تحصیل در کانادا و خدمت در وطن/ صنعتگر اردبیلی که هزاران نفر را شاغل میکند
حسین بداعتی، صنعتگر برجسته کشور علاوه بر تولید آثار زینتی و ارزشمند، به تعلیم هنرجو و انتقال دانش و صنعت خود به هنرجویان سراسر کشور میپردازد؛ وی علیرغم تحصیل در کانادا، بهخاطر عشق به وطن در کشورش بازگشت.

حسین بداعتی، صنعتگر برجسته کشور علاوه بر تولید آثار زینتی و ارزشمند، به تعلیم هنرجو و انتقال دانش و صنعت خود به هنرجویان سراسر کشور میپردازد؛ وی علیرغم تحصیل در کانادا، بهخاطر عشق به وطن در کشورش بازگشت.
خبرگزاری فارس اردبیل| علی لطفی: عشق، سرچشمه تمام اتفاقات خوب و پدیدآورنده موقعیتهایی است که گاهی مسیر زندگی یک شخص را رقم میزند.
عشق و علاقه به یک علم، صنعت یا یک هنر میتواند با آمیزهای از انگیزه و پشتکار، علاوه بر پیشرفت در زندگی و شغل آن فرد، زمینهساز شرایط بهتری برای دیگران نیز باشد.
کم نیستند افرادی که کسب پول و دارایی را هدف زندگی خود قرار نداده و با سرمایه ارزشمندِ علم و دانش، برای وجود آمدن اتفاقات خوب میکوشند.
این افراد نه با کسب ثروت بلکه با خلقِ خدمت به دیگران و دیدن موفقیت آنان که نقش کوچکی در موفق شدن آنها داشتهاند، لذت میبرند.
حسین بداعتی یکی از همین افراد است، وی متولد سال ۱۳۵۱ بوده و حدود ۳۰ سال است که در زمینه تولید و تعمیر صنایع دستی و تراش سنگهای قیمتی فعالیت میکند.
کارگاه تولیدی آقای بداعتی واقع در پاساژ شهاب اردبیل بوده و در همان کارگاه علاوه بر تولید و فروش محصولات بهطور شخصی به تعلیم هنرجو نیز میپردازد؛ علاوه بر آن، اداره میراث فرهنگی نیز در ۱۵ سال اخیر از این استاد صنعتگر برای آموزش هنرجویان بهره برده است.
تصور ذهنی من از یک کارگاه تراشکاری و تولیدی، مجموعهای بزرگ و متشکل از کارکنان بسیار بود.
اما بر خلاف تصورات، طبقه اول پاساژ شهاب واقع در مرکز شهر اردبیل، چند حجره تولیدات صنعتی وجود دارد که یکی از آنها دکانهای قدیمی و در عین حال باصفا، کارگاه تولیدی کوچک استاد بداعتی است.
این نشان میدهد که برای تولید محصولات زینتی نیاز به فضای آنچنان بزرگی هم نیست.
شیشه ورودی مغازه مزین به سنگهای قیمتی و تراشخورده است.
گل و گیاهان بسیار و چند پرنده آوازهخوان نیز اینجا به چشم میخورد.
این نحوه چیدمان، خبر از روحیه شاداب و سرزنده این هنرمند میانسال میدهد که طی چند سال حضور در این کارگاه، با محیط آن انس گرفته است.
وارد کارگاه استاد شده و مشغول به گفتوگو با این هنرمند صنعتگر شدم.
فارس: فعالیت خود را از چه زمانی آغاز کردید؟
چه محصولاتی تولید میکنید؟
بداعتی: بنده از سال ۱۳۶۹ وارد این حرفه شدم.
سال ۱۳۷۰ در بازار طلافروشان بهعنوان تعمیرکار، مراحل کاری تراشکاری ساده و ابتدایی را آغاز کرده و در کنار آن به جواهرسازی و تولید صنایع دستی نیز مشغول شدم.
از این جهت بسیار خرسندم که توانستهام در سالهای گذشته هنرجویان بسیاری را چه در آموزشگاه و چه در کارگاه شخصی خود آموزش داده و استادکاران ماهری را تحویل بازار بدهم.
