تربیت نیرو در مدارس برای غرب یا توهم توطئه؟
غرب با تمام قوا به ما حمله میکند زیرا حیات خویش را در معرض خطر میبیند و در دوران ما بالاترین درگیریها در همه حوزهها از اقتصادی، سیاسی، آموزشی گرفته تا تربیتی رخ میدهد.

غرب با تمام قوا به ما حمله میکند زیرا حیات خویش را در معرض خطر میبیند و در دوران ما بالاترین درگیریها در همه حوزهها از اقتصادی، سیاسی، آموزشی گرفته تا تربیتی رخ میدهد.
به گزارش خبرنگار تشکلهای دانشگاهی خبرگزاری فارس، محمدجواد کریمی مسئول بسیج دانشجویی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه علامه طباطبایی طی یادداشتی نوشت: باید توجه داشت که هر تمدن، اقتضائات خودش را در یک جامعه رقم میزند؛ یعنی وقتی روح حاکم و فکر اصلی اداره کننده جامعه و نظام فکری آن عوض شود، سبک زندگیها، آداب معاشرتها، نوع سیستم آموزش، شیوه تربیت و هر امر کوچک و بزرگی تحت تأثیر قرار میگیرد.
بهعنوان مثال در دوران رنسانس وقتی فکر اصلی جامعه از دنیای مسیحی بهسوی اومانیسم حرکت کرد باتوجه به آن؛ نظام سیاسی، نظام آموزشی و همه اتفاقات دیگر متناسب با آن شکل گرفت و حتی مواردی را که نیاز داشت و وجود هم نداشت نیز به وجود آورد، مانند سینما.
با توجه به این مقدمه باید بدانیم که ما اکنون در یک تقابل تمدنی با تمدن غرب قرار گرفتهایم و در حال زورآزمایی با آن فرهنگ هستیم.
نقطه امیدبخش برای ما این است که از اصلیترین پیچ تاریخی، بهوسیله انقلاب اسلامی گذشتهایم و از این به بعد دوران اضمحلال غرب را مشاهده میکنیم ولی باید توجه داشته باشیم که غرب همدست و پا بسته نیست و با تمام قوا به ما حمله میکند، زیرا حیات خویش را در معرض خطر میبیند و در دوران ما بالاترین درگیریها در همه حوزهها چه اقتصادی، چه سیاسی، چه آموزشی و چه تربیتی رخ میدهد.
وقتی ما به قضیه اتفاق افتاده در مدارس خود نگاه میکنیم، میفهمیم که این تقابل واقعاً جدی است و جالب هم اینجاست که این نوع مسائل بحث امروز نیست و از خیلی وقت پیش با قالبهای مختلف در مدارس وجود داشته است.
ممکن است شما بگویید که این توهم توطئه است و دستی از بیرون آن را مدیریت نمیکند ولی اگر اینگونه هم باشد باید بدانیم این افرادی که اینطور فرزندان ما را از حوزه ادب خارج میکنند، سرباز بیجیره و مواجب غرب هستند.
مسئله آموزشوپرورش وقتی برای ما جدیتر میشود که رهبر انقلاب در همین دیدار اخیر معلمان فرمودند: «مهمترین موضوع تمدنی ما مسئله تربیت نیروی انسانی برای انقلاب است» و تأکید کردند: «غربیها بهوسیله سند 2030 میخواهند ما سرباز برای تمدن آنها تربیت کنیم.»
وقتی همه این گزارهها را کنار هم میگذاریم دیگر جای تعجب ندارد که از مدارسمان این خبرها را بشنویم؛ زیرا او دارد در مهمترین جبهه خودش، یعنی موضوع تربیت نیرو برای تمدن خود فعالیت میکند.
اما در این جبهه که به تعبیر رهبر انقلاب باید «آتش به اختیار عمل کرد»؛ وضعیت اینگونه است که ارتباط جبهه انقلاب با فرماندهی جبهه تربیت کشور که وزارت آموزشوپرورش بوده قطع است و گوش ایشان هم به حرفهای این جبهه بدهکار نیست.
حس و برداشت عینی بنده از عموم مدارس در اقصا نقاط کشور این است؛ وجود انبوه نوجوانان پاک، مؤمن و آیندهساز (که آن هم به برکت وجود نهادهای تربیتی دیگر همچون هیئتها و مساجد و امثالهم بوده است نه بهخاطر عملکرد مثلاً خوب آموزشوپرورش) و البته وجود انبوه نوجوانان آلودهشده به برخی آفتهاست.
در اینجا مهم مدیران و مسئولان آموزشوپرورش هستند که چه سیاستهایی را اتخاذ کنند و به چه جریانی بیشتر میدان دهند تا جو غالب چه باشد.
آهنگ یک خواننده مبتذل را خواندن، لایه بیرونی این جریان است.
در برخی از مدارس تهران زیارت عاشورا خواندن به دلیل ترویج خشونت ممنوع است و رفتن به قبرستان نیز همچنین؛ زیرا باید غفلت از مرگ به بچههای ما تزریق شود و چه بدتر میشود این جریان وقتی که مدعیان اسلام نمای داخلی نیز دارد.
و چه خوش گفت سید شهیدان اهل قلم که «آخرین نبرد ما نه با آمریکا که با اسلام آمریکایی است.»
انتهای پیام/