فیلمسازان مستند؛ «راویان آینده»/سینمای مستند «یتیم» است
مستندساز برجسته کرمانی فیلمسازان مستند را «راویان آینده» خواند و گفت: سینمای مستند مانند آلبوم خانوادگی است و هرچه میگذرد، برایمان جذابتر میشود.<br/>

مستندساز برجسته کرمانی فیلمسازان مستند را «راویان آینده» خواند و گفت: سینمای مستند مانند آلبوم خانوادگی است و هرچه میگذرد، برایمان جذابتر میشود.
به گزارش خبرگزاری فارس از کرمان، سیدحمید میرحسینی فیلمساز و مستندساز برجسته کرمانی در نشست «جایگاه ادبیات در سینمای مستند» فیلمسازان مستند را «راویان آینده» خواند و بیان داشت: سینمای مستند مانند آلبوم خانوادگی است و هرچه میگذرد و هرچه از آن دورتر میشویم، برایمان جذابتر میشود.
سینمای مستند «یتیم» است
وی درباره تفاوت فیلم مستند و فیلم داستانی ابراز داشت: فیلم داستانی بر اساس یک قصه روایت میشود و مستند بر اساس یک اتفاق یا رویداد شکل میگیرد.
این کارگردان جوان ادامه داد: همیشه این بحث مطرح است، سینمای مستند چیست، چه کارکردی دارد و لزوما سینمای مستند چه هدفهایی را در برمیگیرد و چرا مردم قرار است، فیلم مستند بسازند و چرا قرار است، فیلم مستند پخش و اکران شود.
میرحسینی عنوان کرد: سینمای داستانی همیشه به عنوان یک منطق و یک اصول پایههای خودش را در ذهن مردم شکل داده و مردم وقتی صحبت میشود، میگویند، بله!
این فلان فیلم است، بازیگر، قصه و یکسری جلوههای ویژه دارد و آن جذابیتهای بصری را میشود در فیلم داستانی دید.
وی تصریح کرد: اما سینمای مستند همیشه یتیم است، زیرا نه بازیگر و نه سوپراستار دارد و نه قصه آنچنانی و بر اساس یک روایت شکل میگیرد و همیشه زیرپای سینمای داستانی له میشود.
این مستندساز یادآور شد: کمتر کشوری هست که بتواند سینمای مستند را به عنوان یک کار فرهنگی ارائه و مخاطب را جذب کند و اتریش تنها کشوریست که میگویند برای فیلم مستند بلیت میفروشد در حالیکه بیشتر کشورهای دنیا از طریق تلویزیون و کانالها و شبکههای مختلف مستند را ارائه میکنند.
فیلمسازان مستند «راویان آینده» خواهند بود
میرحسینی گفت: مشکل دیگری که در سینمای مستند هست این است که مردم خیلی کمتر با آن آشنا هستند و کارکرد و وجهه فیلم مستند را کمتر میشناسند، معمولا وقتی میگوییم سینمای مستند در واقع یک فیلم راز بقا در ذهن مخاطب میآید و من وقتی جایی میروم و میخواهم، فیلم مستند بسازم، میگویند درباره حیوانات میخواهی فیلم بسازی.
وی اظهار داشت: در این صورت سینمای اجتماعی و سینمای مستند در بحث مردمشناسی و فرهنگ به هم کمک میکنند، اما به نظر میآید، سوای از آنکه تاریخ را تاریخنگاران نوشتند و ثبت و ضبط کردند برای آیندگان و امروز به دست ما رسیده است، فیلمسازان مستند «راویان آینده» خواهند بود و کارکرد سینمای مستند در 100 سال آینده است.
کارگردان فیلم مستند «سمفونی خاموش» ابراز داشت: سینمای مستند مانند آلبوم خانوادگی است و هرچه میگذرد و هرچه از آن دورتر میشویم، برایمان جذابتر میشود.
مستندساز «خالق» نیست؛ «کاشف» است
میرحسینی همچنین با نگاهی به گذشته سینمایی خود ابراز داشت: فیلمسازی را از ساخت فیلم داستانی آغاز کردم، بعد در دورهای تصمیم گرفتم فیلم مستند را به صورت جدی کار کنم و این کار به نگاه شخصی خودم برمیگشت و میخواستم، جامعه اطراف خودم را بهتر بشناسم و این دوربین به من کمک کرد که دنبال کشف اتفاقات پیرامون زندگی خودم باشم.
وی عنوان کرد: همیشه بحث بر سر این است که مستندساز چه کار میکند و آیا مستندساز خالق است که باید گفت، ما خالق نیستیم زیرا همه چیز خلق شده و وجود دارد و ما با دوربینمان آن را کشف میکنیم و با مخاطبمان به اشتراک میگذاریم و از طریق آنتن تلویزیون، پرده سینما و یا شبکههای اجتماعی میتوانیم این فیلمها را نمایش دهیم.