افرادی که در همین مغازههای روبهرویی مشغول کار بوده و در واقع همکاران من در زمینه تولید هستند، زمانی شاگردان من بودهاند و اکنون که میبینم با عزم و اراده خود توانستهاند صاحب صنعتی باشند، برایم باعث افتخار است.
آنها نه تنها رقیب من نیستند بلکه بسیاری از سفارشهای مشتریهایم را به آنها میسپارم تا انجام دهند.
آموزش تئوری در کنار آموزش عملی باعث پیشرفت است
فارس: اصلیترین عاملی که باعث شد به فکر تأسیس کارگاه باشید چه بود؟
بداعتی: ابتدای فعالیتهای تراشکاری من از دکان نجاری پدرم آغاز شد.
نردبانهای چوبی کوچکی درست میکردم و با پول فروش آن، سکهها و تمبرهای قدیمی جمع میکردم.
از دوران کودکی علاقه بسیاری به جمعآوری سکههای قدیمی داشتم بهطوریکه آلبومی پر از سکههای زینتی داشتم.
پس از دوران خدمت سربازی به این فکر افتادم که در شغلی که علاقه بسیاری به آن دارم فعالیت کنم و همین علاقه به فلزات و سنگهای زینتی باعث شد تا شغل تراشکاری را انتخاب کنم.
سال ۱۳۷۰ پروانه تعمیرات خود را دریافت کرده و در بازار به تعمیر سنگهای شکسته انگشتر و از این دست کارها مشغول شدم.
در همان دوران به این فکر افتادم که علاوه بر فعالیتهای عملی و تراشکاری، این صنعت هنری را به صورت تئوری نیز فرا گیرم و این طرز فکر باعث شد مدتها در کلاسها و دورههای مختلف سنگ شناسی شرکت کنم.
در طی چند سال کسب تجربه، کتابی در مورد خواص سنگها و ویژگیهای آنها تألیف کردم.
اردبیل مهد هنر و صنعت است
فارس: جایگاه استان اردبیل در تولیدات صنایع دستی و آثار هنری چگونه است؟
بداعتی: با توجه به تجربه بیش از ۲۰ سال تدریس در سراسر کشور و شهرهایی مانند خوی، ارومیه، رشت، تهران، زاهدان؛ نوجوانان و جوانان اردبیل را بسیار بااستعدادتر از سایر نقاط در زمینه کارهای صنعتی و تراشکاری دیدهام.
دولت باید از افراد باتجربه و آنان که سالیان سال در زمینهای فعالیت کرده و در آن زمینه متخصص و استاد شدهاند، بهره برده و با استفاده از دانش آنها قوانین را تصویب کرده یا تدبیری بیندیشد.
نمونه بارز، همین موضوع بهرهبرداری از معادن است.
یک کیلو عقیق که در بازار با قیمت بسیار ناچیز به فروش میرسد، اگر تغییر یافته و تراش داده شود، ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان درآمدزایی میکند.
این امر مستلزم داشتن برنامه و اعطای تسهیلات است.
اما تسهیلات بهتر است بهصورت تخصیص ابزارآلات باشد نه اعطای وام بانکی؛ جوان جویای کار، با استعداد خاص در زمینهای نیازمند تجهیزات و مکانی برای شروع کار خود است اما زمانی که وام بانکی را دریافت میکند ممکن است بر اثر کمتجربگی، نحوه استفاده از آن را بلد نباشد یا به هنگام بازپرداخت با مشکلاتی دست و پنجه نرم کند.
سرمایه واقعی ما علم و صنعت ما است
فارس: توصیه شما برای کسانی که میخواهند وارد صنعت تراشکاری شوند چیست؟
بداعتی: حرفه تراشکاری، صنعتی کمهزینه و پردرآمد است.
به همه علاقهمندان پیشنهاد میکنم با فرا گرفتن صنعت تولید صنایع دستی، هم با سرمایهگذاری روی خود باعث گسترش تواناییهایشان شوند و هم با فعالیت خود، زمینهساز تولید و اشتغال شوند.
علم و صنعتی که میآموزیم بزرگترین دارایی ما است که نه از بین میرود و نه فراموش میشود.
