریم.
نادری در پایان خاطرنشان کرد: بحث راجع به طبقه متوسط همیشه و به شدت مورد توجه بوده است.
از زمان قاجارها به نوعی رویارویی با بحث طبقه متوسط ایرانیها مطرح شده است.
در زمان پهلوی پایه گذاری جدی راجع به این طبقه صورت میگیرد و تا جمهوری اسلامی ادامه مییابد.
در چند دهه این طبقه مغفول واقع میشود و رشد نمیکند اما از دهه ۷۰ به بعد این طبقه در حال بازیگری است و نقش تأثیرگذاری در جامعه دارد.
تقی آزاد ارمکی سخنران اصلی این نشست در ابتدا با اشاره به اینکه امیدوار است فروپاشی یا بازسازی در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران دوباره به جایگاه اصلی خود بازگردد، گفت: کار اصلی این مؤسسه اندیشیدن و دادن مشاوره به جامعه و نظام است.
امیدواریم با پیگیری این نشستهای جدید که آقای نادری مطرح کردند، مؤسسه دوباره به جایگاه اصلی خود بازگردد.
وی افزود: مسئله طبقه متوسط، مسئله بسیار مهمی است که میتواند بسیار گره گشا باشد چون یکی از مسائل اصلی دانش جامعه شناسی است.
ما در جامعه شناسی دوگانه مارکسی و ضد مارکسی (پارسونز) داریم که یک دوگانه رادیکال علوم اجتماعی است.
در هیچیک از این دو گانه ها بحث برای طبقه متوسط فراهم نمیشود چون هیچکدام تعبیر و تفسیری از این طبقه ندارند.
البته هر دوی اینها منشأ خارج شدن پدیدهای به نام طبقه متوسط شدند.
خیلی چیزها در جامعه مسئله است اما رادیکال نیست.
چالش اصلی امروز جمهوری اسلامی ایران چالش با طبقه متوسط است نه طبقه بالا و پایین.
ما در یک دوره تاریخی از فهم و اندیشه ورزی در باب طبقه متوسط غافل شدیم در حالی که پدیده طبقه متوسط یک پدیده تاریخی است.
ما امروز شاهد نوعی بی اعتنایی و ناآشنایی نسبت به طبقه متوسط هستیم.
استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران ادامه داد: در حاشیه دو سنت فکری علوم اجتماعی که مطرح کردم سنت سومی هم وجود دارد به عنوان سنت انتقادی که در ایران سنت غالب است.
ولی این سنت هم نسبت به طبقه متوسط بی اعتنا است.
این سنت از حوزه عمومی صحبت میکند و به مسائلی مثل مطالعات زنان، مطالعات جنسیت و … میپردازد ولی به طبقه متوسط کاری ندارد.
به همین دلیل هم ما فهم فنی، دقیق و علمی از طبقه متوسط نداریم.
البته برخی مخالف نظر من هستند و معتقدند که ما در ایران طبقه متوسط نداریم و یا اگر هم داریم در هالهای از ابهام و بی اثری است.
متأسفانه در سیاست گذاریهایمان هم جایی برای طبقه متوسط در نظر گرفته نشده است اما هیچکدام از اینها به معنای نقش آفرین نبودن طبقه متوسط نیست.
ارمکی اضافه کرد: تأملات تاریخی برای من بسیار مهم است.
چون اگر آن را از جامعه شناسی خارج کنیم چیزی از آن باقی نمیماند.
ایران یک پدیده تاریخی است.
بسیاری از مستشرقین و سفرنامه نویسان درباره ایران گفته اند که ایران یک پدیده تاریخی در تاریخ مانده است.
این نوع تعریف همراه با نوعی تحقیر تاریخی است و من به شدت با آن مخالفم چون به عقیده من ما ملتی با پدیده تاریخی هستیم که در آن استقرار فرهنگی، دینی و اخلاقی وجود دارد.
البته استقرار سیاسی و اقتصادی نداشته ایم.
اهمیت ما به لحاظ دغدغه تاریخی است که تبلور فرهنگی پیدا کرده است.
حال اگر ایران را یک پدیده تاریخی بدانیم این سوال پیش میآید که چه کسانی این کار را کرده اند.
پاسخ واضح است.
طبقه متوسط.
ما در دوره پیشا تاریخی مثل زمان غزنویان و خوارزمشاهیان، نظام ایلی و قبیلهای داریم.
چیزی که خشونت این نظامها را کم کرده و آنها را ماندگار کرد، نیروی طبقه متوسط بود.
