روایت شیرین از روزهای جهاد؛ از خانه‌سازی تا ایجاد اشتغال

به وقت ۹۶ همان سالی که مردم استان کرمانشاه سخت‌ترین روزهای خود را به واسطه لرزیدن زمین تجربه می‌کردند، کمر همت را می‌بندد و اقدام به تاسیس گروه جهادی می‌کند و دلسوزانه برای کمک به نیازمندان هر آنچه که از دستش بر می‌آید انجام می‌دهد!
به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان؛ بی‌ربط نیست که می‌گویند مسیر زندگی هر کسی می‌تواند تحت تاثیر خانواده، مدرسه، دوستان و یا با یک اتفاق عوض شود و در گذر از این مسیر آدمی با افراد زیادی آشنا و فرد را برای رسیدن به اهدافی که در زندگی برای خود تعیین کرده دست به هر تلاشی می‌زند.
«حسن قربانی» متولد ۱۳۶۱ است، در دوران نوجوانی‌اش با اردوهای طرح هجرت آشنا می‌شود، می‌گوید وقتی اعزام دانشجوها را با عنوان اردوهای طرح هجرت به مناطق کم برخوردار از قاب تلویزیون سیاه سفیدمان می‌دیدم آرزو داشتم من هم بتوانم برای خدمت به هموطنانمان به مناطق کم برخوردار بروم.
همین آشنایی مختصر از قاب یک رسانه مسیر زندگی‌ قربانی را عوض می‌کند، به وقت ۹۶ همان سالی که مردم استان کرمانشاه سخت‌ترین روزهای خود را به واسطه لرزیدن زمین تجربه می‌کردند، قربانی کمر همت را می‌بندد و اقدام به تاسیس گروه جهادی می‌کند و دلسوزانه برای کمک به نیازمندان هر آنچه از دستش برآمده، تا به حال انجام داده است، این بسیجی آنقدر ماخوذ به حیا گرم صحبت است که می‌گوید من لیاقت عنوان بسیجی را ندارم، خادم مردم هستم.
این روز‌ها دغدغه اشتغالزایی برای نیازمندان را دارد و در این مسیر گام‌هایی را نیز با هم گروه‌هایش برداشته است و نور امید را بر دل نیازمندان شهرمان تابانده‌انده است.
همین فعالیت‌ها در عرصه اشتغال باعث شده است که وی به فکر ادامه تحصیل بیفتد تا تخصصی‌تر بتواند به مردم، فی سبیل الله کمک کند.
هر چند هنوز هم یادآوری از دوران تلخ کرونا آزار دهنده است، اما قرارگاه جهادی ۳۱۳ در ایام کرونا تنها قرارگاهی بود که به غیر از کارهای عمرانی، اعضای گروه در غسالخانه‌ها و نقاهتگاه‌ها هم حضور یافته و جانشان را به خطر می‌انداختند.
در هفته بسیج قرار گرفته‌ایم، به مناسبت همین هفته به سراغ این جهادگر فعال زنجانی رفته و با وی به گفت‌وگو نشسته‌ایم که مشروح آن را درادامه می‌خوانید.
ضمن عرض تبریک هفته بسیج از خودتان و از شروع فعالیتان بیشتر برایمان بگویید؟
حسن قربانی متولد ۱۳۶۱ هستم، کارشناسی مکانیک و دانشجوی ارشد کارآفرینی، خادم قرارگاه ۳۱۳ استان زنجان و نیز خادم مجمع جهادگران استان هستم.
از همان دوران کودکی به پایگاه‌ مسجد محله‌مان می‌رفتم و یادم هست که مقطع دبیرستان آن زمان تلویزیون طرح هجرت را نشان می‌داد و گروه‌های جهادی دانشجویی با عنوان طرح هجرت به مناطق اعزام می‌شدند.
وقتی این صحنه‌ها را می‌دیدم، آرزو می‌کردم من هم یک زمانی همراه بچه‌های طرح هجرت به مناطق محروم بروم، تا اینکه سال ۹۶ بعد از زلزله استان کرمانشاه، اقدام به تاسیس گروه جهادی کردم.
منتها با تعداد کم فعالیتمان را شروع کردیم و بعدها هم فعالیتمان تحت عنوان قرارگاه جهادی ۳۱۳ به محرومان و نیازمندان در تمامی عرصه‌ها تا به این لحظه ارایه خدمت کرده‌ایم.