برای همین همیشه و در هر مکانی با ما همراه است.
این قطعه انگشتر دستساز که مشاهده میکنید، حتی اگر سالیان سال هم اینجا بماند، نه خراب میشود و نه از قیمت آن کاسته میشود.
صنعت تراشکاری از این جهت دارای امتیاز خاصی است.
این صنعت کمترین هزینه استهلاک را داشته و تمامی منافع عاید از کار بستگی به میزان فعالیت و پشتکار خود شخص دارد.
امتیاز دیگری که این شغل دارد، برپایی محیط کارگاه در مکانهای کوچک مانند انبارخانه یا پارکینگ است که میتواند مشاغل خانگی بسیاری را به وجود آورد.
از این جهت مزایای بسیار این شغل و شرایط خوب و درآمد مناسب، علاقهمندان بسیاری را بهسمت خود کشانده است.
فارس: بهترین دستاورد شما در ۳۰ سال فعالیت در زمینه تراشکاری چه بوده است؟
بداعتی: علاقهمندان بسیاری طی سالیان گذشته شاگرد من بوده و در این حرفه مشغول به فعالیت شدهاند.
با بسیاری از آنها ارتباط دارم و از اینکه میبینم مشغول به فعالیت شده و درآمد کسب میکنند، بسیار شادمان میشوم.
بارها اتفاق افتاده که به شهرهای دیگری سفر کردهام و همین که داشتم با خانواده در خیابان قدم میزدم، شخصی از دور نام من را صدا کرده و به من سلام داده است.
این ارزشگذاری و کسب احترام و علاقه بین من و شاگردان و حتی مشتریان، مهمترین دستاورد من طی سالیان گذشته است.
احساس خوبی که از دیدن موفقیت شاگردانم به دست میآورم، وصفناپذیر است.
طبق آمار مکتوب، در سالیان گذشته حدود ۱۱هزار و ۵۰۰ هنرجو در کلاسهای مختلف داشته و لذت تدریس را تجربه کردهام.
از این تعداد آنگونه که مطلع هستم حدود ۹۰۰ نفر بهطور اختصاصی کارگاهی تأسیس کرده و برای خودشان تولیدات خاصی دارند.
شاگردان زیادی از اقشار مختلف حتی پزشکان و افراد سالخورده در جلسات آموزش حضور داشته و بر حسب علاقه به یادگیری تراشکاری آمده بودند.
سنگها دارای خواص درمانی و شفابخش هستند
فارس: کدام ویژگی صنعت تراشکاری بیشتر برای شما جالب توجه بوده است؟
بداعتی: شناختن نوع سنگها و اطلاع داشتن از نحوه بهوجود آمدن آنها، با مطالعه بسیار و تحقیقات فراوان میسر است.
بهدلیل علاقهای که نسبت به سنگها داشتم، برای تکمیل آگاهی خود، در سالیان گذشته با هزینه شخصی به کشور کانادا رفته و در این زمینه تحصیلات خود را کامل کردم.
در بیشتر کشورهای غربی، از سنگ بهعنوان یک نماد شفابخش یاد شده و آن را دارای خواص درمانی میدانند.
این ذهنیت از قرنها پیش در اروپا حاکم بوده و برای هر سنگی یک نیروی خاص در نظر گرفتهاند.
با تمرکز روی این موضوع، زمانی که در کارگاه روی سنگی کار میکنیم، نیروی تأثیربخش آن بر روح و روان ما مشخص است.
سنگها از طبیعت بهدست میآیند و زمانی که در کارگاه هستند قدرت طبیعی خود را حفظ کرده و نیروی مثبتی ساطع میکنند.
در کشورهای غربی به روشهای درمانی و بهره بردن از سنگها، نچرالدرمانی گفته میشود.
یعنی درمانی که از طبیعت نشأت گرفته و دارای قدرت طبیعی است.
این تجربه به من نشان داده که اردبیل علاوه بر داشتن منابع طبیعی، معادن و سنگهای آتشفشانی، بهرغم وجود هنرمندان و صنعتگران برجسته یکی از اصلیترین خاستگاههای هنر در ایران است اما متاسفانه نبود شرایط حمایتی و فراهم نشدن زیرساخت مناسب از جانب مسؤولان، اردبیل را در زمینه تولید صنایع دستی عقب رانده است.
