خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

چهارشنبه، 31 اردیبهشت 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

زن، زندگی، آزادی در کلام مرحوم علی شریعتی+صوت

فارس | فرهنگی و هنری | شنبه، 30 مهر 1401 - 17:13
ای زینب! ای زبان علی در کام، با ملت خویش حرف بزن. ای زن ! ای که مردانگی، در رکاب تو، جوانمردی آموخت. زنان ملت ما، اینان که نام تو، آتش و درد بر جان‌شان می‌افکند به تو محتاجند.
زينب،ملت،علي،زن،زندگي،عليها،مردانگي،جوانمردي،ركاب،بزن،كبري،آ ...

ای زینب!
ای زبان علی در کام، با ملت خویش حرف بزن.
ای زن !
ای که مردانگی، در رکاب تو، جوانمردی آموخت.
زنان ملت ما، اینان که نام تو، آتش و درد بر جان‌شان می‌افکند به تو محتاجند.
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، مرحوم علی شریعتی کسی است که خاتون صبر و مقاومت، حضرت زینب کبری سلام‌الله علیها را از دل روضه‌های خانگی بیرون آورد و با معرفی او در کف جامعه، چهره حقیقی این بانوی اسلام را به مردم ایران نشان داد.
«زن، زندگی، آزادی» شعاری است که در سیره زینب کبری به وجه احسن و اکمل تبلور پیدا کرده است، زنیّت او مادری‌اش و تربیت «شهید» برای جبهه حق است، زندگی او وقف نصرت پیشوایان حق و آزادی او در آزادگی‌اش در برابر کفر و جور مجسّم دوران، یزید بن معاویه است.
ما شناخت وجهه عزت‌مندانه حضرت زینب (سلام‌الله علیها) را مدیون این معلم انقلابی هستیم.
علی شریعتی، دلگویه‌ای معروف خطاب به دختر ابوتراب دارد که با هم می‌خوانیم و می‌شنویم:
ای زینب!
ای زبان علی در کام!
با ملت خویش حرف بزن!
ای زن!
ای که مردانگی، در رکاب تو، جوانمردی آموخت.
زنان ملت ما اینان که نام تو، آتش و درد بر جانشان می‌افکند به تو محتاج‌اند.
بیش از همه وقت… «جهل» از یکسو به اسارت پنهان و ذلت تازه‌شان می‌کشاند و از خویش و از تو بیگانه‌شان می‌سازد، آنان را بر «استعمار کهنه و نو»، بر بندگی «سنت های پوسیده» و «دعوت‌های عفن»، برملعبه سازان «تعصب قدیم» و «تفنن جدید» به نیروی فریادهائی که بر سر یک شهر- شهر قساوت و وحشت ـ می‌کوبیدی، و پایه‌های یک قصر ـ قصر جنایت و قدرت را می‌لرزاندی ـ بر آشوب!
تا در خویش برآشوب‌اند، و تار و پود این پرده‌های عنکبوت فریب را بدرند، و تا در برابر این طوفان برباد دهنده‌ای که وزیدن آغاز کرده است ایستادن را بیاموزند، و این ماشین هولناک را که از آنها بازیچه‌های جدیدی می‌سازد، باز برای بلعیدن حریصانه آنچه سرمایه‌داری به بازار می‌آورد، برای لذت بخشیدن به هوسهای کثیف بورژوازی، برای شور آفریدن به تالارها و خلوت‌های بی‌شور و بی روح اشرافیت جدید، و برای سرگرمی زندگی پوچ و بی‌هدف و سرد جامعه رفاه در هم بشکنند، و خود را، از حرم‌های اسارت قدیم، و بازارهای بی‌حرمت جدید، به امامت تو نجات بخشند!
پایان پیام/ ت 40