قرارگاه جهادی ۳۱۳ چه تعداد عضو دارد و در کدام عرصه‌ها ارایه خدمت می‌کند؟
قرارگاه جهادی۳۱۳، امروز در حدود ۶۰۰ نفر عضو دارد که شامل واحد برادران و خواهران است و اکثریت اعضا هم متشکل از خیرین و بسیجیان هستند و در عرصه عمران، بهداشت و سلامت، فرهنگی، جهاد تبیین و تهیه بسته‌های معیشتی و...
فعال است و این روزها هم تمام تلاشمان این است که برای نیازمندان اشتغالزایی کنیم.
دغدغه اشتغالزایی را دارید در این رابطه اقدام خاصی برای نیازمندان انجام داده‌‍اید؟
خب شاکله اصلی قرارگاه عمرانی بود و ما هم کارهای دیگری که اکثر گروه‌های جهادی در مناطق محروم انجام می‌دهند را انجام می‌دادیم، بعدها آمدیم مناطق را احصا کردیم و به این نتیجه رسیدیم که هر چقدر هم برای تهیه جهیزیه برای نوعروسان نیازمند، تهیه دارو برای بیماران و نیز برای ساختن خانه آجر روی آجر بگذاریم، هر چند داشتن یک سر پناه امن هم از ملزومات یک زندگی است و شاید همه این موارد یک مسکن باشد، اما در عین حال آن چیزی که مهم است بحث اشتغالزایی است که ما تخصصی‌تر وارد کار شدیم و به تولید پوشاک با استفاده از ظرفیت خود نیازمندان روی آوردیم.
چند سال است که در کار تولید پوشاک هستید و برای چه تعداد نیازمند اشتغالزایی کرده‌اید؟
گروه ما تقریبا دو سال است که وارد تولید پوشاک شده است و از یک سو به این دلیل تولید پوشاک را انتخاب کرده‌ است که بیشتر خانم‌های که دنبال کار خیاطی هستند و به این شغل علاقه دارند دستشان را بگیریم و خانواده‌هایی که واقعا تمایل داشتند که سطح درآمدشان بالا برود در کارگاه ما جذب شدند و در این زمینه هم برای ۱۳ نفر به طور مستقیم و ۳ نفر به صورت غیرمستقیم اشتغالزایی کرده‌ایم.
در این مدت هم به این نتیجه رسیده‌ایم که هیچ چیزی به اندازه داشتن یک شغل نمی‌تواند مهم باشد و اگر درآمدی باشد تهیه کمبودها و نیازها دیگر میسر خواهد بود.
خب پارچه و مواد اولیه این کار چطور تهیه می‌شود و این تولیدات به دست چه کسانی می‌رسد؟
پارچه‌ها را مستقیم از تولید کننده و یا تجار خریداری می‌کنیم و برای برش، الگو و دوخت صفر تا صد از ظرفیت نیازمندان بهره می‌گیریم و همه مواد از جنس ایرانی است، خب ما با ادارات و شرکت‌ها قرارداد داریم و تولیداتمان را در اختیار آنها قرار می‌دهیم و از درآمد حاصل از کارگاه علاوه بر تامین حقوق نیازمندان، در آمد حاصله در راستای توسعه کارگاه هزینه می‌شود.
کارگاه اجاره‌ای هست؟
بله اجاره است و تقریبا ۴۵۰ متر است و همه چرخ‌های مورد استفاده در این کارگاه برای خود مجموعه است.
برای هر کاری یک سرمایه اولیه و یک بودجه لازم است، سرمایه این کار را از کجا تامین کردید؟
همان طور که می‌دانید در پایگاه‌های بسیج یک صندوق‌ قرض‌الحسنه راه‌اندازی شده که این صندق هم در کمک به معیشت مردم نقش به سزایی دارد.
ما آمدیم از این صندوق الگو گرفتیم و اسم آن را صندوق اشتغال آفرینی قرارگاه ۳۱۳ گذاشتیم و کسانی که عضو این صندق می‌شوند، ماهیانه یک مبلغی را به صندوق واریز می‌کنند و ماهیانه هر چقدر آورده این صندوق باشد از این طریق از بانک تسهیلات با درصد کم اخذ می‌کنند.
مهمترین هدف قرار گاه جهادی ۳۱۳ چیست؟
و آیا برای توانمند ساختن مناطق ساکنان محروم برنامه‌ای به غیر از تولید پوشاک دارید؟
مهمترین هدف ما رفع محرومیت از مناطقی است که مورد هدف قرارگاه است، ما می‌خواهیم مردم را به این باور برسانیم که اگر همت کنند همه چیز دست یافتنی است و چیزی غیر ممکنی وجود ندارد.
اگر بتوانیم این را در ذهن و افکار مردم نهادینه کنیم واقعا کار بزرگی کرده‌ایم، چرا که متاسفانه برخی از اهالی مناطق کم برخوردار خودشان را باور ندارند.