استان اردبیل بیش از هر استان دیگری دارای تراشکار و صنعتگر است اما نبود امکانات و انگیزه، مانع بزرگی برای تولید و اشتغالزایی است.
اردبیل هم از لحاظ منابع تولید سرشار است و هم از لحاظ نیروی کار اما برخی اهمالکاریها فرصت را از ما گرفته و به مناطق همجوار میدهد.
بسیاری از معادن سنگ در خلخال و سایر شهرستانها وجود دارد که تبدیل به منبع تولید سنگ قیمتی برای کشورهای همسایه شده است.
مثال بارز آن سنگ کوارتزی به نام عقیق نوار آبی است که یکی از کمیابترین و محبوبترین عقیقها است.
فارس: در کارگاه خود چه محصولاتی تولید میکنید؟
وضعیت صادرات چگونه است؟
بداعتی: تولید انواع انگشتر؛ تراشِ سنگهای قیمتی مثل زمرد و یاقوت، انواع عقیق و در کل هر طرحی که مشتری سفارش دهد، آماده میشود.
در خصوص صادرات نیز باید گفت که قبلا وضعیت خوب بود و به کشورهایی مثل سوریه و عراق صادرات بسیاری داشتیم.
درّ نجف و کربلا که سوغات مخصوص این شهرهای زیارتی است در اردبیل تولید میشد و آنجا با نام درّ نجف به فروش میرسید.
همچنین در نمایشگاههایی که در عربستان و شهر مکه برگزار میشد سنگهای یاقوت و زمرد تولید ما با نام سوغات مکه به فروش میرسید.
اما حدود ۷ سال است که با ظهور داعش و مسائل سیاسی که منجر به تیره شدن روابط کشورها شده، صادرات متوقف شده و یا تا حد بسیاری کاهش یافته است.
علاوه بر آنها شرایط تحریم نیز بیتأثیر نبوده و با فروش محصول، ارزآوری با ریسک بسیاری مواجه است.
چرا که از رسیدن هزینه محصولات به دستمان مطمئن نیستیم.
در مورد صادرات علاوه بر برخی بیانصافیهایی که در خصوص صنعت تراشکاری در ایران انجام شده است، بخش بسیاری از مشکلات فروش نیز به خارج از مرزها و روابط بینالمللی برمیگردد.
ضعف داخلی در تبلیغات ناصحیح این فرصت را به کشورهایی مانند ترکیه میدهد تا بدون داشتن پشتوانهای تاریخی در زمینه تولیدات زینتی، با ساختن سریالهای تلوزیونی چند صد قسمتی و تبلیغ گسترده انگشتر و جواهرات زمرد و یاقوت، مبلغ بسیاری را از این زمینه به دست آورد.
کشور ایران با پشتوانهای چند صد ساله از زمان صفویان و سلجوقیان، ممتاز در این زمینه بود اما کشورهایی مانند ترکیه، فرصت ارزآوری پیدا کرده و با کمترین منابع بیشترین استفاده را میبرند.
خامفروشی مواد اولیه بلای جان تولیدکننده است
فارس: خامفروشی مواد اولیه معضلی است که اقتصاد کشور را تهدید میکند، برای مقابله با این آسیب چه باید کرد؟
بداعتی: این مسئلهای است که نه مربوط به تولیدکننده بلکه به عهده مسؤولان کشور است.
تولیدکننده نیاز به تسهیلات و ابزارآلاتی دارد که با استفاده از آنها تغییراتی در منابع موجود در کشور به وجود آورد و کالای خام را قابل استفاده کند اما نبود تجهیزات اولیه و هنگفت بودن هزینه واردات دستگاههای تولیدی، این امتیاز را از تولیدکننده داخلی سلب کرده و به موجب آن خام فروشی افزایش یافته است.
کشور ما دارای ذخایر طبیعی و معادن سرشاری است که میتواند با تولید کالا بهترین ارزآوری را داشته باشد، اما نبود امکانات و تجهیزات، زمینهساز خامفروشی را فراهم ساخته و ضربه جبرانناپذیری به اقتصاد کشور میزند.