به بیان دیگر طبقه متوسط جلوی رادیکالیزم سیاسی را میگیرد.
متأسفانه در دوره معاصر از هنرمندان ما کسی راجع به طبقه متوسط حرفی نزده البته در یک سری آثار علی حاتمی، طبقه متوسط به خوبی نمایش داده میشود اما در آثار افراد دیگری مثل مهران مدیری طبقه متوسط همراه با یک حقارت تاریخی نشان داده میشود و میبینیم در سریالهایی مثل قهوه تلخ، طبقه متوسط به طور کامل مورد استهزاء قرار میگیرد و این شبیه همان نگاه مستشرقی به ایران است.
نویسنده و پژوهشگر علوم اجتماعی خاطرنشان کرد: بازیگر اصلی جامعه ایرانی طبقه متوسط است و طبقات پایین و بالا هیچ وقت در جامعه نقش تأثیرگذاری نداشته اند.
طبقه پایین که همیشه در لحظه آخر و دقیقه ۹۰ حضور داشته که به نوعی منفجر شده است.
طبقه پایین کاری با تغییر و ترقی و دموکراسی ندارد چون مسئله اصلی این طبقه زیست و کار است.
دعوت از آنها هم برای ایجاد تغییر، دعوت درستی نیست.
طبقه بالای جامعه هم همیشه در غیبت بوده چون فقط به دنبال فرصت طلبی و فرصت شناسی است.
در انقلاب اسلامی طبقه بالا فرصت طلبی و منابع را کسب میکند و عمل اجتماعی نمیسازد.
متأسفانه دولتهای روی کار آمده هیچکدام نتوانستند بورژوازی ملی بسازند.
به همین دلیل طبقه بالای ما همیشه مشغول انباشت ثروت و انتقال آن به کشورهای همسایه است.
به همین دلیل هم طبقه بالای اقتصادی کشور ما نمیتواند کشور را از شکنندگی اقتصادی نجات دهد.
بنابراین میبینیم پررنگترین حضور در جامعه را طبقه متوسط دارند.
این طبقه نمایندگی طبقه پایین برای بحث در باب عدالت اجتماعی است و نمایندگی طبقه بالا در باب بحث درباره نظم، توسعه و غیره را به عهده دارد.
طبقه متوسط درباره جامعه باز و دموکراسی بحث میکند و مجموعه این مسئولیتها آنچنان خستگی مفرطی برای طبقه متوسط به بار آورده که ما امروز میبینیم این طبقه دچار نوعی فرسودگی و خستگی مفرط شده است.
آزاد ارمکی تصریح کرد: ما امروز شاهد نوعی عام شدن ارزشهای طبقه متوسط در ایران هستیم.
طبقه متوسط کاری کرده که ارزشهایش فراگیر شود و همه به دنبال آن باشند.
به همین دلیل هم در نتایج تحقیقات پژوهشها میبینیم اغلب مردم ایران فکر میکنند که جز طبقه متوسط هستند و خودشان را جز این طبقه میدانند اما امروز همان چیزی که طبقه متوسط تولید کرده، از دستش خارج شده و نوعی اختلال و بحران به وجود آمده که همگی به پای طبقه متوسط زده میشود.
در چنین شرایطی طبقه پایین زودتر از موقعی که لازم است به صحنه جامعه میآید و اختلال به وجود میآورد.
بوردیو تعبیری دارد که میگوید طبقه متوسط جامعه از طریق بازی با بورژوازی باعث میشود تغییر اتفاق بیفتد.
اما در جامعه ایران به خاطر فقدان حضور جامعه بورژوازی طبقه متوسط وارد بازی با طبقه پایین میشود که این بازی نمیتواند تغییری را رقم بزند.
و گاهاً منشأ اتفاقات رادیکال هم میشود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: حال امروز طبقه متوسطی که به حاشیه رانده شده تبدیل به یک مسئله مهم معاصر شده است.
طبقه متوسط امروز خودش هم خودش را به یک گوشه رانده است.
گستردگی فضای مجازی هم مشکلاتی برای این طبقه به وجود آورده چون در فضای مجازی طبقات پایین و گروههای سیاسی بیشتر حاضرند و طبقه متوسط حضور کمرنگی در این فضا دارد چون زیست طبقه متوسط نوعی زیست کلاسیک است که بیشتر با زندگی واقعی سر و کار دارند نه فضای مجازی.
طبقه متوسط در ایران یک پدیده تاریخی است که بازیگری میکند ولی امروز بازی اش را از دست داده و خودش مانده و خودش؛ بی ارتباط با سایر طبقات است.