ما همچنین در مورد فرش از قبل در این رابطه اشتغالزایی کرده‌ایم و بودند از خانواده‌های نیازمند که توانایی بافت فرش را داشتند، ولی منتها در تهیه مواد اولیه مشکل داشتند که ما در این رابطه این افراد را حمایت کرده‌ایم.
البته ناگفته نماند اگر خانواده‌ای این توانایی را دارد که کاری را شروع کند، قرارگاه جهادی ۳۱۳ این آمادگی را دارد که در راستایی راه‌اندازی کسب و کار به آنها کمک کند.
شما تمام وقت خود را طی این مدت صرف کار جهادی کرده‌اید خانواده مشکلی نداشتند؟
اصلا.
جا دارد از همسرم ، پدر و مادرم که طی این سال‌ها همراهم بودند تشکر کنم و اگر شاید همراهی آنها نبود کم می‌آوردم.
البته در گروه ما تعدادی هستند که ۲۴ ساعته فعالیت می‌کنند، یعنی به غیر از اینکه به شغل و خانواده خود می‌رسند، به فکر قرارگاه و برای پیشبرد اهداف قرارگاه تلاش می‌کنند.
اگر خاطره‌ای دارید طی این مدت که فعالیت جهادی انجام داده‌اید برایمان تعریف کنید؟
بچه‌های جهادی خاطره زیادی دارند، نخستین بار که برای راه‌اندازی کارگاه اقدام کردیم از همان روزهای اول همه کارها از تهیه مکان تا تهیه مواد اولیه مثل یک جور چین جور شد.
یادمه وقتی تصمیم گرفتیم خرید برویم در کل با ۷ میلیون راهی شدیم، تجربه به من ثابت کرده که کار خیر خود به خود ردیف می‌شود، شاید هم کار خدا بود، وسایل‌ مورد نیازمان را که خریداری کردیم نزدیک ۳۰ میلیون تومان هزینه‌شان شد و ما هم که این همه پول را نداشتیم وقتی مغازه‌دار فهمید برای کار جهادی خرید می‌کنیم، یک ریال هم از ما دریافت نکرد، من و دوستانم که از کار او حاج و واج مانده‌ بودیم، بعد از دو روز خرید هایمان به دستمان رسید.
از این نوع خاطره‌ها بچه‌های جهادی زیاد دارند و ما در راه اندازی این کارگاه با انسان‌های دست به خیری آشنا شده‌ایم و تجربیات زیادی هم کسب کرده‌ایم.
همین فعالیت‌ها در عرصه اشتغال باعث شد حتی به فکر ادامه تحصیل بیافتم و تخصصی‌تر بتوانم به افراد فی سبیل الله کمک کنم.
آقای قربانی در هفته بسیج قرار داریم و این هفته متعلق به شما و همکاران جهادی شماست، به عنوان سوال آخر بسیجی به چه کسی می‌گویند و چطور می‌شود بسیجی ماند؟
اولا من این ادعا را ندارم که بگویم یک بسیجی هستم بلکه خودم را خادم مردم می‌دانم، بسیجی باید خیلی پاک باشد و بسیجی همان شهدایی بودند که واقعا برای این نظام، ولایت فقیه و برای مردمانشان جانانه جنگیدند و شهید شدند.
بسیجی کسی است که واقعا خاک پای ولایت فقیه، مردم و امام زمان خود باشد، بسیجی یعنی سرباز واقعی.
خودم را در این حد نمی‌بینم و شاید به این لیاقت نرسیده‌ام که عنوان بسیجی را با خود به یدک بکشم.
اگر خداوند توفیق بدهد دوست دارم در این راه ثابت قدم باشم هر چند سخت است، ولی شدنی است و فقط کمی همت و تلاش می‌خواهد.
حتما این را شنیده‌اید وقتی خبرنگار از شهید«یوسف قربانی»(غواص شهید دوران دفاع مقدس) می‌پرسد غواص یعنی چه در پاسخ خبرنگار می‌گوید: غواص یعنی مرغابی امام زمان(ع) و من هم این گونه می‌گویم جهادگر یعنی فدایی امام زمان(ع).
و صحبت پایانی...
.
اگر بتوانیم وبه این باور برسیم که خواستند توانستن است و به خودمان اعتماد داشته باشیم هیچ چیزی نشدنی وجود ندارد، فقط یک همت می‌خواهد و اگر به ائمه و شهدا متوسل بشویم غیر ممکنی وجود ندارد، آرزو می‌کنم که همه جوانان ما به این باور برسند.
خاک پای همه عزیزان هستم یا حق...
پایان پیام/۷۳۰۲۱