کشوری مانند تایلند را در نظر بگیرید، این کشور بدون داشتن معادن سنگ، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان سنگهای تراش خورده است.
اما چگونه؟
مردمان این کشور اکثرا کشاورز بوده و ۶ ماه از سال را به کشاورزی میپردازند.
در ماههای سرد سال که کشاورزی میسر نیست، دولت با پرداخت تسهیلات، ابزار کار در منزل را مهیا ساخته و در هر خانه برای کشاورزان، دستگاه تراشکاری موجود است.
دولت تایلند سنگ خام را از معادن ایران با قیمتی بسیار ناچیز تهیه کرده و سنگ زینتی را با ارزشی بیش از ۵۰ برابر قیمت سنگ اولیه به فروش میرساند.
این راهکاری است که میتواند از سنگهای معادن در کشور خودمان برای جوانان اشتغال به وجود آورد، مشروط بر اینکه مورد حمایت قرار بگیرد.
فارس: همانطور که میدانید شعار امسال تولید، دانشبنیان و اشتغالآفرینی است؛ به نظر شما برای تحقق این شعار چه کارهای باید صورت بگیرد؟
بداعتی: برای ثمربخش بودن یک امر؛ باید شعارها را به فکر و اندیشه و عمل تبدیل کرد.
مسؤولان باید در راستای تحقق اهداف ملت تلاش کنند و از وعدهگویی بپرهیزند.
برای این امر بهترین راهکار، استفاده از نیروهای متخصص در امر تصمیمگیری است.
فارس: به نظر شما چه عواملی بازدارنده نوجوانان از ورود به صنایع تولیدی است؟
بداعتی: حس علاقه، زمانی ایجاد میشود که جوان یا نوجوان شرایطی مفرح و هیجانآور را تحت ۲ عامل ببیند، اولی خودِ صنعت یا کار و دومی استاد یا شخصی که آن کار را میآموزد.
اهمیت مورد دوم به مراتب تأثیرگذارتر از مورد اول است.
زمانی که معلم یا استاد، مهارتی را آموزش میدهد اگر نحوه ارائه یا مطالب اشتباه باشد ممکن است باعث دلسری شاگرد و هنرجو شده و نظر آن شخص را نسبت به کل آن حرفه تغییر دهد.
یک استاد و یک معلم میتواند دلیل اصلی ایجاد علاقه یا تنفر شاگرد از یک درس یا یک هنر باشد.
فارس: چرا تصمیم به بازگشت به ایران گرفتید؟
بداعتی: پس از اتمام مقطع کارشناسی ارشد رشته گوهرشناسی در کشور کانادا، علیرغم داشتن درآمدی بالا، حس غریبگی و بیگانه بودن میکردم.
گویی چیزی را گم کرده و به دنبال آن میگشتم.
مشورت با پدرم باعث شد تا حد بسیاری متقاعد شوم و عشق به وطن را به زندگی غریبانه در کانادا ترجیح دهم.
هیچگاه از تصمیم خود پشیمان نیستم.
فرهنگ ما با مردمانی خون گرم و صمیمی که همدیگر را دوست دارند و نسبت به هم علاقه نشان میدهند در هیچ جای دیگری قابل یافت نیست.
در اینجا صاحب احترام هستم و با دوستان و آشنایان مراوده میکنم، اما در کشور غربت، به هیچوجه اینگونه نبود.
باید بدانیم گاهی مواقع، بعضی چیزها با پول به دست نمیآید.
به گزارش خبرگزاری فارس، فراگیری صنعت و دانش زمانی برای انسان مفید است که ثمره آن، کامیابی خود و بهتر شدن شرایط دیگران باشد.
درست مانند رود طویلی که در مسیر حرکت خود، همه جا را سرسبز میکند و منافع بسیاری برای همگان دارد.
نباید فراموش کرد که هدف از کسب تخصص در علم و صنعت، آسان ساختن زندگی بشر و کمک به همنوعان است.
به امید روزی که انساندوستی و مساعدت، اولین اصل زندگی ما بدون توجه به کسب منفعت بیشتر باشد.
پایان پیام/۳۷۲۷/