کارگردان مستند «مافه» افزود: چیزی که الان در دنیا مطرح شده، این است که سینمای مستند چه معنایی دارد و تعریفهایی که درباره مستند میشود از اروپا میآید و هرچه داریم از سینمای مستند اروپاست.
کلههای سخنگو دیگر جذابیتی ندارند
در عین حال میرحسینی در ادامه سخنان خود به بحث سبکشناسی سینمای مستند پرداخت و ادامه داد: نخستین مستندهایی که در دنیا ساخته شد، مستندی بود که دوربین را میکاشتند و یکسری آدم صحبت میکردند و فرانسویها به آن مستند «وریته» میگفتند.
وی اضافه کرد: این نوع مستند در تلویزیون ایران خیلی زیاد است و عملا در برنامههای روتین تلویزیون میبینیم، یکسری آدم صحبت میکنند و صحبتهای این افراد پشت هم چیده میشود، اما امروزه به این مستند چندان پرداخته نمیشود زیرا میگویند اینها یکسری کلههای سخنگو هستند و هیچ جذابیتی ندارد زیرا مخاطب نمیخواهد، کلهها پشت سر یکدیگر به هم وصل شوند و حرف بزنند و این در شرایطیست که فیلمسازان امروز سعی میکنند، دوربین را با سوژه درگیر کنند و سوژه را در فضا قرار دهند.
این مستندساز با بیان اینکه سینمای مستند «شکل دادن خلاقانه واقعیت» تعریف میکنند، یعنی واقعیت وجود دارد و ما باید یکسری شکلهای خلاقانه به آن بدهیم، افزود: امروز همه با گوشی تلفن همراه فیلم میگیرند، اما زمانی که اسم خلاقانه میآید، تفاوت بین مستندساز و یک فرد عادی ایجاد میشود.
میرحسینی یادآور شد: چندی قبل به فیلمخانه ملی ایران رفتم تا برای یک کار از آرشیو آن استفاده کنم و مشاهده کردم، مجموعه فیلمها از سال 1309 تا آن سالی که من نیاز داشتم فقط حدود 12 ساعت فیلم بود که آنها را مهندسان انگلیسی، اتریشی، دانمارکی و آمریکاییای گرفته بودند که به ایران آمده و فیلمبرداری کرده بودند، اما حالا فیلمهای مستند بسیاری در دنیا ساخته میشود که آرشیو بزرگی در آینده میشود و خیلی میتواند به ما کمک کند.
وی بیان داشت: بحث زیادی درباره مستند مشاهدهگر وجود دارد و آن مستندیست که فیلمساز، همراه دوربین میآید و هیچ دخالتی نمیکند و فقط ضبط میکند که به آن مستند بیواسطه هم میگویند.
میرحسینی عنوان کرد: مستند روایتی هم مستندیست که فیلمساز، پژوهش انجام داده و یکسری اطلاعات به دست آورده است و بر اساس اطلاعات خود معادلسازی میکند و تصاویر را میگیرد و یک گوینده که میتواند گوینده حرفهای و یا فردی معمولی باشد روی فیلم به ما اطلاعات را تزریق میکند و به مخاطب میگوید چه اتفاقاتی میافتد.
فیلمساز مستند میخواهد اما نمیتواند، تمام واقعیت را بگوید
وی در ادامه سخنان خود همچنین مستند آرشیوی را نوعی دیگر از مستند ذکر کرد که فیلمساز هیچ چیزی ضبط نمیکند و از آرشیو استفاده میکند و همچنین درباره مستند نمایشی اظهار داشت: مستند نمایشی هم شامل بازسازی صحنههاست که بسیاری از مستندسازان در دنیا این نوع مستند را قبول ندارند و میگویند، این نوع فیلم یک فیلم داستانی است و نه فیلم مستند.
کارگردان مستند «چند قدم تا کودکی» بیان کرد: فیلمساز مستند تلاش میکند، واقعیت را بگوید اما تمام واقعیت را نمیتواند، بگوید زیرا سرمایهگذار، سیاستهای حکومتی، یکسری مسائل جانبی و یا قانونهای تلویزیون در این زمینه تاثیرگذار هستند.
فیلمسازی که هنر نداند و کتاب نخواند، فیلمساز نیست
میرحسینی تصریح کرد: وقتی میخواهم، مستندی را تولید کنم در حوزه پژوهش خیلی کار میکنم و فیلمسازی که به هنرهایی مانند موسیقی و شعر آشنا نباشد و کتاب نخوانده باشد، فیلمساز نیست.
وی در پایان سخنان خود اشارهای هم به بحث ادبیات در سینمای مستند کرد و بیان داشت: سینمای مستند ایران از دهه 40 شکل میگیرد و ناصر تقوایی، کیمیاوی و دیگران یک تیم بودند و میبینیم، تقوایی فیلم «باد جن» را از روی زندگی شاملو میسازد که فیلم شاعرانهایست و تقوایی یک ادیب است.
گزارش از مهسا حقانیت
انتهای پیام/80019/ق/ر